آخرين سخن

dastane-rastan-jelde1

تا چشم ام حميده ، مادر امام كاظم عليه السلام به ابوبصير كه براى تسليت گفتن به او به مناسبت وفات شوهر بزرگوارش امام صادق آمده بود افتاده اشكهايش جارى شد. ابوبصير نيزلختى گريست . همين كه گريه ام حميده ايستاد به ابوبصير گفت :
((تو در ساعت احتضار امام حاضر نبودى ، قضيه عجيبى اتفاق افتاد)).
ابوبصير پرسيد: چه قضيه اى ؟
گفت :((لحظات آخر زندگى امام بود، امام دقايق آخر عمر خود را طى مى كرد. پلكها روى هم افتاده بود. ناگهان امام پلكها را از روى هم برداشت و فرمود:((همين الا ن جميع افراد خويشاوندان مرا حاضر كنيد)). مطلب عجيبى بود. در اين وقت امام همچو دستورى داده بود. ما هم همت كرديم و همه را جمع كرديم . كسى از خويشان و نزديكان امام باقى نمانده كه آنجا حاضر نشده باشد. همه منتظر و آماده كه امام در اين لحظه حساس ، مى خواهد چه بكند و چه بگويد؟
امام ، همينكه همه را حاضر ديد، جمعيت را مخاطب قرار داده فرمود:((شفاعت ما هرگز نصيب كسانى كه نماز را سبك مى شمارند نخواهد شد))(73).

 

73- بحارالانوار، ج 11، ص 105.

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن