پس از این قطعیّت، کوشش میکند عمل فردی که این نسبت زشت را به ساحت نبوی داد، توجیه کند. البته توجیهات وی از منطق و قلوب حقپذیر دوری میکند.
یکی از این پاسخها که ابنحجر آن را بهتریناش میشمارد، این است که وی فرد قائل(2) را منکر کسانی که در امتثال امر نبی توقّف کردند، میداند و میگوید او با این سخن به نوعی به کار ایشان تعریض دارد که شما فکر میکنید او چون دیگر افراد هذیان میگوید؟!(3)
آنچه از این توجیه عجیب برمیآید این است که ابنحجر بر خود لازم میبیند که فردی که این نسبت قبیح و محال را به پیامبر خدا صلّیاللهعلیهوآله داد، تنزیه کند.
حال باید دید چرا؟!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت ها
1- از ابنعبّاس نقلشده هنگامی که رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله در بستر احتضار بود به اصحاب خود فرمود: «کتابی به من دهید تا برای شما نوشتهای بنویسم تا پس از من گمراهنشوید!» عمر گفت: « بیماری بر نبی غلبهکرده(یا به نقلی: این مرد هذیانمیگوید!) کتاب خدا نزد ماست، ما را کفایتمیکند!»
صحیح البخاری ، ج 1، ص 36-37-کتاب العلم
حدثنا یحیى بن سلیمان قال حدثنی ابن وهب قال أخبرنی یونس عن ابن شهاب عن عبید الله بن عبد الله عن ابن عباس قال : لما اشتد بالنبی صلى الله علیه وسلم وجعه قال : ائتونی بکتاب أکتب لکم کتاباً لا تضلوا بعده
قال عمر : إن النبی صلى الله علیه وسلم غلبه الوجع وعندنا کتاب الله حسبنا....
صحیح البخاری، ج 3 ، ص 1155، باب إخراج الیهود من جزیرةالعرب /صحیح البخاری ، ج 5 ،ص 137/صحیح البخاری ، ج 7، ص 9 ؛ صحیح البخاری، ج8، ص 160 /صحیح مسلم ، ج 5، ص 75/ مسند احمد - الإمام احمد بن حنبل - ج 1 - ص 324 – 325/ الطبقات الکبرى - محمد بن سعد - ج 2 - ص 244- ذکر الکتاب الذی اراد رسول الله ان یکتبه لامته فی مرضه الذی مات فیه/ إمتاع الأسماع - المقریزی - ج 2 - ص 132- خبر کتاب رسول الله عند موته/ - ج 14 - ص 446- ذکر اراده الرسول ان یکتب کتابا لاصحابه و قد اشتد به الوجع
2-گوینده ای که نسبت هذیان به رسول خدا داد که احادیث دلالت دارد بر این که آن فرد کسی نبود مگر خلیفه ی دوّم جناب عمربن خطاب
3- فتح الباری - ابن حجر - ج 8 - ص 101
ووقوع ذلک من النبی صلى الله علیه وسلم مستحیل لأنه معصوم فی صحته ومرضه لقوله تعالى وما ینطق عن الهوى ولقوله صلى الله علیه وسلم إنی لا أقول فی الغضب والرضا إلا حقا وإذا عرف ذلک فإنما قاله من قاله منکرا على من توقف فی امتثال أمره بإحضار الکتف والدواة فکأنه قال کیف تتوقف أتظن أنه کغیره یقول الهذیان فی مرضه امتثل أمره وأحضره ما طلب فإنه لا یقول إلا الحق قال هذا أحسن الأجوبة