دعا معراج مومنین و راه زندگی - 61
هر انسانى در اين دنيا هدفهايى دارد كه براى رسيدن به آنها نهايت كوششخود رامى كند و چه انسان سالم باشد چه بيمار، چه فرادست باشد و چهفرودست، هدف اوست كه مسير زندگى و كوششهايش را تعيين مىكند. پس اگرهدف كسى رسيدن به نقطهاى معيّن باشد، همه حركت و كوشش او در جهت آننقطه قرار خواهد گرفت.
امّا اگر هدفش رسيدن به نقطهاى در جهت مقابل آن نقطه باشد پس حركات،رويكردها و كوششهايش به سوى اين نقطه ديگر قرار خواهد گرفت و حركت بهسوى شمال يا جنوب، شرق يا غرب يكسان و مساوى نيست. اين چنين استهدف انسان كه مسير زندگيش را تعيين مىكند، امّا مشكل انسان اين است كهبدرستى نمىداند هدف سليمى كه كوشش در جهت آن شايسته است، كداماست؛ يا به تعبير بهتر مشكل انسان از آنجا سرچشمه مىگيرد كه وى قادر نيست تاهدفش را در زندگى مشخّص نمايد!
ديگرانند كه هدفهايى راكه هدفهاى حقيقى او نيستند بر او ديكته مىكنندواو بعد از زمانى نه چندان كوتاه، ساختگى بودن اين اهداف را در مىيابدومىفهمد كه همه تلاشها و حركاتش در جهت نقطهاى نادرست بوده است و بهخودش خدمت نكرده، بلكه به ديگران يا شيطان خدمت كرده است.
)قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُم بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالاً * الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً(. )سوره كهف، آيات 104 - 103)
"بگو آيا شما را از زيانكارترين مردم آگاه كنيم؟ كسانى كه سعيشان در زندگى دنياتباه شد و خود مىپندارند كارى نيك مىكنند."
بنابراين مشكل نخست انسان آن است كه هدفهاى او غالباً اهدافى حقيقىنيستند، امّا مشكل ديگر اين است كه گاه هدفهاى انسان هماهنگ با فطرت و تواناو نبودهاند. بسيارى از ما همه زندگى خود را در قالبهايى تنگ و هدفهايى بسيارمحدود فشرده مىكنيم، زيرا نفس خود و مقدار طاقت و توانى را كه خدا به ما دادهنمىشناسيم. خدا انسان را آفريده تا پيشوا وسرور طبيعت و جهان باشد و پادشاهىدر بهشت كه فرشتگان خدمتش كنند! امّا تنگ نظرى به خود، چنانمى كند كهانسان براى خود هدفى محدود برگزيند، هدفى كه با همه تلاش خود در راه رسيدنبه آن بكوشد و اين نيز باعث خسران اوست. كسانى هستند كه اهداف و آيندهنگرى عاليى دارند امّا بصورت فردى؛ مثلاً همه هدفشان اين است كه ثروتمندوصاحب مال و املاك شوند يا بلند آوازه گردند يا به تسلّط رسند، امّا ديگر چه؟درباره ديگران چطور؟ هيچ چيز! هرگاه هدف انسان فردى باشد با اهداف ديگراندر تعارض و تصادم قرار خواهد گرفت! و بالآخره باعث وقوع درگيريهاى اجتماعىكه متعلّق به قويتر است مىگردد.
و دعاهاى به جامانده از معصومين از طريق معانى ستوده خود مىكوشند تاهدف انسان و مسير او در زندگى تصحيح شود و اين از راه تحكيم اين امور در انساناست:
الف - براى خود هدفى تعيين كند.
ب - انسان خودش اين هدف را براى خود تعيين كند نه اينكه ديگران به اوديكته كنند.
ج - اين هدف بايد هدفى عالى باشد نه پست.
د - هدفش هدفى باشد مشترك ميان او و ديگران و فردى نباشد. پس بهجاى آنكه براى رسيدن به سلطنت بر خود سختگيرى، بهتر است كه توومجموعهاى كه مىشناسى، تو و اجتماعى كه در آن زندگى مىكنى با هم براىسلطان عادل كار كنيد وقتى سلطان عادلى باشد خير او همه گير و عمومى خواهدشد. به جاى كوشش براى كسب ثروتى كه راه آن مستلزم انتشار فقر و مخالفت باامّت و پيروى امّت از بيگانگان باشد، در ساختن تمدّنى كه همه از خيرات آنبهرهمند شوند كوشش كنيد؛ كار كنيد تا كشورهايى پيشرفته و صنعتى باشد تا همهاز آن بهرهور شوند.
بجاى آنكه بكوشى تا به تنهايى در زندگى مرفهى باشى، بكوش تا اخلاقفاضله در جامعه منتشر شود، پس اگر اخلاق فاضله منتشر شد همه بزودى دروضعيّتى خوب در آرامش و اطمينان زندگى خواهند كرد.
بنابراين از اهداف دعا، يكى، تصحيح مسير انسان و اهداف بزرگ اوست.هرگاه انسان اين هدفها را براى خود رسم كند با ديگران هماهنگ خواهد شدوسپس نهايت كوشش خود را براى تحقّق اين اهداف خواهد نمود.
هرگاه هدف انسان شخصى باشد، مثل ثروتمند شدن، بزودى تنبلى از خودنشان مىدهد واز كار شانه خالى مىكند زيرا از شخصيّت راستين خود آگاه نيست.
ولى وقتى هدف، برپايى حكم خدا در زمين باشد انسان همه تلاش خود رابراى تحقّق آن مبذول مىدارد و هر چند راه دراز باشد عزم و پافشارى او افزونمىگردد. از اينرو همه توانهايش شكوفا مىشود، پس به اين سبب انسانى متكاملو نامتناهى و نامحدود مىشود، زيرا مىداند كه حتّى اگر به هشتاد سالگى برسدهدفهايى در پيش رو دارد كه بايد آنها را متحقّق كند پس همواره با نشاط و سرزندهخواهد بود حتى اگر پيرى فرتوت باشد، زيرا داراى توان عظيم نفسى است. ازاينرو مردى همچون "سليمان بن صرد خزاعى" را مىبينيم كه رهبرى نبردىجانبازانه را بعهده مىگيرد در حاليكه عمرش از نود سال گذشته، بى آنكه پيرى او رابه زحمت انداخته باشد. و سبب آن است كه او صاحب شعله هدف عالى در ضميرخود است كه او را بسوى شكوفا كردن توانهايش مىراند. در پايان دعاى افتتاحآنچه را كه توقّعات و اهداف حقيقى ما را در زندگى ترسيم و تعيين مىكند،مىخوانيم؛ دعا حول محور مولا وامام ما حجّت بن حسن مهدى)عج( و قراردادن ما از ياران و ياوران او، مىگردد:
"خدايا او را دعوتگر به سوى كتاب و قائم به دين خود قرار ده و او را در زمينخليفه گردان همچنانكه پيشينيان او را خليفه كردى و براى او دينش را كه موردرضاى توست تمكين ده و بيمش را به امنيّت بدل كن، تا تو را پرستد وشركنورزد."
منبع : دعا معراج مومنین و راه زندگی
نویسنده : آیت الله محمّدتقى المدرسى