امام حسین وعاشورا از دیدگاه اهل سنت - 20
عـكـرمـه , شـاگـرد بـرجسته ابن عباس , نقل مى كند كه روزى ابن عباس در مسجد براى مردم حديث مى گفت كه نافع بن ازرق برخاست و گفت : اى ابن عباس ! از احكام مورچه و پشه براى من مـردم فتوامى دهى ؟
اگر علمى دارى خدايى را كه مى پرستى براى من توصيف كن ابن عباس سر بزير انداخت حسين به على در گوشه مسجد نشسته بود, رو به نافع كرد و فرمود: اى نافع به سوى من بيا تا پاسخت رابازگويم .
نافع گفت : من از تو پرسيدم ؟
ابن عباس گفت : يا ابن الازرق ! انه من اهل بيت النبوة و هم ورثة العلم .
نافع به سوى امام رفت و حضرت پاسخ او را ارايه فرمود.
نافع گفت : اى حسين ! سخنانت نيكو و پرمايه است .
فرمود: شنيده ام كه تو پدرم و برادرم و مرا به كفر متهم كرده اى ؟
گفت : قسم به خدا با آنچه از شما شنيدم بى ترديد شما سرچشمه نورانى اسلام و ستارگان احكام خداهستيد (لقد كنتم منار الاسلام و نجوم الاحكام ).
امام فرمود: يك سؤال از تو مى پرسم .
گفت : بپرس , يابن رسول اللّه .
فـرمود: آيه ((فاما الجدار فكان لغلامين يتيمين فى المدينه )) (كهف / 81) را خوانده اى ؟
اى نافع ! چه كسى آن گنج گرانبها را براى آن دو يتيم در زير ديوار پنهان كرده بود تا به آنان ارث رسد.
گفت : پدر يتيمان .
فـرمـود: راسـتـى پدر آنها بهتر و دلسوزتر براى فرزندانش بود يا رسول خدا؟
آيا مى توان باور كرد كـه پيامبر علم گران بهاى خويش را براى فرزندانش به وديعت نگذاشته باشد و ما را از آن محروم كرده باشد؟((32)) .
منبع : امام حسین وعاشورا از دیدگاه اهل سنت
نویسنده : گروه معارف - مركز پژوهشهاى اسلامى صدا و سيما