آیا فدک تنها چیزی بود که پس از شهادت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ، از حضرت صدیقه کبری غصب شد ؟

نوشتاری پیرامون غصب و غارت اموال و دارائی های حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از سوی غاصبین خلافت که تنها یکی از آنها فدک بود .
بعد از شهادت رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم اموالی که به سه شکل
1- ارث،
2- سهم ذی القربا از خمس
3- هبه(هدیه) از سوی ایشان به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
رسیده بود از طرف خلفا غصب شد. این اموال به شرح زیر بودند.
1- ارث
اماکن خیبر
وادی القُری
تَیماء
باقی‌مانده زمین‌های بنی‌نضیر
بازار مَهْزور
2- سهم ذی القربا از خمس
بخش دیگری از دژ القَموص
3- هبه
فدک
باغ‌های هفتگانه
در زیر به بررسی تک تک موارد ذکر شده فوق می پردازیم .

1-ارث
اماکن خیبر
غزوه خیبر در محرم یا صفر و یا جمادی الاول از سال هفتم پس از هجرت واقع شد که در جریان آن دژهای «النظاه»، دژهای «الشق» و یکی از دژهای بخش «الکتیبه» یعنی دژ «القموص» همگی با جنگ (به ویژه با پایمردی علی بن ابی طالب [۱][۲][۳]) به تسخیر سپاه اسلام درآمدند.[۴][۵][۶][۷] دو قلعه دیگر در همان ناحیه، یعنی «وَطِیع» و «سُلالِم» با مصالحه فتح شدند که حکم «فیء» را پیدا کردند و در مالکیت شخص پیامبر قرار گرفتند.[۸][۹][۱۰][۱۱]

بخشی از دژ القَموص:
همان طور که گفته شد این دژ از طریق جنگ به تصرف در آمد و از غنائم جنگی محسوب شد. بنا به فرمان الهی غنائم جنگی به صورت یک پنجم و چهار پنجم، تقسیم می‌شدند. به طوری که یک پنجم آن در اختیار پیامبر قرار گرفته و باقی میان مسلمانان تقسیم می‌شد.[۱۲]
پیامبر خمس دژهای فتح شده در خیبر را دژ القموص تعیین کرد و بقیه اراضی خیبر نصیب مسلمانان شد. در نتیجه این دژ نیز جزو ارثیه فاطمه زهرا قرار گرفت. پس از تشکیل سقیفه از نخستین اقدامات ابوبکر تصرف همه زمین‌های متعلق به پیامبر در منطقه خیبر (الکتیبه) بود که دژ القموص هم شامل آن می‌شد.[۱۳][۱۴][۱۵][۱۶][۱۷][۱۸]

دژ وَطِیع و دژ سُلالِم:
دژ سلالم همان دژ «ابی الحقیق» است که رسول خدا آن را همراه «گنج آل ابی الحقیق» تصرف کرد. یهودیان مستقر در این دو قلعه با پیامبر از در مصالحه وارد شدند. در نتیجه، اموال و زمین‌هایی که از این دو قلعه به دست آمد، ملک خاص رسول خدا شد. همان طور که گفته شد از آنجا که بدون هیچ جنگی این تصرف صورت گرفت آن را از زمره «فیء» می‌دانند.[۱۹][۲۰][۲۱][۲۲]
رسول خدا درآمد سالیانه این دو قلعه را در مصارفی همچون ارتزاق همسران، تأمین فقرای بنی عبدالمطلب و دیگر قبایل و رفع مشکلات مسلمانان خرج می‌کرد. در نهایت این اموال به وارث ایشان، فاطمه زهرا رسید که همچون دیگر ممالک خیبر غصب شد و در زمان عمر میان دیگران تقسیم گردید.[۲۳][۲۴]

وادی القری
وادی القری سرزمینی میان خیبر و شام است و از آنجا که در آن روستاها و قریه‌های فراوانی بوده، به آن وادی القری یا سرزمین روستاها می‌گفتند.[۲۵][۲۶][۲۷] پس از فتح خیبر ساکنان این سرزمین با پیامبر مصالحه کرده و وادی القری به صورت «فیء» به تملک پیامبر در آمد. پس از آنکه فاطمه زهرا این سرزمین را به ارث برد، ابوبکر به علت همجواری این منطقه با خیبر آن را مصادره کرد. بعدها عمر نیز یهودیان را از آنجا اخراج کرده و زمین‌ها را میان اطرافیان خود تقسیم کرد.[۲۸][۲۹]

تَیماء
تیماء منطقه‌ای وسیع در نزدیکی زمین‌های «وادی القری» در مکانی میان خیبر و شام بوده‌است. یهودیان ساکن در این منطقه، هنگامی که از وضعیت دیگر یهودیان با پیامبر با خبر شدند، با وی مصالحه کردند و این سرزمین به صورت «فیء» به تصاحب پیامبر در آمد. [۳۰][۳۱][۳۲][۳۳]
این سرزمین به فاطمه زهرا ارث رسید و ابوبکر آن را غصب کرد. مدتی بعد نیز عمر، یهودیان را از آن مناطق کوچ داد و زمین‌ها را بین برخی صحابه تقسیم کرد. [۳۴][۳۵][۳۶]

باقی‌مانده زمین‌های بنی‌نضیر
پیامبر با یهودیان مدینه عهد نامه‌ای بسته بود. سال چهارم پس از هجرت (شش ماه پس از واقعه احد)، این عهد نامه یک طرفه از سوی یهودیان لغو شد.[۳۷] به سبب این عهد شکنی یهودیان بنی نضیر توسط پیامبر، به کوچ و عزیمت اجباری از این منطقه مجبور شدند. بدین ترتیب تمام زمین‌های بنی نضیر که بدون جنگ تصرف شدند «فیء» شناخته شده و ملک شخصی پیامبر محسوب شدند.[۳۸][۳۹][۴۰][۴۱]
این حکم که از سوی خداوند صادر شده بود بعدها توسط عمر مورد اعتراض قرار گرفت. وی از پیامبر خواست تا با زمین‌های بنی نضیر همچون غنائم جنگ بدر رفتار کند که با پاسخ منفی پیامبر مواجه شد.[۴۲]
پیامبر بخش زیادی از زمین‌های بنی نضیر را بین مهاجرین و همچنین دو نفر از انصار که از فقر رنج می‌بردند تقسیم کرد. [۴۳][۴۴] [۴۵][۴۶] همچنین بخشی از آن را برای نفقه زندگی خود و تجهیز سپاه یا حل مشکلاتی که برای مسلمانان به وجود می‌آمد، صرف می‌کرد.[۴۷][۴۸][۴۹][۵۰]
پس از پیامبر تمامی زمین‌های باقیمانده از بنی نضیر به صورت ارث به فاطمه زهرا رسید که توسط ابوبکر مصادره شد.[۵۱]

بازار مَهْزور
بازار مَهْزور زمینی وسیع در منطقه «عالیه»، در اطراف مدینه‌است که یهودیان در آنجا ساکن شده بودند و در حقیقت پس از گسترش مدینه در زمان رسول خدا به شکل بازار در آمده بود. این زمین بدون جنگ به رسول خدا رسید و پس از وی در ارثیه فاطمه زهرا قرار داشت که توسط دستگاه حاکم مصادره و در زمان عثمان به مروان بخشیده شد.[۵۲][۵۳][۵۴][۵۵]

2-سهم ذی القربا از خمس
فاطمه زهرا نزدیک ترین خویش پیامبر محسوب می‌شود و از همین جهت سهم ذی القربا شامل ایشان هم می‌شد.

بخش دیگری از دژ القَموص
جدای از ارثیه، در زمان حیات پیامبر نیز سهمی از این دژ که از اقسام مصارف خمس بود به فاطمه زهرا تعلق گرفت. روزی عایشه و حفصه -در زمان خلافتش- بر عثمان وارد شدند و از او خواستند تا میراثشان را از پیامبر اسلام تقسیم نماید. عثمان تکیه داده بود، ناگهان نشست و رو به عایشه کرده گفت: «تو و این زن که این جا نشسته، یک اعرابی را که از نادانی با ادرارش خود را می‌شوید آوردید، و شهادت دادید که پیامبراسلام فرموده: ما گروه انبیاء ارثی از خود باقی نمی‌گذاریم. پس اگر راست است که پیامبر وارثی ندارد شما اکنون چه می‌خواهید؟ و اگر رسول خدا می‌تواند وارث داشته باشد پس چرا حق فاطمه را منع کردید؟»
از این رو عایشه از پیش عثمان بیرون رفت در حالی که فریاد می‌زد: اقتلوا نعثلاَ فقد کفر بکشید کفتار پیر را که به تحقیق کافر شده[۵۶].

3-هبه
اموالی که از سوی پیامبر به فاطمه زهرا هدیه داد شد :
فدک

باغ‌های هفتگانه
جنگ احد در روز شنبه هفدهم شوال سال سوم پس از هجرت به وقوع پیوست. «مخیریق» از بزرگان یهود به پیامبر اسلام ایمان آورده بود و دیگر یهودیان را به یاری پیامبر در این جنگ ترغیب کرد. یهودیان از این کار امتناع ورزیدند و در نتیجه وی به تنهایی نزد پیامبر حاضر شد و ضمن اعلام یاری خود، وعده داد که در صورت کشته شدن در جنگ باغ‌های هفت گانه را به پیامبر می‌بخشد تا به دست یهودیان نیفتد. مخیریق در حین نبرد کشته شد و پیامبر در حق او گفت :«اگر می‌خواهید کسی را ببینید که بدون خواندن رکعتی نماز یه بهشت می‌رود، به مخیریق بنگرید.»
در نتیجه باغ‌ها به رسول خدا تعلق گرفت.[۵۷][۵۸][۵۹][۶۰][۶۱][۶۲][۶۳]
درآمد این هفت باغ از سال سوم هجری، میان نیازمندان از بنی هاشم و فرزندان عبدالمطلب تقسیم شد.[۶۴] تا اینکه در سال هفتم هجری، پیامبر این باغ‌ها را به فاطمه زهرا هدیه داد.[۶۵][۶۶] البته ایشان نیز همانند پدرشان، از محل درآمدها همان بخشش‌ها را انجام می‌داد.[۶۷][۶۸]
به احتمال زیاد، پس از پیامبر خلفا این باغ‌ها را برخلاف دیگر اموال فاطمه زهرا مصادره نکردند.[۶۹] اما در مقابل آن، ابوبکر از پرداخت «سهم ذوی القربا: سهم خویشاوندان» خمس امتناع ورزید و از این رو فقیران بنی هاشم از این مقرری الهی محروم شدند.[۷۰][۷۱] [۷۲][۷۳][۷۴][۷۵]

جمع بندی بخشی از اموال غصب شده ازحضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
در زیر به جمع بندی بخشی از اموال غصب شده ازحضرت فاطمه سلام الله علیها می پردازیم .

نام : فدک                                     
نحوه تملک حضرت زهرا (س) : هبه (هدیه)                                  
محل استقرار : همجوار خیبر
...............................................................
نام : وادی القُری                         
نحوه تملک حضرت زهرا (س) : ارث                                           
محل استقرار : بین خیبر و شام
..............................................................
نام : دژ سُلالِم                                                                      
نحوه تملک حضرت زهرا (س) : ارث  
محل استقرار : خیبر
..............................................................
نام : دژ وَطِیع                                                                        
نحوه تملک حضرت زهرا (س) : ارث  
محل استقرار : خیبر
..............................................................
نام : بخشی از دژ القَموص                                                  
نحوه تملک حضرت زهرا (س) : ارث     
محل استقرار : خیبر
.........................................................
نام : تَیماء                                        
نحوه تملک حضرت زهرا (س) : ارث                                          
محل استقرار : بین خیبر و شام
.........................................................
نام : باقی‌مانده زمین‌های بنی‌نضیر      
نحوه تملک حضرت زهرا (س) : ارث                                           
محل استقرار : مدینه
..........................................................
نام : بازار مَهْزور                               
نحوه تملک حضرت زهرا (س) : ارث                                           
محل استقرار : مدینه
..........................................................
نام : بخش دیگری از دژ القموص    
نحوه تملک حضرت زهرا (س) : سهم ذی‌القربا از خمس                   
محل استقرار : خیبر
.........................................................    
پی نوشت ها
1- وفاء الوفا باخبار دار المصطفي (نورالدین سمهودی )، ج۴، ص۱۲۹۲ – این کتاب  يكي از مهم‏ترين منابع درباره شناخت تاريخ و جغرافياي شهر مدينه محسوب مي‏شود. اين كتاب در بين علماي اهل سنت، به عنوان مرجع نخست و مأخذ اول مدينه‏‏شناسي شناخته شده و درعين حال مورد عنايت علماي معظم شيعه نيز قرار گرفته است.
2- خلاصه الوفاء(سمهودی)، ص۵۹۸
3- عمدة الأخبار فی مدینة المختار ، أحمد بن عبد الحمید العباسی ص ۴۰۶ –عمدۀ الاخبار کتابی پیرامون مدینه شناسی است
4- معجم البلدان(یاقوت حموی)، ج۴، ص۴۳۷ - مُعجَم اَلبُلدان کتابی است برپایهٔ جغرافیا نوشته ابوعبدالله یاقوت حموی «الرومی البغدادی»، یکی از علماء وفلاسفهٔ وجغرافی دان قرن هفتم هجری قمری.
5- المغانم المطابه في معالم طابه (فیروزآبادی)، ص۳۵۶ - کتابي درباره مدينه منوره
6- وفاءالوفاء، ج۴، ص۱۲۹۳_۱۲۹۴
7- مرصاد الاطلاع(بغدادی)، ج۳، ص۱۱۴۹ -این کتاب ک خلاصه معجم البلدان یاقوت حموی میباشد
8- سیره ابن هاشم، ج۳، ص۳۵۱_۳۵۲
9- تاریخ طبری،محمد ابن جریر طبری- ج۳، ص۱۴_۱۵
10- تاریخ ابن کثیر،نوشته عمادالدين‌ ابوالفداء اسماعيل‌ بن‌ عمر بن‌ كثير قرشى (زاده ۷۰۱ ق.- درگذشته ۷۷۴ ق. -،شافعی مذهب و از پیروان ابن تیمیه - ج۴، ص ۱۹۸
11- وفاءالوفاء، ج۴، ص ۱۲۰۹_۱۲۱۰
12- سوره انفال، آیه ۴۱
13- وفاءالوفاء، ج۴، ص۱۲۰۹_۱۲۱۰ و ۱۲۹۳_۱۲۹۴
14- خلاصه الوفاء، ص۵۹۹
15- عمده الاخبار، ص۴۰۹
16- معجم ما استعجم،نوشته عبدالله بن عبدالعزيز بن محمد بن ايوب بن عمرو بكري، بزرگ ترين جغرافي نگار عرب اندلس ج۴ ص۱۱۱۵
17- معجم البلدان، ج۴، ص۴۳۷
18- المغانم المطابه(فیروزآبادی)(قسم المواضع)، ص ۳۵۶
19- سیره ابن هاشم، ج۳، ص۳۵۱_۳۵۲
20- تاریخ طبری، ج۳، ص۱۴_۱۵
21- تاریخ ابن کثیر، ج۴، ص ۱۹۸
22- وفاءالوفاء، ج۴، ص ۱۲۰۹_۱۲۱۰
23- المناسک و اماکن طرق الحج و معالم الجزيره منسوب به امام ابوالقاسم حربي از دانشمندان قرن سوم هجري ص۵۳۹_۵۴۱
24- عیون الاثر(ابن سید الناس)، ج۲، ص ۱۳۹_۱۴۰ - عیون‌الاثر فی‌ فنون‌ المغازی‌ و الشمائل‌ و السیر،نوشته اِبْن‌ِ سَیَّدِ النّاس‌، ابوالفتح‌ فتح‌الدین‌ محمد بن‌ محمد یعمری‌ ربعی‌محدث‌، مورخ‌، فقیه‌ شافعی‌، ادیب‌ و خطاط مصری‌ اندلسی‌ الاصل‌.   این‌ کتاب‌، در سیرهٔ پیامبر اکرم‌ است‌ و بیشتر شهرت‌ ابن‌ سیدالناس‌ مرهون‌ همین‌ کتاب‌ است‌،او از آثار بسیاری‌ در تدوین‌ سیرهٔ خود استفاده‌ کرده‌ که‌ صحاح‌ سته‌، سیرهٔ ابن‌ اسحاق‌، مغازی‌ واقدی‌، طبقات‌ ابن‌ سعد و معجم‌ الکبیر طبرانی‌ از آن‌ جمله‌اند .
25- معجم البلدان(قری)، ج۴، ص۳۳۸
26- مرصادالاطلاع(بغدادی)، ج۳، ص۱۸۷
27- المغانم المطالبه(المواضع)، ص ۴۲۳_۴۲۴
28- معجم البلدان، ج۲، ص۶۷
29- فتوح البلدان،(احمد ابن یحیی بلاذری _ ج۱، ص۳۹ – از مهم ترین و معتبر ترین کتب درباره فتوحات اسلامی و تاریخ فتو حات و چگونگی فتح هر یک از نواحی کشورهای اسلامی از زمان پیامبر (ص) تا زمان حیات نویسنده (نیمه دوم قرن سوم ه ق )
30- مغازی واقدی، ج۲، ص۷۱۰_۷۱۱ – این کتاب اثر محمد ابن عمر واقدی است که در اواخر قرن دوم ه ق تدوین شده است . واقدی برجسته ترین مغازی نویس عصر خود بود.
31- دلائل النبوه، ج۴، ص۲۷۰_۲۷۱
32- تاریخ ابن کثیر، ج۴، ص۲۱۸
33- فتوح البلدان، ج۱، ص۴۰
34- معجم البلدان، ج۴، ص۶۷
35- فتوح البلدان، ج۱، ص۴۰
36- سیره ابن سیدالناس، ج۲، ص۱۴۵
37- فتوح البلدان، ج۱، ص۱۸
38- مغازی واقدی، ج۱، ص۳۳۶
39- طبقات ابن سعد (محمد بن سعد کاتب واقدی  )(غزوه بنی النضیر)، ج۲، ص۵۸  - اهمیت عمده محمد بن سعد به واسطه کتاب طبقاتش می‌باشد. این کتاب در شرح حال اصحاب وطبقات آنها می‌باشد. در کتاب طبقات اطلاعاتی در مورد چهار هزار و دویست و پنجاه و شش نفر از صدر اسلام تا 230 هجری که به عنوان گوینده یا ناقل حدیث بوده‌اند آمده که از این تعداد ششصد نفر زن می‌باشند.
40- تاریخ این کثیر، ج۴، ص۲۰۳
41- انساب الاشراف (یحیی ابن جابر ،معروف به بلاذری) ، ج۱، ص۳۳۹ - انساب الاشراف، مجموعه ای بزرگ از روایات تاریخی درباره انساب و تاریخ قبایل و تیره ها و خاندان های عرب قبل از اسلام و به ویژه زمان اسلام، اخبار و وقایع و اتفاقاتی که در اطراف یا به مشارکت قوم عرب، رخ داده است.
42- مغازی واقدی، ج۱، ص۳۷۷
43- فتوح البلدان، ج۱، ص۲۱
44- سیره ابن هشام، ج۳، ص۲۰۱_۲۰۲
45- دلائل النبوه، ج۳، ص۱۸۰_۱۸۲
46- عیون التورایخ(ابن شاکر)، ج۱، ص ۱۸۷_۱۸۸(مکتبه النهضه المصریه، قاهره، ۱۹۸۰)
47- سنن بیهقی، ج۶، ص۲۹۶ - بيهقي از محدثان برجسته اهل سنت است .
48- سنن نسائی( عبد الرحمن ابن نسائی )، ج۷، ص۱۲۳ - در واقع سنن نسائي بعد از صحيحين (صحيح بخاري وصحيح مسلم )به عنوان سومين كتاب حديثي مهم ومورد توجه اهل سنت محسوب ميشود و جزو صحاح سته اهل تسنن است .
49- صحیح بخاری(الجهاد و السیر)، ج۴، ص۶۴ - صحیح بخاری معتبرترین کتاب حدیث نزد اهل سنت محسوب می‌شود که توسط حافظ ابوعبدالله محمد بن اسماعیل بن ابراهیم بن مغیرة بن بردزبه بخاری (۱۹۴-۲۵۶ هجری) گردآوری شده‌است.
50- صحیح مسلم(الجهاد و السیر)، ج۵، ص۱۵۱ - صحیح مسلم از معتبرترین کتب احادیث نزد اهل سنت بعد از صحیح بخاری است که توسط مسلم نیشابوری (۲۰۶ _ ۲۶۱ هجری) جمع آوری گشته است
51- وفاءالوفاء، ج۳، ص۹۹۸
52- وفاءالوفاء، ج۳، ص۹۸۹
53- عمده الاخبار، ص۴۴۴
54- احکام السلطانیه(ماوردي ) (ابوالحسن علي بن محمدبن حبيب ماوردي بصري)، ص۱۷۰_۱۷۱ - احكام السلطانيه از نخستين آثار در زمينه سياست و اداره كشور در ميان مسلمانان است. ماوردي "الاقناع" را در فقه مذهب شافعي نوشته است .
55- احکام السلطانیه(ابن یعلی)، (ابويعلي محمد بن حسين الفرا  ) ص ۱۸۵ - ابويعلي محمد بن حسين الفرا (م458) نيز "احكام السلطانيه" نوشته است، كه در موارد بسياري شباهت به كتاب ماوردي دارد؛ به طوري كه گاه جملات او عينا جملات ماوردي است. تنها در آن، فروع مذهب  احمدبن حنبل نيز مطرح شده است.
56- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید- تاریخ ابن اثیرج۳ ص ۲۰۶ - لسان العرب ج ۱۴ ص ۱۹۳ - تاریخ طبری ج ۴ ص ۴۰۷
57- سیره ابن هشام، ج۲، ص۱۶۴_۱۶۵ و ج۳، ص۹۴
58- مغازی واقدی، ج۱، ص۲۶۲_۲۶۳
59- تاریخ طبری، ج۲، ص۵۳۱
60- الاکتفاء فی مغازی المصطفی و الثلاثه الخلفاء (کلاعی)، ج۱، ص۴۷۲_۴۷۳
61- وفاءالوفاء، ج۱، ص۲۸۳
62- تاریخ ابن اثیر، ج۲، ص۱۶۲
63- تاریخ ابن کثیر، ج۴، ص۳۶
64- سنن کبری(بیهقی)(الوقف)، ج۶، ص۱۶۰
65- شواهد التنزیل(حاکم حسکانی)، ج۱، ص۴۴۱
66- وفاءالوفاء، ج۲، ص۹۸۹
67- سنن الکبری(بیهقی)، ج۷، ص۳۲
68- الأم(شافعی)، ج۸، ص۱۳۳ – الأم مهمترین کتاب شافعی در فقه است .
69- الأم(شافعی)، ج۴، ص۵۹
70- جامع البیان فی تفسیر القرآن; ( محمد ابن جریر طبری)(انفال)، ج۱۰، ص۶
71- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱۶، ص۲۳۱
72- سنن الکبری، ج۶، ص ۳۴۲_۳۴۳
73- سنن ابی داود(الخراج)، ج۳، ص ۱۴۵_۱۴۶ - سنن ابی داود یکی از کتب معتبر حدیث اهل سنت می باشد سنن كبرى (مشهور به سنن ابوداود) يكی ازصحاح سته می باشد.
74- مسند احمد بن حنبل، ج۴، ص ۸۳ - چهارمین امام اهل سنت و جماعت
75- تاریخ المدینه المنوره، ج۱، ص۲۱۱

****صحاح ستّه یا کتابهای صحیح شش گانه کتب حدیث معتبر نزد اهل سنت هستند که عبارت اند از:
صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابوداود
سنن ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن