واقعیت موضوع این است که همه بچه ها گهگاه دروغ می گویند و اگر چه دروغ، قسمتی طبیعی از رشد کودک است، اما نمی توان آن را نادیده گرفت. آموزش صداقت و درستی جزء وظایف والدین است. به منظور اقدام بهتر، نیاز است بدانید که چرا فرزند خردسال شما دروغ می گوید.
به گزارش «شیعه نیوز»، وقتی ما با یک کودک خردسال سر و کار داریم، گاهی اوقات آرزو می کنیم بفهمیم که حقیقت چیست، یا اینکه تلاش می کنیم بفهمیم کدام یک از جملاتی که شنیدیم واقعی است و کدامیک زاییده تخیلات کودک تصور کنید کودکی ۳ ساله را در حالی که میان شیرهای ریخته شده ایستاده و یک لیوان خالی در دست دارد و می گوید " شیرها را من نریختم " یا " یک نی نی دیگه ماشینمو شکست " یا " من اسباب بازی هامو بیرون نریختم، سگه ریخت " و نظایر آن.
واقعیت موضوع این است که همه بچه ها گهگاه دروغ می گویند و اگر چه دروغ، قسمتی طبیعی از رشد کودک است، اما نمی توان آن را نادیده گرفت. آموزش صداقت و درستی جزء وظایف والدین است. به منظور اقدام بهتر، نیاز است بدانید که چرا فرزند خردسال شما دروغ می گوید و چطور به او بیاموزیم که به صداقت و راستی ارج نهد.
دروغ یا خیال پردازی؟
کودکان خردسال هنوز در حال یادگیری هستند و تازه تجربه می کنند که چه چیزهایی واقعی و چه چیزهایی فانتزی هستند. در بیشتر مواقع یک کودک ۳-۴ یا ۵ ساله هنوز برای فهم دقیق این که دروغ چیست خیلی کوچک است.داستانهای پریایی که می سازد هم نتیجه تصورات اش است که در این سن تخیل بچه هاخیلی قوی عمل می کند. توجه کنید که دروغ های این سن بچه ها اصلا زاییده افکار شیطانی نیست.وقتی کودک ۴ساله شما در حالی که مداد شمعی در دستش است می گوید که "من روی دیوار خط نکشیدم " در واقع یعنی او آرزو می کند که ای کاش این کار را نکرده بود تا شما عصبانی نمی شدید.
از آنجا که در واقع منظور او این نیست که دیوار اتاق شما را تبدیل به بوم نقاشی خودش کند، در ذهن اش این کار را انجام نداده است. پس در داستانی که می بافد، خود را در موقعیتی که دوست ندارد نمی گذارد. به جای اینکه با عصبانیت از او بپرسید " تو روی دیوار اتاقم خط کشیدی؟ " بگویید "ما تو این خونه یه قانون داریم و اون اینه که فقط یابد روی کاغذ نقاشی بکشیم. بیا حوله و آب بیاریم و اینارو با هم پاک کنیم.
اگر داستانی که کودک می سازد عجیب و غریب است مثل این که بگوید " امروز یه فیل اومده بود مهد کودک " با وی به شیوه ای شاد برخورد کنید. بپرسید تا ببینید چیزی که کودک می گوید واقعی است یا ساختگی.
وقتی کودک پذیرفت که راست نمی گوید، آن وقت وارد عمل شوید و در جهت اصلاح وی تلاش کنید. مثلا بگویید "تصور کن اگر واقعا یک فیل به مهد کودک می آمد اونوقت چه اتفاقایی می افتاد؟ " بعد قصه دور و دراز او را به یک داستان احمقانه که دو تایی با هم آن رامی سازید، تبدیل کنید و در این بین به او کمک کنید که با تصوراتش بیشتر تمرین کند. سیاست راستی و صداقت وقتی کودک شما یک درو غ می گوید، از آن به عنوان موقعیتی استفاده کنید و با او در مورد اهمیت صداقت صحبت کنید. فریاد کشیدن بر سر او و یا او را دروغگو خطاب کردن، ممکن است باعث شود کودک به دروغ گفتن ادامه بدهد تا دیگر سرزنش نشود. برای تشویق وی به راستگویی، سعی کنید پی آمدهایی را که ممکن است تنبیه، سرزنش یا نظایر آن باشد حذف کنید مثلا بگویید: " مهم نیست که تو چیکار کردی، قول میدم اگر راستشو بگی عصبانی نشم "
بسیاری کودکان به علت اینکه میدانند کاری که انجام داده اند اشتباه است و نمی خواهند باعث ناراحتی شما باشند یا تنبیه شوند، دروغ می گویند. وقتی فرزند شما در مورد اشتباهی که مرتکب شده است، حقیقت را می گوید، حتما او را تشویق کنید. اگردیدید فرزند شما در باره موضوعی که اتفاق نیفتاده دارد آسمان و ریسمان می بافد با وی برخورد کنید اما نه با عصبانیت. این شیوه ها در مورد کودکان این سن طبیعی است اما باید با کمک و راهنمایی شما اصلاح شده و در مسیر صحیح قرار گیرد. به آنچه که می گویید اول خودتان عمل کنید
در طول روز ممکن است پیش بیاید که خود شما یک یا دو بار دروغ باصطلاح مصلحتی بگویید حتی گاهی اوقات شما از کودک خود می خواهید که دروغ بگوید مثلا تلفن زنگ می خورد و شما از او می خواهید که پاسخ دهد و بگوید که شما منزل نیستید. با این کار شما او را گیج می کنید. برای فرزندتان با صداقت خویش یک الگوی خوب فراهم آورید.
هیچگاه برای آموزش صداقت به فرزندتان زود نیست. بچه ها هر قدر هم که کم سن و سال باشند می فهمند. با او در مورد این که چرا دروغ گفتن اشتباه است صحبت کنید. برایش توضیح دهید که دروغ گفتن شما را غمگین می کند. زمانی که کودک شما دریافت که گفتن حقیقت برای شما یک ارزش است، تلاش خواهد کرد که به آن برسد.