مقتل امام حسين (علیه السلام) - 142
1 - خوارزمى گويد:
سپس برخاست و بر اسب خويش سوار شد و در مقابل آن گروه ايستاد. شمشيرش را در دست گرفته بود، از خود نااميد شده و آهنگ شهادت داشت ، در حالى كه مى فرمود:
من فرزند على نيك رفتارم ، از دودمان هاشم و آنگاه كه فخر كنم ، همين افتخار مرا بس .
جدم رسول خداست ، بهترين انسان از گذشتگان و ما چراغ فروزان خدا در زمينم .
مادرم فاطمه ، دختر پيامبر پاك است و عمويم را جعفر طيار گويند.
كتاب خدا در خاندان ما آشكارا نازل شده است و در خاندان ما از هدايت و وحى به نيكى ياد مى شود.
ماييم پيشوايان خدايى بر همه مردم و اين حقيقت را پنهان و آشكار، در ميان مردم باز مى گوييم .
ماييم سرپرستان حوض كوثر كه به دوستدارانمان جام مى دهيم و آن حوض ، كوثرى براى سيراب ساختن است .
در رستاخيز، دوستداران ما سعادتمندند و روز قيامت ، دشمنان ما زيان مى كنند.
سپس (آن گونه كه گفته اند) چنين خواند:
اين قوم كافر شدند و از دير باز از پاداش خدا كه پروردگار جن و انس است ، رويگردان بودند.
پيش از اين على (عليه السلام ) و فرزندش امام حسن نيكو رفتار (عليه السلام ) را به شهادت رساندند و اينك به جنگ حسين آمده اند.
پدرم پس از جدم بهترين انسانها بود. پس من فرزند دو بهترينم .
سلامى در تاريخ خود آورده است كه حسين (عليه السلام ) اين اشعار بى نظير را سروده است :
اگر دنيا ارزشمند به شمار آيد، سراى پاداش الهى والاتر و ارجمندتر است .
اگر پيكرها براى مرگ پديد آمده اند، پس كشته شدن انسان به شمشير در راه خدا برتر است .
اگر روزيها تقسيم شده و مقدر است ، پس كم آزى انسان در راه كسب ، زيباتر است .
اگر گرد آورى اموال براى و انهادن و رفتن است ، پس انسان چرا نسبت به اين واگذاشتنى بخل ورزد؟
خواهم رفت و مرگ براى جوانمرد، ننگ و عار نيست ، آنگاه كه رفتن و شهادتش در راه خدا باشد.
سپس آن حضرت مردم را به مبارزه طلبيد. پيوسته هر كس از چهره هاى سرشناس به او نزديك مى شد، از دم تيغ مى گذراند تا آنكه گروه عظيمى از آنان را به هلاكت رساند.
منبع : مقتل امام حسين (علیه السلام)
تالیف:گروه حديث پژوهشكده باقرالعلوم - جواد محدثى