طلحه و زبير با اينكه در صف اوّل بيعت كنندگان با حضرت اميرالمؤ منين على عليه السلام بودند، و با آن حضرت بيعت كردند، امّا وقتى ديدند كه پُست ها تقسيم شد، و آنها به مقاصد شخصى خود نرسيدند، دست به توطئه زدند.
روزى كه شنيدند عايشه در مكّه مردم را برضدّ امام على عليه السلام تحريك مى كند، خدمت حضرت اميرالمؤ منين على عليه السلام رسيدند و با نفاق و دوروئى گفتند:
اجازه بدهيد تا براى سفر عمره به مكّه برويم .
و سوگندهاى فراوان خوردند كه در بيعت با امام على عليه السلام وفا دارند.
حضرت اميرالمؤ منين على عليه السلام به آنها اجازه داد و رفتند.
ابن عبّاس فورا بر امام على عليه السلام وارد شد و گفت :
اين دو تن قصد توطئه دارند، چرا به آنها اجازه خارج شدن از مدينه را دادى ؟ چرا آنها را زندانى نكردى ؟
حضرت اميرالمؤ منين على عليه السلام فرمود:
ابن عبّاس ، من براءساس عدالت حكومت مى كنم ، چگونه افرادى را كه هنوز عمل خلافى را مرتكب نشده اند، زندانى يا مورد آزار قرار دهم ، من با اينكه از اهداف شوم آنها كاملاً آگاهى داشتم ، و مى دانستم سفر عمره بهانه است ، به آنها اجازه دادم كه بروند.(84)
________________________________________
84- منهاج البراعة ج 16 ص 363