در بين احاديثى كه دلالت بر ولادت حضرت مهدى عليه السلام دارد پى به رواياتى مى بريم كه از سند صحيح يا حسن يا موثقى برخوردار است . اينك به برخى از آنها اشاره مى كنيم :
1- كلينى به سند صحيح اعلائى از محمد بن عبدالله و محمد بن يحيى از عبدالله بن جعفر حميرى نقل مى كند كه فرمود:اجتمعت اءنا و الشيخ اءبو عمرو رحمة الله عليه عند اءحمد بن اسحاق فغمزنى اءحمد بن اسحاق اءن اءساءله عن الخلف ، فقلت له : يا اءباعمرو! انى اءريد اءن اءساءلك عن شى ء و ما اءنا بشاك فيما اءريد اءن اءساءلك عنه ، فان اعتقادى و دينى اءن الاءرض لا تخلو من حجة الا اذا كان قبل يوم القيامة باءربعين يوما فاذا كان ذلك رفعت الحجة و اءغلق باب التوبة ... ولكنى اءحببت اءن اءزداد يقينا. ثم قال : سل حاجتك ؟ فقلت له اءنت راءيت الخلف من بعد اءبى محمد عليه السلام ، فقل اءى والله ورقبته مثل ذا ، و اءوماء بيده ...(378) ؛((من و شيخ ابو عمرو - عثمان بن سعيد عمرى - خدمت احمد ابن اسحاق بوديم . احمد بن اسحاق به من اشاره كرد تا از ابو عمرو درباره جانشين امام عسكرى عليه السلام سؤ ال كنم . به ابوعمرو گفتم : از تو سؤالى مى پرسم كه درباره آن شك ندارم زيرا اعتقادم اين است كه زمين هيچ گاه از حجت خالى نمى ماند مگر چهل روز قبل از برپايى قيامت كه چون آن روز فرا رسد حجت برداشته و راه توبه بسته خواهد شد ... ولى من دوست دارم كه بر يقينم افزوده شود ... سپس گفت خواسته ات را سؤال كن ، سؤالم اين است كه : آيا جانشين امام عسكرى را ديده اى ؟ ابوعمرو فرمود: آرى به خدا سوگند ، گردن او چنين بود ، و با دست اشاره كرد ...)). شيخ صدوق رحمة الله عليه نيز اين حديث را با سند صحيح نقل كرده است . (379)
2- و نيز كلينى به سند صحيح از حسين بن علا نقل كرده كه گفت :قلت لاءبى عبدالله عليه السلام : تكون الاءرض ليس فيها امام ؟ قال : لا.(380) ؛((به امام صادق عليه السلام عرض كردم : آيا ممكن است كه زمين بدون امام باشد؟ حضرت فرمود: هرگز.))
3- و نيز به سندى ديگر كه آن هم صحيح است از امام صادق عليه السلام نقل كرده كه فرمود:ان الاءرض لا تخلو الا و فيها امام(381) ؛((همانا زمين هرگز از وجود امام خالى نمى گردد.))
4- و نيز به سند صحيح از حسن بن على وشاء نقل مى كند كه از امام رضا عليه السلام سؤ ال كردم :هل تبقى الاءرض بغير امام ؟ قال : لا. قلت : انا نروى اءنها لا تبقى الا اءن يسخط الله عزوجل على العباد. قال : لا تبقى اذا لساخت(382) ؛((آيا زمين بدون امام باقى مى ماند؟ حضرت فرمود: هرگز. عرض كردم : ما چنين روايت مى كنيم كه زمين از حجت خالى نمى ماند مگر آنكه خداوند بر بندگانش غضب كند؟ حضرت فرمود: زمين (بدون حجت ) باقى نمى ماند ، و در غير اين صورت مضطرب مى شود.))
5- و نيز به سند صحيح از ابى هاشم جعفرى نقل مى كند كه گفت :قلت لابى محمد عليه السلام : جلالتك تمنعنى من مسالتك فتاذن لى ان اسالك ؟ قال : سل . قلت : يا سيدى هل لك ولد؟ فقال : نعم . فقلت : فان بك حدث فاين اسال عنه . فقال : بالمدينه(383) ؛((به امام عسكرى عليه السلام عرض كردم : جلالت شما مرا مانع شده تا مساءله اى را از شما سؤال كنم ، آيا اجازه مى دهيد تا از شما بپرسم ؟ حضرت فرمود: سؤال كن . عرض كردم : اى آقاى من آيا براى شما فرزندى هست . فرمود: آرى . عرض كردم : اگر حادثه اى براى شما اتفاق افتاد كجا از او سوال كنم . فرمود: در مدينه .))
6- و نيز به سند صحيح از محمد بن على بن بلال نقل كرده كه فرمود:خرج الى من ابى محمد قبل مضيه بسنتين يخبرنى بالخلف من بعده ثم خرج الى من قبل مضيه بثلاثة ايام يخبرنى بالخلف من بعده(384) ؛((دو سال قبل از شهادت امام حسن عسكرى عليه السلام نامه اى از حضرت به دستم رسيد كه در آن خبر از جانشين آن حضرت داده بود و نيز سه روز قبل از شهادتشان نامه اى ديگر رسيد كه باز خبر از جانشين بعد از خود دادند.))
7- كلينى نيز به سند صحيح از زراره نقل مى كند كه از امام صادق عليه السلام شنيدم كه فرمود:ان للغلام غيبة قبل ان يقوم . قال قلت : ولم ؟ قال يخاف واوما بيده الى بطنه ، ثم قال : يا زرارة و هو المنتظر و هو الذى يشك فى ولادته(385) ؛((همانا براى آن كودك قبل از قيام غيبتى است . عرض كردم : براى چه ؟ فرمود: به جهت خوف ، و اشاره به شكم مبارك كرد. آن گاه فرمود: اى زراره و او همان منتظرى است كه در ولادت او شك مى شود ...)).
8- صدوق به سند تام از داوود بن قاسم جعفرى نقل كرده كه امام هادى عليه السلام مى فرمود:الخلف من بعدى الحسن ، فكيف لكم بالخلف من بعد الخلف ؟ فقلت : و لم جعلنى الله فداك ؟ فقال : انكم لا ترون شخصه و لا يحل لكم ذكره باسمه . فقلت : فكيف نذكره ؟ فقال : قولوا الحجة من آل محمد عليهم السلام(386) ؛((جانشين بعد من فرزندم حسن است ، پس چگونه است شما را نسبت به جانشين از بعد اين جانشين ؟ عرض كردم : چگونه ، خداوند مرا فداى تو گرداند؟ فرمود: زيرا شما شخص او را نمى بينيد و براى شما حلال نيست كه نام او را ببريد. عرض كردم : پس چگونه نام او را ببريم ، فرمود: بگوييد: حجت از آل محمد عليه السلام .))
378- كافى ، ج 1 ، ص 329 و 330 ، با تلخيص .
379- كمال الدين ، ص 441.
380- كافى ، ج 1 ، ص 178 ، ح 1.
381- كافى ، ج 1 ص 178 ، ح 2.
382- كافى ، ج 1 ، ص 179 ، ح 13.
383- كافى ، ج 1 ، ص 328 ، ح 2.
384- كافى ، ج 1 ، ص 328 ، ح 1.
385- كافى ، ج 1 ، ص 337 ، ح 5.
386- كمال الدين ، ص 381 ، ح 5؛ كافى ، ج 1 ، ص 328 ، ح 13.
منبع :موعود شناسی وپاسخ به شبهات
نویسنده: علی اصغر رضوانی
انتشارات مسجد مقدس جمکران