وَمَساكِنِ بَرَكَةِ اللّه

و (سلام بر) مساكن بركت خدا.
شرح زيارت جامعه كبيره  -28

جايگاه هاى بركت خدا
ائمّه عليهم السلام مساكن بركت خدا هستند. واژه «مساكن» جمع مسكن است. مسكن محلّ سكون و استقرار است كه انسان و يا هر چيز ديگر در آن جا نه به طور موقّت، بلكه به طور دائم سكونت دارد; از اين رو استعمال مسكن براى خانه مجازى است; چرا كه خانه منزل و محل نزول است كه انسان چند صباحى در آن زندگى مى كند.
مسكن از نظر لغوى جايگاه استقرار دائمى است كه انسان از آن انتقال پيدا نمى كند و اين فرق، بين منزل، مسكن و مأوى وجود دارد.
در اين عبارت مى فرمايد: ائمّه عليهم السلام مسكن بركت الهى هستند كه بايد از همين جا و به بركت اين مكان كه مركز آن است، به مكان هاى ديگر برسد و ديگران استفاده كنند.

معناى بركت
راغب اصفهانى در معناى «بركت» مى نويسد:
ثبوت الخير الالهيّ في الشيء;1
بركت يعنى ثابت شدن خير الهى در چيزى.
بنابراين، ائمّه عليهم السلام محلّ ثبوت خير الهى هستند. اطلاق و گستره واژه «خير»، اصل وجود و تمام آثار و توابع آن را از ناحيه خداوند متعال در بر مى گيرد. ائمّه عليهم السلام محل سكون و وجود و استقرار آن هستند.
واژه «بركت» در قرآن مجيد نيز آمده است. در آيه اى مى خوانيم:
(وَنَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارَكًا);2
و ما از آسمان آبى پربركت فرو فرستاديم.
وصف آب به مبارك درست است. از طرفى، در آيه ديگر نزول اين آب و استقرار آن را در زمين مطرح مى كند و مى فرمايد:
(وَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَر فَأَسْكَنّاهُ فِي اْلأَرْضِ);3
و ما از آسمان آبى به اندازه معيّن فرو فرستاديم، پس آن را در زمين قرار و ساكن نموديم.
پس اين آب مبارك در زمين سكون پيدا كرد و همين منشأ خيرات براى بشر شد، آن جا كه مى فرمايد:
(أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسَلَكَهُ يَنابيعَ فِي اْلأَرْضِ ثُمَّ يُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا مُخْتَلِفًا أَلْوانُهُ);4
آيا نديدى كه خداوند آبى از آسمان فرو فرستاد و آن را چشمه هايى در زمين روان ساخت، آن گاه با آن، زراعتى را مى روياند كه رنگ هاى گوناگونى دارد.
فراتر اين كه در آيه ديگرى مى فرمايد:
(وَجَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْء حَيّ);5
و ما هر چيزى زنده اى را از آب قرار داديم.
در آيه ديگر آب را با «معين» توصيف مى كند و مى فرمايد:
(فَمَنْ يَأْتيكُمْ بِماء مَعين);6
پس چه كسى آب گوارا در دسترس شما قرار مى دهد؟
«ماء معين» به امام عليه السلام تفسير شده است; پس امام عليه السلام منبع حيات و زندگى است. بنابراين، ائمّه عليهم السلام مساكن و منابع خير الهى به جميع اصناف خير و انواع و اشكال آن هستند و همه خير از همين جا به جاهاى ديگر منتقل مى شود.
راغب اصفهانى در ادامه درباره واژه «خير» مى نويسد:
ولمّا كان الخير الإلهي يصدر من حيث لا يحسّ وعلى وجه لا يحصى ولا يحصر قيل لكلّ ما يشاهد منه زيادة غير محسوسة: هو مبارك وفيه بركة.7
خير به هر چيزى كه قابل شمارش و حصر نيست و زيادتى و بركتى غير محسوس دارد گفته مى شود.
آرى، اين واقعيّت است كه قرآن مى فرمايد:
(وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللّهِ لا تُحْصُوها);8
و اگر نعمت هاى خدا را بشماريد، هرگز نمى توانيد آن را احصا كنيد.
ما خير را درك نمى كنيم; زيرا غير محسوس است و كيفيّت صدور خيرات از ائمّه عليهم السلام براى ما محسوس نيست، مگر آن قدر واضح باشد كه حس شود، يا معرفت كسى قدرى بالا رود. وگرنه خيرى كه از ائمّه عليهم السلام و به واسطه آن بزرگواران صادر مى شود، شمردنى نيست. پس چگونه چيزى را كه شمردنى و حصر شدنى نيست احساس بكنيم؟
البتّه ما در توضيح عبارت هاى «اولياء النعم» و«اصول الكرم» مطالبى را در اين زمينه بيان كرديم كه براى آگاهى بيشتر مفيد است.
1. المفردات في غريب القرآن: 44.
2. سوره ق (50): آيه 9.
3. سوره مؤمنون (23): آيه 18.
4. سوره زمر (39): آيه 21.
5. سوره انبياء (21): آيه 30.
6. سوره ملك (67): 30.
7. المفردات في غريب القرآن: 44.
8. سوره ابراهيم (14): آيه 34.
منبع:کتاب با پیشوایان هدایتگر – 1
نوشته آیت الله سید علی میلانی

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن