در مورد سوال فوق چند احتمال وجود دارد:
1- اينكه كثرت اموال در دست مردم از راه معجزه و به بركت وجود امام زمان عليه السلام در ميان مردم اشد. اين احتمال از جهاتى قابل مناقشه است :
اولا : اين نظريه خلاف قانون معجزات است ، زيرا قرار نيست كه همه كارها با معجزه صورت پذيرد. سعادت نسان كه عصر ظهور زمينه ساز آن است در اين است كه از راه طبيعى به كمال خود برسد.
ثانيا : سياق روايات در اين باب به تشكيل نظامى اقتصادى عادل اشاره دارد كه بشر مى تواند در پرتو آن درآمد كافى و وافر داشته باشد. و اين معنا با اعجاز سازگارى ندارد.
2- اينكه وفور مال و نعمت ها به جهت گسترش زراعت و كشاورزى و تجارت است ، گر چه الطاف خداوند متعال نيز در توفير اين گونه نعمت ها موثر است .
3- اينكه توفير مال به جهت دسترسى و سيطره بر بانك هاى بزرگ در عالم باشد ، به جهت آن كه بيشتر اموالى كه در آنها نهفته اند غصبى و حرام و نامشروع است ، لذا حكومت عدل جهانى آنها را به طور مساوات بين مردم تقسيم مى كند.
منبع : کتاب موعود شناسی و پاسخ به شبهات
نویسنده : علی اصغر رضوانی