از کتب اهل سنت
1- ((قيامت بر پا نخواهد شد تا وقتى كه قائم حق از ما قيام كند و آن ، وقتى است كه خداى عزوجل اذن دهد)). (54)
روز قيام قائم ، از اسرار الهى و راز مگوست ؛ پيغمبر صلى الله عليه و آله يا نمى داند و يا نمى گويد.
2.((دنيا باقى است تا روزى كه مردى از دودمان حسين قيام كند و زمين را از عدل و داد پر سازد؛ چنانچه از ظلم و جور پر شده است )). (55)
3.((مهدى از ما اهل بيت است )). (56)
4.(( مهدى از دودمان من است ؛ نامش نام من ، كنيه اش كنيه من ، شبيه ترين فرد از نظر خلق و خلق به من است )). (57)
5 - ((خوشا به حال آن كه به خدمت قائم اهل بيت من برسد)). (58)
6 - ((كسى كه قائم دودمان من را(در زمان غيبتش ) انكار كند، مرا انكار كرده است )). (59)
7 - ((على بن ابى طالب ، امام امت من است و خليفه من بر امت من ، بعد از من است و قائم منتظر از فرزندان اوست . خدا به وسيله او زمين را از عدل و داد پر خواهد ساخت ؛ چنانچه از ظلم و جور پر شده است )). (60)
8 - خداى و تعالى زمين را تحت اختيار ذوالقرنين قرار داد و از هر چيزى بدو عنايتى كرد و حكومت او به مشرق و مغرب رسيد. اين سنت الهى ، در قائم از دودمان من جارى خواهد بود. شرق و غرب عالم در كف با كفايت او قرار خواهد گرفت و هر جايى كه به تصرف ذوالقرنين در آمده ، به تصرف او در خواهد آمد. خداوند گنجهاى زمين و معادن آن را بر او آشكار خواهد ساخت و به وسيله ترس و رعب در دل دشمنان ، او را يارى خواهد كرد تا زمين را از عدل و داد پر سازد؛ چنانچه از ظلم و جور پر شده است )). (61)
9. ((قائم از فرزندان من است . نام او نام من است ، كنيه او كنيه من ، شمايل او شمايل من ، سنت او سنت من . مردم را به دين من و شريعت من هدايت مى كند و به كتاب خداى عزوجل مى خواند. كسى كه اطاعتش كند، مرا اطاعت كرده و كسى كه او را عصيان كند، مرا عصيان كرده است . آن كه او را در زمان غيبتش انكار كند، مرا انكار كرده . كسى كه دروغگويش بخواند. مرا دروغگو خوانده و آن كه راستگويش بداند، مرا راستگو دانسته . به خدا شكوه خواهم برد از دست كسانى كه او را تكذيب كنند و منكر سخن و كلامش گردند و امتم را از راه گمراه سازند. و بزودى ستمكاران از سرانجام و عاقبت خود، آگاه خواهند شد)). (62)
10 - ((كسى كه قائم فرزندان مرا انكار كند، مرا انكار كرده است )). (63)
11 - ((مهدى از ذريه من است ، وقتى كه خروج كند عيسى بن مريم براى يارى او نازل مى شود و پشت سرش نماز مى خواند)). (64)
12 - ((قائم ، مردى است از دودمان من . نام او نام من است . خدا او را نگهدارنده من قرار مى دهد. به سنت من عمل مى كند. زمين را از عدل و داد پر مى سازد؛ چنانچه از ظلم و جور و زشتى پر شده است )). (65)
13 - ((قائم را غيبتى است )). عرض شد: يا رسول الله ! چرا؟! فرمود: ((از كشته شدن خوف دارد)). (66)
14 - ((بشارت مى دهم شما را به مهدى كه در ميان امت من مبعوث خواهد شد، وقتى كه مردمانى در تزلزل باشند. زمين را از عدل و داد پر خواهد ساخت ؛ چنانچه از ظلم و جور پر شده است . آسمانيان و زمينيان از وجود او خشنود خواهند شد)). (67)
15 - ((بشارت مى دهم شما را به مهدى ، بشارت مى دهم شما را به مهدى ، بشارت مى دهم شما را به مهدى ، زمين را از عدل و داد پر خواهد ساخت ؛ چنانچه از ظلم و جور پر شده است . اهل آسمان و اهل زمين از ظهور خشنود خواهند شد)). (68)
16 - حضرتش بر منبر چنين فرمود: ((مهدى از عترت من است ، از اهل بيت من است . در آخر الزمان خروج خواهد كرد. آسمان به خاطر او باريدن خواهد گرفت و زمين براى او روييدن مى گيرد. زمين را از عدل پر سازد؛ چنانچه از ظلم و جور پر شده است )). (69)
17 - ((ما دودمان عبدالمطلب ، سروران اهل بهشت هستيم : من و على و حمزه و جعفر و حسن و حسين و مهدى )). (70)
18 - ((مهدى مردى است از زادگان اين مرد (اشاره فرمود به على بن ابى طالب ) به وسيله او خداوند دروغ را نابود مى سازد و روزگار ظلم و ستم را از جهان مى زدايد و ذلت و خوارى را از گردنهاى شما بر مى دارد)). سپس فرمود:
((من ، نخستين كس اين امت هستم و مهدى ميان كس است و عيسى واپسين كس آن و بخلى كج در اين ميان است )). (71)
19 - ((مهدى از عترت من است ؛ از دودمان فاطمه )). (72)
20 - حضرتش به فاطمه عليه السّلام فرمود: ((دختر عزيز من ! هفت چيز به ما اهل بيت عطا شده كه به هيچ كس داده نشده است :
پيغمبر ما بهترين پيغمبران است و او پدر توست .
وصى ما بهترين اوصياست و او شوهر توست .
شهيد ما بهترين شهيدان است و او عموى پدرت ، حمزه است .
و از ما كسى است كه دو بال طاووسى دارد كه كه در بهشت با آنها پرواز مى كند، و او پسر عمويت جعفر است .
و از ماست دو سبط اين امت و آنها دو پسر تو، حسن و حسين هستند.
و سوگند به خدايى كه جز او خدايى نيست ، از ماست مهدى اين امت كه پشت سرش عيسى بن مريم نماز مى خواند)). آن گاه حضرتش به شانه حسين دست زد و فرمود:
((مهدى از اين ، مهدى از اين است ، مهدى از اين است )). (73)
21 - ((آن گاه كه بندگان خوب خدا در بى قدرتى و نوميدى به سر برند، فرج رخ دهد و قائم ظهور كند؛ نامش نام من است ، نام پدرش نام پسر من است . وى از دودمان دخترم فاطمه است . خداوند حق را به وسيله او آشكار و ظاهر خواهد ساخت و باطل را نابود خواهد كرد)). (74)
22 - ((خداوند مردى را از من و عترت من مبعوث خواهد كرد تا زمين را از عدل پر سازد، چنانچه پيشينيان او از ظلم و جور پرش كرده باشند. آن گاه زمين اندوخته هاى گرانقدر خود را بيرون خواهد ريخت )). (75)
23 - ((تا قائم ما قيام نكند، قيامت بر پا نخواهد شد و آن وقتى است كه خدا اذن دهد. كسى كه پيرو او باشد، رستگار است و آن كه از او منحرف باشد، هلاك خواهد شد)). (76)
24 - حضرتش به دانشمند يهودى فرمود:
((از ذريه من مهدى است . وقتى كه خروج كند، مسيح عيسى بن مريم براى يارى اش نزول مى كند و پشت سرش نماز مى خواند)). (77)
25 - ((قائم از فرزندان من است . نام او نام من ، كينه اش كينه من ، شمايلش شمايل من ، سنتش سنت من است . مردم را به اطاعت كند، مرا اطاعت كرده و آن كه او را عصيان كند، مرا عصيان كرده . آن كه غيبتش را انكار كند، مرا انكار كرده و كسى كه تكذيبش كند، مرا تكذيب كرده و كسى كه تصديقش كند، مرا تصديق كرده است )). (78)
26 - ((هم اكنون جبرئيل بر من نازل شد و به من خبر داد: قائم كه در آخرالزمان ظهور مى كند و زمين را از عدل پر مى كند، چنانچه از ظلم و جور پر شده است ، از ذريه فرزند تو حسين است )). (79)
27. ((وقتى كه قائم خروج كند منادى در آسمان ندا خواهد كرد: ايهاالناس ! حكومت ستمكاران بر شما قطع شد و بهترين كس از امت محمد، قدرت را در دست گرفت . به سوى او بگراييد. نجباى مصر و صالحان شام و دسته هايى از عراق به سويش مى روند. او از دودمان حسين است )). (80)
28 - روز غدير فرمود: ((اى مردم ! من پيغمبر (شما) هستم و على وصى من است و واپسين امام از امامان از ما، مهدى قائم است )). (81)
29 - به دخترش فاطمه فرمود:
((خداوند پدرت را برگزيد و او را پيامبر قرار داد و على را برگزيد و وصى قرار داد و تو را به او ترويج كرد. و مهدى كه عيسى در پشت سرش نماز مى خواند، از تو و از على است )). (82)
30 - به على عليه السّلام فرمود: ((پسرم از ظالمان بر تو و بر شيعه تو در دنيا انتقام خواهد كشيد و خدا آنان را در جهان دگر عذاب خواهد كرد)).
سلمان پرسيد: او كيست يا رسول الله ؟
فرمود: ((نهمين كس از فرزندان پسرم ، حسين است كه پس از غيبتى طولانى ، ظهور خواهد كرد(83)
31 - حديث فارسى :
((على را وزير تو و خليفه تو پس از تو قرار دادم ، بر اهل تو و امتت . و عطيه من آن است كه از صلب تو يازده مهدى خارج مى شوند كه همگان از ذريه تو هستند و از دختر بكرت بتول .
آخرين آنها كسى است كه عيسى بن مريم پشت سرش نماز مى خواند و زمين را از عدل پر سازد، چنانچه از ظلم و جور پر و آكنده شده است )). (84)
مطالبى كه مورد اتفاق اين نصوص و نصوص آينده است و به حد تواتر رسيده به قرار زير مى باشد:
1 - قائم از دودمان رسول خدا و على بن ابى طالب و حسين است ؛
2 - غيبتى طولانى دارد، و غيبتش داراى عللى بسيار است ؛ گفته و ناگفته ؛
3 - زنده است و خروج مى كند، ظهور و قيام و مبعوث كه در نصوص ياد شده ؛
4 - روز قيام و ظهورش ، راز مگوست . پيغمبر يا نمى داند و يا نمى گويد؛
5 - زمين را از عدل و داد پر مى سازد؛ عدل عالمگير؛
6 - عيسى بن مريم از آسمان نزول خواهد كرد و پشت سرش نماز مى خواند؛
7 - نام او نام رسول خداست و كينه اش كينه آن حضرت .
اين ويژگيهاى حضرت مهدى عليه السّلام و براى آن گفته شده كه مردم مهديهاى دروغين را بشناسند و گول آنها را نخورند. از كتب اهل سنت
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:
1 - ((زمين از ظلم و جور پر مى شود. سپس مردى از عترت من خروج خواهد كرد و زمين را از عدل و داد پر خواهد ساخت )). (85)
2 - ((قيامت بر پا نخواهند شد، تا وقتى كه يگانه مردى از اهل بيت من زمين را از عدل پر سازد؛ چنانچه پيش از او از ظلم و جور پر شده باشد)). (86)
3 - ((مهدى از من است ، زمين را از عدل و داد پر خواهد ساخت ؛ چنانچه از ظلم و جور پر شده است )). (87)
4 - ((يكتا مردى از امت خروج مى كند. به سنت من سخن مى گويد. خداى عزوجل ، باران را از آسمان نازل مى كند و زمين را به خاطر او مى روياند و از بركت وجودش زمين از عدل و داد پر مى شود؛ چنانچه از ظلم و جور پر شده )). (88)
5 - ((مردى از اهل بيت من بر امت من فرمانروا مى شود. عدل را بر زمين مى گستراند؛ چنانچه پيش از او ظلم در آن گسترده شده بود)). (89)
6 - ((زمين از ظلم و جور پر خواهد شد. سپس مردى از اهل بيت من خروج خواهد كرد، تا از عدل و داد پرش سازد؛ چنانچه از ظلم پر شده بود)). (90)
7 - ((بشارت مى دهم شما را به مهدى كه در امت من مبعوث خواهد شد، وقتى كه در ميان مردم اختلافات و لغزشهايى باشد. زمين را از عدل و داد پر سازد؛ چنانچه از ظلم و جور پر شده )). (91)
8 - ((بلايى نصيب اين امت مى شود كه هيچ فردى از دست ظالمان پناهگاهى نمى جويد كه بدان پناه برد. در اين هنگام ، خداوند مردى را از عترت من و اهل بيت من مبعوث مى كند تا زمين را از عدل و داد پر سازد؛ چنانچه از ظلم و جور پر شده باشد. آسمانيان بدان خشنود خواهند شد و زمينيان هم )). (92)
9- ((امت محمد صلى الله عليه و آله به مهدى پناه برند؛ چنانچه زنبوران عسل به ملكه پناه مى برند. زمين را از عدل و داد پر سازد، چنانچه از ظلم و جور پر باشد)). (93)
10 - ((در آخرالزمان ، مردى از دودمان من خروج مى كند. نام او نام من است . كنيه او كنيه من است . زمين را از عدل پر سازد؛ چنانچه از جور پر شده باشد. او مهدى است . بس )).
11 - حضرتش دست على را گرفت و فرمود:
((مردى از صلب اين خروج خواهد كرد كه زمين را از عدل و داد پر سازد)). (94)
12 - ((زمين از ظلم و جور پر خواهد شد در اين وقت خداوند مردى را از دودمان من مبعوث خواهد كرد تا از عدل و داد پرش سازد)). (95)
13 - ((اگر يك روز از عمر زمين باقى بماند، خدا در همان روز مردى را از اهل بيت من مبعوث مى سازد تا زمين را از عدل پر سازد؛ چنانچه از ظلم پر شده باشد)). (96)
14 - ((دنيا پايان نخواهد يافت تا مردى از امت من از دودمان حسين ، زمين را از عدل و داد پر سازد؛ چنانچه از ظلم پر شده باشد)). (97)
15 - ((اگر از عمر دنيا بجز يك روز باقى نماند، خداوند آن روز را دراز خواهد ساخت تا مردى را از اهل بيت من مبعوث كند تا زمين را از عدل و داد پر سازد؛ چنانچه از ظلم و جور پر شده باشد)). (98)
16 - ((خداوند مردى را از عترت من مبعوث خواهد كرد، تا زمين را از عدل پر سازد)). (99)
17 - ((مهدى از دودمان من است ؛ نامش نام من است ؛ كنيه اش كنيه من ، شبيه ترين مردم از نظر خلق و خلق به من است و داراى غيبتى است ، و حيرتى براى مردم . زمين را از عدل پر سازد؛ چنانچه از ظلم و جور پر شده )). (100)
18 - ((على بن ابى اطالب ، امام امت من است ، پس از من ، خليفه من است بر امت من و از دودمان اوست قائم منتظر كه زمين را از عدل و داد پر سازد؛ چنانچه از ظلم جور پر شده )). (101)
19 - ((مهدى از دودمان من است ؛ غيبتى دارد، و حيرتى براى خلق كه موجب ضلالت آنان مى شود، ذخيره انبيا را مى آورد و زمين را از عدل و داد پر سازد؛ چنانچه از ظلم و جور پر باشد)). (102)
20 - ((خلفا و جانشينان من پس از من دوازده نفرند. نخستين آنها برادرم و واپسين آنها فرزندم است )). پرسيدند:
يا رسول الله ! برادر شما كيست ؟ فرمود: ((على بن ابى طالب ))
فرمود شما كيست ؟ فرمود: ((مهدى ، كسى كه زمين را از عدل و داد پر سازد؛ چنانچه از ظلم و بيداد پر شده . سوگند به آن كه مرا بحق مبعوث كرده و بشير تا فرزندم مهدى خروج كند. سپس روح الله عيسى از آسمان نزول كند و پشت سر مهدى نماز بخواند و زمين به نور الهى درخشندگى يابد و حكومتش شرق و غرب را فرا گيرد)). (103)
21 - ((من سيد پيامبران هستم و على بن ابى طالب سيد اوصياست و اوصياى پس از من دوازدهند؛ اولشان على بن ابى طالب و دوازدهمين ايشان ، قائم است )). (104)
22 - ((خداوند، مهدى را در ميان امت من مبعوث مى سازد و امتم خوشبخت خواهد شد)). (105)
23 - ((وقتى مهدى خروج كند فرشته اى بالاى سرش ندا مى كند:
اين مهدى است ؛ از او پيروى كنيد)). (106)
24 - ((اگر يك روز از عمر دنيا باقى بماند، خداوند آن روز را چنان طولانى خواهد كرد تا مردى از دودمان مرا مبعوث گرداند كه نام او، نام من است )).
سلمان پرسيد: يا رسول الله ! از كدام فرزندت ؟
فرمود: ((از اين پسرم )) و دستش را بر پشت حسين نهاد. (107)
25 - ((مهدى از ما اهل بيت است ؛ خداوند در يك شب كارش را اصلاح مى كند)). (108)
26 - ((مردمانى از مشرق مى كوشند و زمينه را براى دولت مهدى آماده مى سازند)). (109)
27 - ((على بن ابى طالب امام امت من و خليفه من است ، پس از من بر امت من . و قائم منتظر از دودمان اوست . كسى كه زمين را از عدل و داد پر كند، چنانچه از ظلم و بيداد پر شده )). (110)
كلمات قصار از رسول خدا صلى الله عليه و آله
1. ((كسى كه منكر خروج مهدى شود، كافر است )). (111)
2. ((مهدى از فرزندان من است ؛ مشرقها و مغربها به دست او فتح شود)). (112)
3. ((دين را بر قرار نمى سازد، مگر مهدى )). (113)
4. ((قيامت به پا نخواهد شد، تا وقتى كه مهدى خروج كند)).
5. ((امامتى كه با نزول عيسى همراه است ، ويژه مهدى است )). (114)
6. ((مهدى كسى است كه عيسى پشت سرش نماز مى خواند)). (115)
7. ((مهدى صليب را خرد خواهد كرد و عيسى در كنار اوست )). (116)
8. ((مهدى از سروران اهل بهشت است )). (117)
9. ((مهدى طاووس اهل بهشت است )). (118)
10.((هنگامى كه قائم آل محمد قيام كند، خداوند شرقيان و غربيان را جمع مى كند)). (119)
11. ((نام مهدى نام رسول خداست و از اهل بيت رسول خداست )). (120)
نكته قابل توجه
نصوصى كه از وجود مبارك رسول خدا صلى الله عليه و آله ياد شد، در لفظ اتفاق دارند كه حضرت مهدى از دودمان رسول خداست و از فرزندان على بن ابى طالب است و نام آن حضرت نام رسول خداست (محمد) و كنيه آن حضرت كنيه رسول خداست (ابوالقاسم ) و زمين را از ظلم و بيداد پاك خواهد ساخت و از عدل و داد پر خواهد كرد و آن ، پس از غيبتى است طولانى .
چنانچه اين نصوص ياد شده دو گروه بودند:
گروه نخستين ، نصوصى كه به طرق اماميه به وسيله ائمه اطهار از رسول خدا نقل شده است .
گروه دومين ، نصوصى كه اهل سنت به وسيله صحابه از رسول خدا حكايت كرده اند.
و ميان هر دو دسته اختلافى در مضمون و منطوق نيست و هر دو گروه بر آنچه كه ذكر شد، اتفاق دارند.
پس تعاضد و هميارى ميان هر دو گروه بر قرار است و هر دو يكديگر را تاءييد مى كنند و اين نصوص حكم تواتر را دارند كه افاده قطع و يقين مى كند.
علامه عالى مقامى ، غواص درياى حديث ، حر عاملى ، دويست و اندى حديث به وسيله دانشوران امامى ، از كتابهاى اهل سنت ، درباره حضرت مهدى نقل كرده است كه در مضمون با آنچه كه ياد شد اتفاق دارند و ما به ذكر دو حديث بسنده مى كنيم .
رسول خدا صلى الله عليه و آله خطاب به فاطمه فرمود: ((مهدى از فرزندان توست )). (121)
ام سلمه از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل كرد كه حضرت فرمود: ((مهدى از فرزندان فاطمه است )). (122)
54- اثبات الهداة ، ج 3، ص 456، باب 32، ح 87 به نقل از شيخ صدوق ، عيون اخبار الرضا عليه السّلام .
55- اثبات الهداة ، ج 3، ص 456، باب 32، ح 88 به نقل از عيون اخبار الرضا عليه السّلام و ص 2، 5، 3، 5، ح 295، 267 به نقل از شيخ طوسى ، كتاب الغيبة .
56- اثبات الهداة ، ج 3، ص 459، باب 32، ح 100 به نقل از عيون اخبار الرضا عليه السّلام .
57- اثبات الهداة ، ج 3، ص 460، باب 32، ح 103 به نقل از اكمال الدين .
58- اثبات الهداة ، ج 3، ص 460، باب 32، ح 104 به نقل از اكمال الدين .
59- اثبات الهداة ، ج 3، ص 483، باب 32، ح 191 به نقل از اكمال الدين .
60- اثبات الهداة ، ج 3، ص 461، باب 32، ح 107 به نقل از اكمال الدين .
61- اثبات الهداة ، ج 3، ص 480، باب 32، ح 182 به نقل از اكمال الدين .
62- اثبات الهداة ، ج 3، ص 482، باب 32، ح 190 به نقل از اكماالدين .
63- اثبات الهداة ، ج 3، ص 483، باب 32، ح 191 به نقل از اكمال الدين .
64- اثبات الهداة ، ج 3، ص 495، باب 32، ح 255 به نقل از شيخ صدوق ، الاءمالى .
65- اثبات الهداة ، ج 3، ص 498، باب 32، ح 269 به نقل از شيخ صدوق ، ثواب الاعمال .
66- اثبات الهداة ، ج 3، ص 498، باب ح 270 به نقل از ثواب الاعمال .
67- اثبات الهداة ، ج 3، ص 502، باب 32، ح 293 به نقل از شيخ طوسى ، كتاب الغيبة .
68- اثبات الهداة ، ج 3، ص 502، باب 32، ح 293 به نقل از شيخ طوسى ، كتاب الغيبة .
69- اثبات الهداة ، ج 3، ص 502، باب 32، ح 294 به نقل از شيخ طوسى ، كتاب الغيبة .
70- اثبات الهداة ، ج 3، ص 502، باب 32، ح 291 به نقل از شيخ طوسى ، كتاب الغبية .
71- اثبات الهداة ، ج 3، ص 503، باب 32، ح 300، به نقل از شيخ طوسى ، كتاب الغيبة .
72- اثبات الهداة ، ج 3، ص 503، باب 32، ح 301 به نقل از شيخ طوسى ، كتاب الغبية .
73- اثبات الهداة ، ج 3، ص 505 - 506، باب 32، ح 310 به نقل از شيخ طوسى ، كتاب الغيبة .
74- اثبات الهداة ، ج 3، ص 518، باب 32 379 به نقل از شيخ طوسى ، الاءمالى .
75- اثبات الهداة ، ج 3، ص 518، باب 32، ح 381 به نقل از شيخ طوسى ، الاءمالى
76- اثبات الهداة ، ج 3، ص 523، باب 32، ح 411 به نقل از على بن محمد خزاز قمى ، كفاية الاءثر.
77- اثبات الهداة ، ج 3، ص 524، باب 32، ح 413 به نقل از احمدبن اءبى طالب طبرسى ، الاحتجاج .
78- اثبات الهداة ، ج 3، ص 542، باب 32، ح 519 به نقل از نعمانى ، كتاب الغيبة .
79- اثبات الهداة ، ج 3، ص 542، باب 32، ح 519 به نقل از نعمانى ، كتاب الغيبة .
80- اثبات الهداة ، ج 3، ص 557، باب 32، ح 607 به نقل از (منسوب به شيخ مفيد، الاختصاص .
81- اثبات الهداة ، ج 3، ص 558 - 559، باب 32، ح 613 به نقل از فتال نيشابورى ، روضة الواعظين .
82- اثبات الهداة ، ج 3، ص 568، باب 32، ح 672 به نقل از (منسوب ) سيد مرتضى ، عيون المعجزات .
83- اثبات الهداة ، ج 3، ص 569، باب 32، ح 679 به نقل از فضل بن شاذان ، اثبات الرجعة .
84- اثبات الهداة ، ج 3، ص 588 - 589، باب 32. ح 809.
85- حاكم نيشابورى ، المستدرك ، ج 3، ص 555.
86- احمد بن حنبل ، المسند، ج 3، ص 17، 36.
87- ابوداود سجستانى ، السنن ، ج 4، ص 153؛ ابوداود سجستانى ، السنن ، ج 2، ص 422،
ط مصطفى البابى الحلبى و اولاده بمصر.
88- ابن حجر هيثمى ، مجمع الزوائد، ج 7، ص 317.
89- التدوين ، ج 2، ص 83.
90- جلال الدين سيوطى ، الحاوى للفتاوى ، ص 63، الحاوى للفتاوى ، ج 2 ص 123 (العرف الوردى فى اخبار المهدى ) ط مطبعة السعادة مصر.
91- مسند احمد بن حنبل ، ج 3، ص 37؛ ابن حجر هيثمى ، الصواعق المحرقة ، ص 99؛ الحاوى للفتاوى ، ج 2، ص 124.
92- تذكرة الحفاظ، ج 3، ص 838.
93- الحاوى للفتاوى ، ص 77.
94- الحاوى للفتاوى ، ص 62.
95- جلال الدين سيوطى ، الجامع الصغير، ج 2، ص 345.
96- ابوداود سجستانى ، السنن ، ج 4، ص 151، ابوداود سجستانى ، السنن ، ج 2، ص 422،
ط مصر.
97- قندوزى ، ينابيع المودة ، ص 455.
98- ينابيع المودة ، ص 455؛ مودة القربى ص 98.
99- الحاوى للفتاوى ، ص 63؛ الصواعق المحرقة ، ص 98.
100- حموينى ، فرائد السمطين ، ج 2، ص 335.
101- ينابيع المودة ، ص 448.
102- حموينى ، فرائد السمطين ، ج 2، ص 335.
103- فرائد السمطين ، ج 2، ص 312.
104- فرائد المسطين ، ج 2، ص 313.
105- 3. فرائد السمطين ، ج 2، ص 316.
106- فرائد السمطين ، ج 2، ص 316.
107- محب الدين طبرى ، ذخائر العقبى ، ص 136.
108- مسند احمد بن حنبل ، ج 1، ص 80.
109- فرائد السمطين ، ج 2، ص 333.
110- فرائد السمطين ، ج 2، ص 335.
111- لسان الميزان ، ج 5، ص 130.
112- ينابيع المودة ، ص 422.
113- مودة القربى ، ص 445؛ ينابيع المودة ، ص 445.
114- الصحيح ، ج 1، ص 94.
115- متقى هندى ، منتخب كنزالعمال ، ج 6، ص 30.
116- المعجم الصغير، ص 150.
117- منتخب صحيح بخارى و مسلم ، ص 219.
118- شبلنجى ، نورالابصار، ص 157؛ ديلمى ، فردوس الاخبار، ج 4، ط دارالكتاب العربى بيروت ، ص 467.
119- الصواعق المحرقة ، ص 98.
120- مقدسى ، البداء و التاريخ ، ج 2، ص 180.
121- اثبات الهداة ، ج 3، ص 568، باب 32، ح 672.
122- اثبات الهداة ، ج 3، ص 503 - 504، باب 32، ح 301.
منبع : راه مهدى
نويسنده : آية الله سيد رضا صدر
باهتمام : سيد باقر خسرو شاهى