آثار و بركات سيد الشهدا (عليه السلام)- 9
او كشته شد كه دين خدا جاودان شود
جان جهان فداش كه بى مثل و گوهر است
اوضاع عمومى اسلام و مسلمين بسيار ناراحت كننده بود . فعاليتها و تبليغات مسموم بنى اميه عليه حضرت على (عليه السلام) و خاندانش ، و نيز تحريفات و بدعتهايى كه زيركانه در اسلام داخل كرده بودند، شرايط را جهت نابودى اسلام و محو نام حضرت محمد (صلّى الله عليه وآله) آماده كرده بود. خلافت الهى به حكمت سلطنتى و ديكتاتورى تبديل شده بود . روح شريعت اسلام يعنى پرهيزگارى و عدالت، در اجتماع ديده نمىشد و از احكام اجتماعى دين فقط جمعه و جماعت، آن هم به صورت تشريفات وجود داشت؛ و گاهى همين صورت تشريفاتى نيز به بدعت و بلكه فسق و فجور مى گراييد . اكثر قريب به اتفاق نسل مسلمان كه آن روزها در شبه جزيره عربستان زندگى مى كرد، در پايان خلافت عمر متولد و در عصر عثمان پرورش يافته و در آغاز حكومت معاويه وارد اجتماع شده بودند، لذا پيامبر اكرم (صلّى الله عليه وآله) را زيارت نكرده و شايد بتوان گفت مقام و منزلت خاندان وحى را درك نكرده بودند.
در رأس جامعهاى كه دچار بى ارادگى و ضعف نفس شده بود، حاكمى فاسق و فاجر چون يزيد لقب شريف اميرالمؤمنين و خليفه مسلمين را به ناحق با خود يدك مى كشيد. يك جوان قمار باز و شرابخوار، بى بند و بار و صد در صد اهل دنيا و خوشگذرانيهاى آن بر مردم حكومت مى كرد يك مغز الكلى كه از نظر افكار ، نسبت به اسلام و مقدسات اسلام كمترين عقيدهاى نداشت، و ميمون بازى و هوسبازى از كارها و تفريحات روزانهاش بود . انسانهاى خطرناك و دنيا طلب به فرمان او در تمام استانها و شهرستانها بر اوضاع مسلط و بر دوش مسلمانان سوار بودند.
در چنين وضع خطرناك و دردناكى ، امام حسين (عليه السلام) پاى فشرد و عزم جهاد راسخ كرد و با تعداد معدودى از ياران ، همراه با زنان و كودكان به استقامت برخاست، و چنين فرياد كرد: «آيا نمىبينيد كه به حق عمل نمى شود و از باطل نهى نمىشود؟ در اين هنگام بايد شخص مؤمن حقا و واقعاً طالب لقاى پروردگارش باشد» 19.
اگر ديدى كه نابينا و چاه است
اگر خاموش بنشينى گناه است
بارى، مقاومت و پايدارى سيدالشهدا (عليه السلام) بود كه شريعت اسلام را بعد از اينكه در اثر طغيان معاويه و جور و بيداد او رو به اضمحلال گذارده بود، و تغيير و تبديلى كه او و پسر ناخلفش يزيد در اين دين بنا گذاشته و اساس ديانت را متزلزل بلكه مشرف به انهدام نموده بودند نجات بخشيد. نهضت اين بزرگوار و قيام نيرومندانهاش، بقاى دين را باعث گرديده، و با خون خود و اصحاب و يارانش ،گلستان دين را آبيارى و نهال گلستان شريعت را سرسبز و شاداب نمودند . اگر نهضت مقدس حسين نبود از اسلام به غير از اسلام اموى و از دين جز دين يزيدى و دين تشريفاتى چيزى باقى نمانده بود .
«مقرم» در كتاب مقتل خود مى نويسد: نهضت حسين (عليه السلام) جزء اخير از علت تامه جهت استحكام مبانى دين بوده، به طورى كه اين نهضت ، بين دعوت حق و حملات باطل، تفرقه و جدايى انداخته ، حق و باطل را از يكديگر جدا نمود . لذا گفته شده است : دين را وجود مقدس محمد ى شروع نموده و بقاى آن به واسطه وجود مبارك امام حسين (عليه السلام)تداوم يافت . «الاسلام نبوى الحدوث و حسينى البقاء» 20
اين بركت بزرگ كه به خاطر وجود شريف حضرت سيدالشهدا (عليه السلام) است، از تفسير بعضى احاديث نبوى نيز به دست مىآيد، از جمله اين حديث معروف شريف كه فرمود: «حسين منى و انا من حسين» 21.
حسين از من است و من نيز از حسينم .
بفرمود احمد شه عالمين
حسين از منست و منم از حسين
بدين معنى كه امام حسين (عليه السلام) سبط آن رسول گرامى بوده و از زبان مبارك نبوت و انگشت ابهام مقام رسالت تغذيه نموده و رشد و نماى او از شيره جان نبى اكرم (صلّى الله عليه وآله) بوده است ، و از طرفى پيامبر از امام حسين است زيرا دين آن رسول خاتم ، به واسطه امام حسين و فداكارى و جان نثارى او به جهان و جهانيان نفوذ كرده و تجليات و نورافشانى و گيتى شناسى خود را بعد از وفات پيغمبر معظم، به وسيله شهادت و جانبازى و از مال و عيال گذاشتن اين بزرگوار به عالميان جلوه و ظهور داده است .
«واشنگتن ايروينك» مورخ آمريكايى گويد: «براى امام حسين (عليه السلام) ممكن بود كه زندگى خود را با تسليم شدن به اراده يزيد نجات بخشد، ليكن مسئوليت پيشوا و نهضت بخش اسلام اجازه نمى داد كه او يزيد را به عنوان خلافت بشناسد . او بزودى خود را براى قبول هر ناراحتى و فشارى به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنى اميه آماده ساخت. در زير آفتاب سوزان سرزمين خشك و در روى ريگهاى تفتيده عربستان روح حسين فنا ناپذير است . اى پهلوان و اى نمونه شجاعت و اى شهسوار من، اى حسين ». 22
خون او تفسير اسلام مبين
منجى و احياگر شرع است و دين *
19 بحارالانوار , علامهء مجلسى , ج 44 ص 381
20 نقل از كتاب <زندگانى حضرت ابى عبدالله الحسين > ابوالقاسم سحاب , ص 22
21 كشف الغمة , علامه اربلى , ج 2 ص 6
22 به نقل از كتاب <درسى كه حسين (ع ) به انسانها آموخت > شهيد هاشمى نژاد, ص 450
(#) ـ بيتى از نگارنده .
منبع:آثار و بركات سيد الشهدا (عليه السلام)
نویسنده:عليرضا رجالى تهرانى