قصيمى آن ادعا را در حالى مى كند كه گوئى خبر از كتب خود اهل سنت ندارد. كه جعل حديث نزد آنها منافاتى با زهد ندارد.
بلكه از شعار صالحان و عامل تقرب آنها به خداست.
يحيى بن سعيد قطان گويد: صالحان را در چيزى دروغگوتر از حديث نديدم.
قرطبى در «التذكار» صفحه 155 گفته است: التفاتى به آن احاديث دروغ و اخبار نادرى كه حديث سازان درباره فضيلتهاى قرآن و ديگر اعمال ساخته اند نبايد كرد زيرا آنها چنين عملى را به عنوان قصد قربت انجام دادند.
در شرح حال بعضى از رجال حديث خود مى نويسند شب تا صبح عبادت مى كرد و صبح جلوس مى كرد و براى تقرب به خدا حديث جعل مى كرد. ديگرى براى تقرب به خدا حديث در فضل معاويه و يزيد جعل مى كرد. همين ها بودند كه براى بازار داغ حديث سازى جايزه معين مى نمودند. يكى در فضل ابوبكر يكى در فضل عثمان و عمر و معاويه و...
يحيى بن معين گفته است: از دروغ گويان بقدرى كتاب نوشتم كه تنور را با آن بر افروختيم و نان پخته از آن در آورديم.(9)
همين شخص مى گويد: كدام صاحب حديث است كه از كذابى، هزار حديث ننوشته باشد؟ (10)
يا مى نويسند: ابو داود سجستانى، در سننش 4800 حديث آورده كه آن را از ميان 000/500 حديث انتخاب كرده است.
صحيح بخارى مشتمل بر 2761 حديث غير مكرر است كه از ميان 000/600 حديث انتخاب نموده است. مسلم 4000 حديث را از بين 000/300حديث انتخاب مى كند.
بخارى مى گويد: دويست هزار حديث غير صحيح حفظ نموده ام(11)
با اينكه اينها تا حدود 100 سال نقل حديث را ممنوع اعلان نموده بودند اينهمه حديث از كجا بوجود آمد؟ جناب عبدالله قصيمى! اينهمه حديث دروغ را علماء اهل سنت جعل نموداند يا شيعه؟
پى نوشت ها:
(9)تاريخ خطيب بغدادى 14/184
(10)تاريخ بغداد ج 1 ص 43
(11)رجوع شود به الغدير، ج 5