167 - آيا قرآن مؤ يد امامت و نبوت كودك است ؟

موعود شناسی وپاسخ به شبهات – پیرامون امامت در سنین کودکی
از نظر قرآن امامت ، نبوت و ولايت در سنين كودكى نه تنها امرى ممكن است بلكه از وقوع آن نيز خبر داده است .
الف : خداوند متعال خطاب به حضرت يحيى مى فرمايد:يا يحيى خذ الكتاب بقوة و آتيناه الحكم صبيا(522) ؛((اى يحيى تو كتاب آسمانى ما رابه قوت فراگير و به او در كودكى مقام نبوت داديم .))
فخر رازى درباره حكمى كه خداوند متعال به حضرت يحيى عليه السلام داد مى گويد:((مراد از حكم در آيه شريفه همان نبوت است ؛ زيرا خداوند متعال عقل او را در كودكى محكم و كامل كرد و به او وحى فرستاد ، چرا كه خداوند حضرت يحيى و عيسى را در كودكى به پيامبرى برگزيد ، بر خلاف حضرت موسى و محمد صلى الله عليه و آله كه آنان را در بزرگسالى به رسالت مبعوث نمود)). (523)
ب : و نيز در مورد حضرت عيسى عليه السلام مى فرمايد:فاءشارت اليه قالوا كيف نكلم من كان فى المهد صبيا * قال انى عبدالله آتانى الكتاب و جعلنى نبيا(524) ؛((مريم [در پاسخ ملامت گران ] به طفل اشاره كرد. آن ها گفتند: چگونه با طفل گهواره اى سخن گوييم ؟ آن طفل گفت : همانا من بنده خدايم كه مرا كتاب آسمانى و شرف نبوت عطا فرمود ...)).
قندوزى حنفى بعد از ذكر ولادت امام مهدى عليه السلام مى نويسد:((گفته اند كه خداوند تبارك و تعالى او را در سن طفوليت حكمت و فصل الخطاب عنايت نمود ، و او را نشانه اى براى عالميان قرار داد ، همان گونه كه در شان حضرت يحيى عليه السلام فرمود:يا يحيى خذ الكتاب بقوة و آتيناه الحكم صبيا. و نيز در شاءن حضرت عيسى عليه السلام فرمود:قالوا كيف نكلم من كان فى المهد صبيا * قال انى عبدالله آتانى الكتاب و جعلنى نبيا. خداوند عمر حضرت مهدى عليه السلام را به مانند عمر حضرت خضر طولانى گردانيد)). (525)
قطب راوندى و ديگران با سند از يزيد كناسى نقل كرده اند كه از حضرت ابى جعفر عليه السلام سؤ ال كردم :اءكان عيسى ابن مريم عليه السلام حين تكلم فى المهد حجة الله على اهل زمانه ؟ فقال كان يومئذ نبيا حجة لله غير مرسل اما تسمع لقوله حين قال :
(انى عبدالله آتانى الكتاب و جعلنى نبيا * و جعلنى مباركا اءين ما كنت و اءوصانى بالصلاة و الزكاة ما دمت حيا) قلت فكان يومئذ حجة لله على زكريا فى تلك الحال و هو فى المهد؟ فقال : كان عيسى فى تلك الحال آية للناس و رحمة من الله لمريم حين تكلم فعبر عنها و كان نبيا حجة على من سمع كلامه فى تلك الحال ، ثم صمت فلم يتكلم حتى مضيت له سنتان و كان زكريا الحجة لله عزوجل على الناس بعد صمت عيسى بسنتين ثم مات زكريا فورثه ابنه يحيى الكتاب و الحكمة و هو صبى صغير ، اءما تسمع لقوله عزوجل : (يا يحيى خذ الكتاب بقوة و آتيناه الحكم صبيا) فلما بلغ عيسى عليه السلام سبع سنين تكلم بالنبوة و الرسالة حين اوحى الله تعالى اليه ، فكان عيسى الحجة على يحيى و على الناس اجمعين و ليس تبقى الارض يا ابا خالد يوما واحدا بغير حجة لله على الناس منذ يوم خلق الله آدم عليه السلام ...(526) ؛((آيا عيسى عليه السلام هنگامى كه در گهواره سخن گفت حجت خدا بر اهل زمان خود بود؟ حضرت فرمود:((عيسى در آن روز پيامبر و حجت غير مرسل خدا بود. آيا نشنيده اى قول خدا را هنگامى كه فرمود:((من بنده خدايم ، او كتاب [آسمانى ] به من داده و مرا پيامبر قرار داده است . و مرا - هر جا كه باشم - وجودى پر بركت قرار داده و تا زمانى كه زنده ام مرا به نماز و زكات توصيه كرده است .))عرض كردم : پس در آن روز عيسى حجت خدا بر زكريا در آن حال بود در حالى كه در گهواره به سر مى برد؟ حضرت فرمود: عيسى در آن حال نشانه اى براى مردم و رحمتى از جانب خدا براى مريم بود آن هنگامى كه سخن گفت و از او تعبير كرد. (و نيز) پيامبر و حجت بود بر هر كه كلام او را در آن حال شنيد. سپس عيسى ساكت شد و تا دو سال با كسى سخن نگفت و در اين مدت زكريا عليه السلام حجت بر مردم بود. پس از فوت او يحيى عليه السلام در سنين كودكى وارث كتاب و حكمت شد. آيا نشنيده اى قول خداوند عزوجل را كه فرمود:((اى يحيى ! كتاب [خدا] را با قوت بگير! و ما فرمان نبوت [و عقل كافى ] در كودكى به او داديم .))عيسى وقتى به هفت سالگى رسيد با اولين وحى كه بر او نازل شد خبر از نبوت خود داد. در اين هنگام او حجت بر يحيى و تمام مردم شد. اى ابا خالد از هنگام خلقت آدم ، حتى يك روز نيز زمين خالى از حجت خدا بر مردم نبوده است ...)).
كسى اشكال نكند كه در مورد حضرت عيسى اگر چه قرآن لفظ ماضى را به كار برده ولى در حقيقت به عناى مضارع و زمان آينده است زيرا در جواب مى گوييم :
اولا:
اين احتمال خلاف ظاهر لفظ ماضى است و هم بر خلاف آن احتياج به دليل و قرينه دارد در حالى كه رينه اى در بين نيست .
ثانيا:
فرق است بين نبى و رسول در مورد قصه حضرت عيسى تعبير نبى آمده نه رسول ، و لذا ممكن است كه طفلى در سنى كودكى به مقام نبوت رسيده باشد گر چه به جهت طفوليت هنوز به مقام رسالت نرسيده است .


522- سوره مريم ، آيه 12.
523- تفسير فخر رازى ، ج 11 ، ص 192.
524- سوره مريم ، آيه 29 و 30.
525- ينابيع المودة ، ص 454.
526- كافى ، ج 1 ، ص 382 ، ح 1.
منبع :موعود شناسی وپاسخ به شبهات
نویسنده: علی اصغر رضوانی
انتشارات مسجد مقدس جمکران

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن