صداقت و دوستي

1- بيست سال مصاحبت و همدمي به منزله خويشاوندي است.
2- صداقت و دوستي پنج شرط دارد كه در هر كس جمع باشد او را به دوستي و صداقت نسبت بدهيد ، و گر نه او صديق نيست و رفتار او ارتباطي با صداقت ندارد : آراستگي دوست را آراستگي خود بداند ؛ درونش براي او مانند آشكارش باشد ؛ ثروت و دارائي ؛ رفتار او را دگرگون نسازد ؛ او را براي همه محبت و علاقه اش اهل و شايسته بداند ؛ در گرفتاريها او را تنها نگذارد .
3- مؤمن انس گيرنده است و در وجود كسي كه نه انس مي گيرد و نه كسي با او مأنوس مي شود خيري نيست .
4- پيگيري و مته به خشخاش گذاشتن موجب جدائي است.
5- انتقاد ( خرده گيري ) عداوت و دشمني مي آورد .
6- زنج و زحمت در سه چيز است : دگرگوني دوستان ، مخالفت و جدائي بدون توضيح ، و جستجو از چيز بي فايده .
7- انس در سه چيز است : همسر سازگار ، فرزند نيكوكار ، و دوست با صفا .
8- كار برادر و دوست خود را به نيكوترين صورت بپذير و به كلمه اي كه از دهان برادرت بيرون آمده گمان بد مبر در حاليكه تو براي آن محمل خوب پيدا مي كني .
9- بر تو باد دوستان صديق ؛ چون آنان بهنگام خوشي و راحتي نيروي ذخيره اند و در گرفتاري ، سپر و مانع .
10- هر كس بخواهد جز با آدميان بي عيب طرح دوستي نريزد ، كم دوست مي ماند .
11- هر كس از دوست خود جز ايثار و فداكاري نخواهد ، هميشه ناراضي و خشمگين مي شود .
12- دوست و برادرت را به هنگام نعمت تازه و يا گرفتاري جديد بيازماي .
13- كسي كه دوستش را پيش از اعتماد نيازمايد و قبل از انس و معاشرت به وي اعتماد نمايد چنين رفاقتي پشيماني ثمر دهد .
14- ارتباط در ميان دوستان در وطن بوسيله ديد و بازديد است و در مسافرت با نامه نگاري .
15- انسان با دوست و برادرش جمعيتي است و در دوستي كسيكه براي تو مثل حقي را كه براي خود مي شناسد ،نشناسد ، خيري نيست .
16- با يكديگر دست بدهيد كه اين كار كينه را مي برد .
17- انتظار و توقع انصاف از دوستان ، دور از انصاف است.
18- هيچكس را بدون امتحان به سه چيز دوست واقعي مخوان : او را به خشم بياور ؛ ببين آيا خشم ، او را از حق به باطل مي برد يا نه ؟ با پول او را بيازماي ، و در سفر او را امتحان كن .
19- از آثار دوستي و علاقه انسان به دين و آئين خود ، محبت اوست نسبت به برادران ايماني اش.
20- با خدمت و كمك مالي به دوستان خود به خدا تقرب بجوئيد .
21- مردم را زياد تفتيش نكن كه بي دوست خواهي ماند .
22- دوستان سه گروهند : آنكه با جان ترا كمك كند و آنكه با مال به تو مدد رساند - اين دو صديقند و در دعوي رفاقت صادق - . سومي فقط مي خواهد از تو بهره بگيرد و ترا براي خوشي خود مي خواهد ؛ پس به او اطمينان مكن .
23- غيبت كسي را مكن كه غيبت ترا مي كنند و براي دوست و برادرت چاه مكن كه خود در آن مي افتي و هر عملي كني به تناسب سزا مي بيني .

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن