گرهگشايى

((صفوان )) در محضر امام صادق نشسته بود، ناگهان مردى از اهل مكه وارد مجلس شد و گرفتاريى كه برايش پيش آمده بود شرح داد، معلوم شد موضوع كرايه اى در كار است و كار به اشكال و بن بست كشيده است . امام به صفوان دستور داد:((فورا حركت كن و برادر ايمانى خودت را در كارش مدد كن )).
صفوان حركت كرد و رفت و پس از توفيق در اصلاح كار و حل اشكال ، مراجعت كرد. امام سؤ ال كرد:((چطور شد؟)).
خداوند اصلاح كرد.

((بدانكه همين كار به ظاهر كوچك كه حاجتى از، كسى برآوردى و وقت كمى از تو گرفت ، از هفت شوط طواف دور كعبه محبوبتر و فاضلتر است )).
بعد امام صادق به گفته خود چنين ادامه داد:((مردى گرفتارى داشت و آمد حضور امام حسن و از آن حضرت استمداد كرد. امام حسن بلافاصله كفشها را پوشيده و راه افتاد. در بين راه به حسين بن على رسيدند در حالى كه مشغول نماز بود. امام حسن به آن مرد گفت :((تو چطور از حسين غفلت كردى و پيش او نرفتى ))
گفت :((من اول خواستم پيش او بروم و از او در كارم كمك بخواهم ، ولى چون گفتند ايشان اعتكاف كرده اند و معذورند، خدمتشان نرفتم )).
امام حسن فرمود:((اما اگر توفيق برآوردن حاجت تو برايش دست داده بود، از يك ماه اعتكاف برايش بهتر بود))(111)

 

111- كافى ، ج 2 (باب السعى فى حاجة المؤمن ) ص 198.

 

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل: