شیعه می پرسد؟
چون عمر از ابوبكر خواست اسامه(فرمانده منصوب از جانب رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم ) را از فرماندهى سپاه شام بر كنار كند ابوبكر كه نشسته بود از جا جهيد و ريش عمر را گرفت و به او گفت: مادرت به عزايت بنشنيد و داغ تو را ببيند، اى پسر خطاب، رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) او را به كار گماشت و تو دستور مى دهى
او را عزل كنم؟(1)
در زمانهاى ديگر نيز ابوبكر خواسته ها و دستورهاى عمر را رد مى كرد و به غَضَبِ او هيچ اعتنا نمى كرد مثلا: عمر از ابوبكر خواست خالد بن وليد را بخاطر كشتن مالك بن نويره و تجاوز به همسر او عزل كند، لكن ابوبكر او را عزل نكرد.(2) زيرا ديدگاه اين دو نفر درباره ى خالد به شدت اختلاف داشت.
[1]- تاريخ طبرى 2/462 و ذهبى ذكر كرده است كه بخارى درگيرى اين دو نفر را در زمان پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) نقل كرده است، الخلفاء45
[2]- الاصابة، ابن حجر 2 القسم 1/99، شرح حال خالد بن وليد