منذر، از فرزندانِ زبير است. او نيز از مخالفان ولايت عهدى يزيد بود، وى صد هزار درهم گرفت و سكوت كرد، ولى اين سكوت خيلى دوام نداشت; چرا كه او به مردم مى گفت:
إنّه قد أجازني بمائة ألف، ولا يمنعني ما صنع بي أن أخبركم خبره، واللّه إنّه ليشرب الخمر، واللّه إنّه ليسكر حتّى يدع الصلاة;1
يزيد صد هزار درهم براى من فرستاد، ولى اين باعث نمى شود كه من حقيقت را بيان نكنم. به خدا سوگند! او شراب مى خورد و اهل نماز نيست.
منذر پول را گرفت، ولى حقيقت را نيز گفت! امّا سر و صدا و مخالفتى با يزيد نداشت.
آن چه گذشت، برخى از برنامه هاى معاويه براى رياست يزيد و ولايت عهدى او در حجاز و شام بود تا مخالفان را به هر ترتيبى سركوب كند و آنان مانع اجراى طرح او نشوند.
1 . تاريخ طبرى: 4 / 368.