دانشمندانى از شيعه و سنّى از ديرباز در مورد ابن تيميّه، باورها و انديشه هاى او كتاب هايى نوشته اند. براى شناخت ابن تيميّه و آن چه در كتاب هاى او آمده و براى آگاهى از آن چه بزرگان اهل سنّت درباره او گفته اند، بايد در سه فصل سخن گفت:
فصل نخست: باورها و اعتقادات وى;
فصل دوم: علم و ميزان دانش او;
فصل سوم: تقوا و عدالت او.
به طور كلّى، هر گاه بخواهيم از هر شخصيّتى بهره علمى ببريم و از او پيروى كنيم و معالم دين و معارف شريعت را از او بگيريم، ناگزير بايستى در اين سه جهت به تمام و كمال رسيده باشد:
عقايدش منحرف نباشد،
عالم و دانشمند راستين باشد،
و در سلوك خويش يعنى در گفتار، نوشتار و اعمالش عادل باشد.
زيرا كسى كه از جهات فكرى و عقيدتى منحرف است نمى تواند هدايت گر باشد و انسان جاهل و نادان هيچ گاه نمى تواند پيشوا باشد و سخن شخص فاسق پذيرفته نخواهد بود و بر گفتارش نبايد ترتيب اثر داد.
البته اگر بخواهيم درباره ابن تيميّه از همه ابعاد به تفصيل بحث نماييم، سخن به درازا خواهد كشيد و از حوصله اين مختصر خارج خواهد شد. از اين رو، بهتر است كه نگاهى فقط به مهم ترين كتاب او منهاج السنّه داشته باشيم و تنها آن طعنه هايى را كه به مقام شامخ امير مؤمنان على و اهل بيت عليهم السلام زده بيان نموده و به آن بسنده كنيم.
همين مطلب پس از عرضه كردن گفتارهاى او بر قرآن و حديث به خصوص با توجه به آن چه در كتاب هاى معتبر اهل سنّت آمده، براى شناخت وى از نظر فكر و اعتقاد، عدالت و تقوا و علم و فضيلت كافى است.
اميد آن كه اين كوشش براى كسانى كه از او پيروى، يا بر گفته هاى او اعتماد مى كنند، مفيد باشد.
سيد على حسينى ميلانى