موضع عبدالله بن جعفر در برابر خروج امام حسین علیه السلام

موضع عبدالله بن جعفر در برابر خروج امام حسین علیه السلام
مقتل امام حسين (علیه السلام) - 55

48 - طبرى با سند خويش از امام سجاد عليه السلام نقل مى كند:
چون از مكه بيرون شديم ، عبدالله بن جعفر به امام حسين عليه السلام نامه نوشت و همراه دو پسرش عون و محمد فرستاد: اما بعد، تو را به خدا وقتى نامه ام را مى نگرى باز گرد. من از اين سفر و راهى كه در پيش گرفته اى بيمناكم و نسبت به نابودى خود و خانواده ات نگرانم . اگر امروز تو كشته شوى نور زمين خاموش مى شود، تو راهنماى هداى يافتگان و اميد مومنانى . شتابان مرو، من در پى نامه خواهم آمد. والسلام .
عبدالله بن جعفر نزد عمرو بن سعيد هم رفت و با او سخن گفت و خواست كه امان نامه اى براى حسين عليه السلام بنويسد و وعده نيكى و احسان دهد و اطمينان دهد و بخواهد كه امام برگردد، باشيد كه به اطمينان اين نامه باز گردد. عمرو بن سعيد گفت : هر چه مى خواهى بنويس ، بياور تا امضا كنم . عبدالله بن جعفر نامه اى نوشت و نزد او آورد و گفت : مهر كن و همراه برادرت يحيى بن سعيد بفرست . او مناسبتر است تا اطمينان آن حضرت را جلب كند و بداند كه تصميم تو جدى است . او هم چنان كرد. (عمرو بن سعيد، از سوى يزيد والى مكه بود.)
يحيى بن سعيد و عبدالله بن جعفر در پى امام رفتند. پس از آنكه نامه را بر آن حضرت خواندند برگشتند و گفتند: نامه را بر او خوانديم و تلاش كرديم ، ولى از عذرهاى حضرت يكى هم اين بود كه خواب ديدم ، رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به من دستورى داد و من در پى آن فرمانم ، به سودم باشد يا به زيانم . گفتند:
آن خواب چه بود؟ فرمود: به كسى نگفته ام و تا زنده به كسى نخواهم گفت :
نامه عمرو بن سعيد به امام چنين بود: بسم الله الرحمن الرحيم . از عمرو بن سعيد به حسين بن على . اما بعد، از خدا مى خواهم تو را از آنچه هلاك تو در آن است باز گرداند و به رشد و هدايت رهنمون شود. خبر يافته ام كه عازم عراقى . تو را به خدا تفرقه ميفكن . بيم آن دارم كه نابود شوى .
عبدالله بن جعفر و يحيى بن سعيد را نزد تو فرستادم . همراه آن دو نزد من آى . هم نزد من امان دارى ، هم به تو احسان و نيكى مى شود و حسن جوار دارى . خدا بر اين عهد شاهد و عهده دار است . والسلام .
حسين عليه السلام نامه نوشت : اما بعد، كسى به خدا دعوت كند و كار شايسته انجام دهد و بگويد من از مسلمانانم ، هرگز تفرقه افكن نيست . تو مرا به امان نيكى خوانده اى . بهترين امان ، امان خداست . خدا كسى را كه در دنيا از او نترسد در آخرت امان نمى دهد. از خدا مى خواهيم كه خدا ترسى در دنيا را به ما عطا كند تا موجب امان آخر تمان شود. اگر به وسيله اين نامه ، قصد نيكى به من دارى ، خدا در دنيا و آخرت به تو پاداش نيكو دهد. والسلام . (178)

178-تاريخ طبرى ، ج 3، ص 297.
منبع : مقتل امام حسين (علیه السلام)
تالیف  گروه حديث پژوهشكده باقرالعلوم - جواد محدثى

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن