وَآياتُ اللَّهِ لَدَيْكُمْ؛
آياتِ خدا نزد شماست.
آيات خداوند متعال نزد شما اهل بيت عليهم السلام است. از نظر ادبى بين واژه هاى «لدى»، «عند» و «لدن» فرق است و هر كدام معناى خود را دارد. اين واژگان در قرآن مجيد نيز به كار رفته و به موارد استعمال و فروق معانى آن ها از جهات ادبى در كتاب مغنى اللبيب اشاره شده است؛1 چرا كه ما ترادف را قبول نداريم و بين مفاهيم الفاظ، اختلاف و افتراق ـ گرچه بسيار ظريف ـ وجود دارد.
راغب اصفهانى در واژه «عند» مى نويسد:
لفظٌ موضوعٌ للقرب فتارةً يستعمل في المكان وتارةً في الاعتقاد نحو أن يقال: عندي كذا وتارةً في الزلفى والمنزلة.2
و در كلمه «لدن» مى نويسد:
أخصّ من «عند»، لأنّه يدلّ على ابتداء نهاية، نحو أقمت عنده من لدن طلوع الشمس إلى غروبها، فيوضع لدن موضع نهاية الفعل.3
پس كلمه «لَدى» از نظر معنا به كلمه «عند» نزديك است و كلمه «لدن» اخص است كه در زبان فارسى كلمه «عند» را «نزد» مى گوييم.
راغب اصفهانى در كلمه «لدى» مى نويسد:
لدى: لدى يقارب لدن، قال: (وَأَلْفَيا سَيِّدَها لَدَى الْبابِ)4... .5
و در كلمه «آيه» چند نكته وجود دارد:
نخست آن كه آيه به معناى علامت و نشانه است. راغب اصفهانى مى گويد:
والآية هي العلامة الظاهرة وحقيقته لكلّ شيء ظاهر هو ملازم لشيء لا يظهر ظهوره.6
پس اگر كسى خواست خدا را ببيند، آيه، نشانه و علامت او را ببيند. البته ديدن دو جور است:
1 . ديدن بصرى،
2 . ديدن بصيرتى.
خداوند متعال را با بصيرت بايد ديد.
دوم آن كه خود ائمّه عليهم السلام آيات خدا هستند.
سوم آن كه معلوم مى شود كه خداوند متعال آيات متعدّدى دارد؛ يعنى علاوه بر اين كه شما ائمّه، آيات خدا هستيد، آيات خداوند متعال نيز نزد شماست.
اگر مقدارى با قرآن آشنايى پيدا كنيم و در آن تأمّل و تدبّر نماييم مى بينيم كه تمام عقايد، مبانى اعتقادى و معارف ما ريشه قرآنى دارند. در قرآن مجيد آمده است:
(قُلْ إِنَّمَا اْلآياتُ عِنْدَ اللّهِ)؛7
بگو: همه آيات فقط نزد خدا است.
شايد فرد مغرض و مريضى بگويد: اين جمله از زيارت جامعه نيز با قرآن منافات دارد كه پاسخ او را پيش تر داديم و از آن چه گذشت معلوم شد كه وجود آيات عند الأئمة؛ يعنى آن چه كه عنداللّه است عند الأئمة نيز موجود است. پيش تر ملاحظه شد كه اولياى خدا افعالشان را به خداوند متعال نسبت مى دهند.
در اين جا باز از قرآن مجيد شاهد مى آوريم كه در عين اين كه قرآن مى فرمايد: (اْلآياتُ عِنْدَ اللّهِ)، دلالت دارد بر اين كه: آيات عند الأئمّة است. در آيه مباركه اى مى خوانيم:
(وَكَذلِكَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ فَالَّذينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمِنْ هؤُلاءِ مَنْ يُؤْمِنُ بِهِ وَما يَجْحَدُ بِآياتِنا إِلاَّ الْكافِرُونَ * وَما كُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتاب وَلا تَخُطُّهُ بِيَمينِكَ إِذًا لاَرْتابَ الْمُبْطِلُونَ * بَلْ هُوَ آياتٌ بَيِّناتٌ في صُدُورِ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ)؛8
و هم چنين ما كتاب (قرآن) را بر تو نازل كرديم، پس كسانى كه پيش از اين، كتاب آسمانى به آن ها داده ايم به اين كتاب (قرآن) ايمان مى آورند و گروهى از اين ها (مشركان) نيز به آن ايمان مى آورند و آيات ما را جز كافران انكار نمى كنند. تو پيش از نزول قرآن هرگز كتابى را نمى خواندى و با دست خود چيزى نمى نوشتى تا مبادا آن دشمنانى كه در فكر تكذيب تو و بر هم زدن دعوت تو هستند ايجاد شك و ترديد كنند، ولى اين كتاب داراى آيات روشنى است كه در سينه صاحبان علم قرار دارد.
طبق اين آيه، آيات خدا «در سينه صاحبان علم» قرار داد.
1 . مغنى اللبيب: 1 / 156 و 157.
2 . المفردات فى غريب القرآن: 349.
3 . همان: 449.
4 . سوره يوسف (12): آيه 25.
5 . همان.
6 . المفردات في غريب القرآن: 33.
7 . سوره هاى انعام (6): آيه 109 و عنكبوت (29): آيه 50.
8 . سوره عنكبوت (29): آيه هاى 47 ـ 49.