بدون ترديد ائمّه عليهم السلام غاليان را طرد و تكفير مى كردند و شيعيان را همواره از غاليان و تماس با آن ها بر حذر مى داشتند.
غلو چيست و چه كسانى غالى هستند؟ يكى از بخش هاى بحث امامت در كتاب هاى حديثى و كلامى، «نفي الغلو في النبي والائمّة عليهم السلام» است.
غلو از ديدگاه روايات
روايات بسيار جالبى در كتاب بحار الانوار در مورد غلو از پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله و معصومان عليهم السلام وارد شده است.
در روايتى از پيامبر خدا مى خوانيم كه حضرتش مى فرمايد:
لا ترفعوني فوق حقّي، فإنّ اللّه تبارك تعالى اتّخذني عبداً قبل أن يتّخذني نبيّاً;1
مرا بيش از آن چه هستم بالاتر نبريد; چرا كه خداى تعالى پيش از آن كه مرا به پيامبرى برگزيند، به بندگى برگزيده است.
اين روايت نشان مى دهد كه برخى از مردم در زمان پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله به الوهيّت آن حضرت معتقد شدند و نيز از اين روايت معناى غلوّ معلوم مى شود.
در روايت ديگرى از امير مؤمنان على عليه السلام آمده كه آن حضرت مى فرمود:
اللهمّ إنّي بريء من الغلاة كبراءة عيسى بن مريم من النصارى. اللهمّ اخذلهم أبداً ولا تنصر منهم أحداً;2
خدايا! من از غاليان، به سان دورى عيسى بن مريم از نصارا دور هستم. خدايا! همواره آنان را خوار گردان و كسى از آنان را يارى نكن.
در روايت ديگرى، حضرت ولى عصر عليه السلام مى فرمايد:
تعالى اللّه عز وجل عمّا يصفون سبحانه وبحمده، ليس نحن شركائه في علمه ولا في قدرته;3
خداوند متعال از آن چه توصيف مى كنند فراتر است. پاك و منزّه است و مورد ستايش است. ما نه در علم و دانش او شريك هستيم و نه در قدرت و توان مندى او.
هم چنين امير مؤمنان على عليه السلام مى فرمايد:
إيّاكم والغلوّ فينا، قولوا: إنّا عبيد مربوبون، وقولوا في فضلنا ما شئتم;4
هرگز در مورد ما غلو ننماييد. بگوييد: ما بندگان تربيت يافته خدا هستيم و در مورد برترى ما آن چه خواستيد بگوييد.
بديهى است كه اين روايات به ما ميزان مى دهند، كه در اين باره به كلام علاّمه مجلسى رحمه اللّه خواهيم پرداخت.
در روايتى حضرت امام رضا عليه السلام مى فرمايد:
فمن ادّعى للأنبياء ربوبيّة أو ادّعى للأئمّة ربوبيّة أو نبوّة أو لغير الأئمّة إمامة فنحن منه برآء في الدنيا والآخرة;5
هر كس براى پيامبران مقام ربوبيّت يا براى يكى از ائمّه مقام ربوبى يا پيامبرى، يا براى غير امامان مقام امامت و پيشوايى ادّعا كند، ما از او در دنيا و جهان آخرت بيزار هستيم.
امير مؤمنان على عليه السلام مى فرمايد:
وإيّاكم الغلوّ كالغلوّ من النصارى، فإنّي بريء من الغالين;6
مبادا به سان نصارا غلو كنيد. به راستى كه من از غلو كنندگان بيزارم.
در روايت ديگرى راوى از امام رضا عليه السلام مى پرسد:
يابن رسول اللّه! فإنّ معي من ينتحل موالاتكم ويزعم أنّ هذه كلّها صفات علي عليه السلام وأنّه هو اللّه ربّ العالمين.
فلمّا سمعها الرضا عليه السلام ارتعدت فرائصه وَتَصَبَّبَ عرقاً وقال: سبحان اللّه عمّا يقول الظالمون الكافرون علوّاً كبيراً. أو ليس كان علي عليه السلام آكلاً في الآكلين فشارباً في الشاربين؟!7
اى فرزند رسول خدا! من با كسى آشنا هستم كه موالات شما را به خود مى بندد و پندارش اين است كه همه اين ها، صفات على عليه السلام است و او همان خدا و پروردگار جهانيان است.
هنگامى كه امام رضا عليه السلام اين سخن را شنيد، اعضاى بدنش لرزيد و عرق بدن مباركش را فرا گرفت و فرمود: پاك و منزّه است خداوند متعال و بلندمرتبه از گفتار ستم گران و كفرورزان. مگر نه اين است كه على عليه السلام با غذاخورندگان غذا مى خورد و با آشامندگان مى آشاميد؟!
آرى، او انسانى هم چون بقيّه مردم بود. گفتنى است كه در اين زمينه روايات جالب ديگرى نيز وجود دارد.
1. بحار الانوار: 25 / 134، 265 و 272.
2. الامالى، شيخ طوسى: 650، حديث 1350.
3. الصحيفة الهادية والتحفة المهديه: 236.
4. الخصال: 614، بحار الانوار: 10 / 92 و 25 / 270.
5. عيون أخبار الرضا عليه السلام: 1 / 217، بحار الانوار: 25 / 134 و 271.
6. الاحتجاج: 2 / 438، بحار الانوار: 4 / 303 و 25 / 273.
7. همان: 25 / 275.
نه غلوّ و نه تقصير
براى شناخت ائمّه عليهم السلام بايد مقامات و منازل آن بزرگواران را از خودشان بياموزيم; نه غلو و نه تقصير; چرا كه هم تقصير حرام است و هم غلو. امام باقر عليه السلام به ابوحمزه ثمالى مى فرمايد:
يا أبا حمزة! لا تضعوا عليّاً دون ما رفعه اللّه ولا ترفعوا عليّاً فوق ما جعل اللّه;1
اى اباحمزه! على عليه السلام را پايين تر از جايگاهى كه خداوند قرار داده قرار ندهيد و فراتر از مقام والايى كه خداوند قرار داده قرار ندهيد.
به عبارت ديگر، بيش از آن چه هست نگوييد و از آن چه هست پايين نياوريد.
آن حضرت در روايت ديگرى مى فرمايد:
فإنّ الغلاة شرّ خلق اللّه; يصغّرون عظمة اللّه ويدّعون الربوبيّة لعباد اللّه. واللّه، إنّ الغلاة شرٌّ من اليهود والنصارى والمجوس والّذين أشركوا;2
به راستى غاليان بدترين آفريدگانند. آنان عظمت و شكوه خدا را كوچك مى شمارند و ربوبيّت را براى بندگان خدا ادّعا مى كنند. به خدا سوگند! غاليان از يهوديان، مسيحيان، مجوسيان و شركورزان بدترند.
روايت بسيار جالبى وجود دارد كه آن حضرت مى فرمايد:
كان علي عليه السلام واللّه عبداً للّه صالحاً أخو رسول اللّه صلى اللّه عليه وآله;3
به خدا سوگند! على بنده صالح خدا و برادر رسول خدا صلى اللّه عليه وآله بود.
آن گاه در ادامه عبارت خيلى مهمّى مى فرمايد:
ما نال الكرامة من اللّه إلاّ بطاعته للّه ولرسوله;4
او به اين مقام در نزد خداوند نايل نشد، مگر با اطاعت از خدا و رسول او.
به راستى چه كرامتى است كه امير مؤمنان على عليه السلام از طريق عبوديّت و عبادت به اين مقام رسيده اند؟
با توجّه به اين روايات، ائمّه عليهم السلام در برابر غاليان و غلو چنين برخوردى مى نمودند. از طرفى با عنايت به اين روايات، معناى غلو نيز معلوم مى شود كه همان اعتقاد به نبوّت و الوهيّت امام و اعتقاد به الوهيّت پيامبر است; يعنى انسان به شأن نبى و امام بيش از آن چه هست معتقد شود، يا او را شريك خداوند بداند; از اين رو بايد معتقد بود كه ائمّه و پيامبر هرگز إله، ربّ و شريكان خداوند متعال نبوده اند. آنان در خدا حلول نكرده اند و با او اتّحاد ندارند.
اين است معناى غلو چنان كه از روايات فهميده مى شود و اعتقاد به يكى از اين اُمور مصداق غلو درباره نبى و امام به شمار مى آيد; ولى خود روايات كه مى فرمايند: اين ها را نگوييد، مى فرمايند: آن چه مى توانيد در فضل و برترى ما بگوييد. ما را بنده آفريده شده و تربيت يافته خداوند بدانيد. امّا ـ چنان كه خواهد آمد ـ مى فرمايند: به شأن و مقام ما نزد خدا نمى توانيد پى ببريد.
آرى، با حفظ عبوديّت، هر چه مى توانيد در فضل و برترى ائمه اطهار عليهم السلام بگوييد كه هيچ فردى به كرامت خدايى نايل نشد، مگر به سبب اطاعت و عبوديّت و تعبّد.
در همين زيارت جامعه نيز بدان اشاره شده كه «وعباده المكرمين الّذين لا يسبقونه بالقول وهم بأمره يعملون» كه اين معنا ـ چنان كه در جاى خود خواهد آمد ـ از قرآن مجيد اخذ شده است، آن جا كه مى فرمايد:
(عِبَادٌ مُّكْرَمُونَ * لا يَسبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُم بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ);5
آنان بندگان شايسته او هستند كه هرگز در سخن بر او پيشى نمى گيرند و پيوسته به فرمان او عمل مى كنند.
كوتاه سخن اين كه با حفظ عبوديّت و مخلوقيّت هر چه مى توانيد در مورد آنان بگوييد. و اين چيز اندكى نيست.
به راستى كرامت از پيش گاه خدا چيست؟ اين چه مقامى است كه آن حضرات به جايى رسيدند كه «لا يفعلون إلاّ ما يؤمرون».
در روايت صحيح ـ بلكه از طرق عامه هم متواتر ـ آمده كه پيامبر گرامى صلى اللّه عليه وآله درباره حضرت امير مؤمنان على عليه السلام فرمود:
إنّه لا يفعل إلاّ ما يؤمر به;6
به راستى على جز آن كه به او دستور داده مى شود، انجام نمى دهد.
ما غلو نمى كنيم و از غلو نهى شده ايم تا بگوييم: امام، پيامبر است; چه رسد كه بگوييم: امام خدا و ربّ است; بلكه آنان عبد و بنده خدا هستند; اما بنده هايى كه به چنين مقامى رسيده اند. اگر گوييم: كسى بر اثر بندگى خداوند مورد تفضّل خدا قرار گرفته، آيا اين غلو است؟
منبع:کتاب با پیشوایان هدایتگر – 1
نوشته آیت الله سید علی میلانی
1. همان: 25 / 283 و 39 / 206.
2. الامالى، شيخ طوسى: 650، حديث 1349، بحار الانوار: 25 / 265 / 284.
3. بحار الانوار: 25 / 286.
4. همان: 25 / 287.
5. سوره انبياء (21): آيات 26 و 27.
6. ر.ك: محاضرات فى الاعتقادات: 1 / 160.s