يـكـى ديگر از راه هاى مبارزه با مفاسد اجتماعى و روابط نامشروع ، مُتعه (ازدواج موقّت ) است ،
زيـرا بـسـيـارى از زنـان نـمـى توانند ازدواج دائم داشته باشند، فرزندانشان بزرگ و داراى داماد يا عروس هستند، و مشكلات فراوان خانوادگى مانع ازدواج دائم آنها است .
و بـسـيارى از مردان از نظر اجتماعى ، شخصيّتى ، اقتصادى ، سياسى نمى توانند زنان متعدّد دائم داشته باشند
يا مسافرند، و اقامت آنها در برخى از شهرها كوتاه است ،
امّا نياز به همسر دارند تا دچار انواع محرّمات نشوند.
آيا اسلام فكرى براى اخلاق جنسى زنان و مردان و جوانان جامعه نكرده است ؟
يـا عـدّه اى بـه نـام اسـلام ، بـدعت هائى گذاشتند كه سلامت جامعه اسلامى را مورد تهديد قرار داده است ؟
در اسـلام ، ازدواج مـوقـّت ، براى صاحبان عذرهاى گوناگون مطرح شده است ، و در زمان رسـول گـرامـى اسـلام صـلى الله عـليـه و آله با پياده شدن احكام دين ، با انواع مفاسد اجتماعى مبارزه مى گرديد كه :
حلال الهى درست رواج پيدا كرد.
و ريشه هاى بسيارى از مفاسد خشكيد.
امـّا پس از سقيفه و بدعت هاى خليفه اوّل و خليفه دوّم ، و سياست تغيير احكام الهى ، ازدواج موقّت نيز برداشته شد، و خليفه دوّم آن را حرام اعلام كرد و آشكارا گفت كه :
هركس مُتعه انجام دهد، گردنش را خواهم زد.
بـا تـعـطـيـل شدن حكم خدا، و بر زمين ماندن بسيارى از مشكلات جنسى جوانان و زنان بى شـوهـر، دوبـاره روابـط نـامشروع رواج يافت كه متعه تا زمان حكومت حضرت اميرالمؤ منين على عليه السّلام به صورت ضدّ ارزش در آمد، و آن را يك امر خلاف اسلام مى پنداشتند، كه امام على عليه السّلام با تاءسّف فرمود :
لَو لا ما فَعَلَ عُمَرُ بنُ الخَطّاب فِى المُتعَةِ ما زَنَى إِلاّ شَقِىُّ
(اگـر خـليـفـه دوّم حكم خدا را نسبت به متعه تحريف نمى كرد، هيچكس جز افراد جنايتكار مرتكب روابط نامشروع نمى شدند.)(138)