حاکم نیشابورى عالم معروف اهل سنت در کتاب معتبر المستدرک على الصحیحین مىنویسد:
ثنا داود بن یزید الأودی قال سمعت الشعبی یقول والله لقد سم رسول الله صلى الله علیه وسلم وسم أبو بکر الصدیق وقتل عمر بن الخطاب صبرا وقتل عثمان بن عفان صبرا وقتل علی بن أبی طالب صبرا وسم الحسن بن علی وقتل الحسین بن علی صبرا رضی الله عنهم فما نرجو بعدهم.
الحاکم النیسابوری، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفای 405 هـ)، المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص61، ح4395، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت الطبعة: الأولى، 1411هـ - 1990م.
داود بن یزید گوید که از شعبى شنیدم که مىگفت: به خدا قسم رسول خدا و ابوبکر با سمّ کشته شدند و عمر و عثمان و على بن ابیطالب با شمشیر کشته شدند و حسن بن على با سم و حسین بن على با شمشیر کشته شد.
و باز در روایت دیگر نقل مىکند:
ثنا السری بن إسماعیل عن الشعبی أنه قال ماذا یتوقع من هذه الدنیا الدنیة وقد سم رسول الله صلى الله علیه وسلم وسم أبو بکر الصدیق وقتل عمر بن الخطاب حتف أنفه وکذلک قتل عثمان وعلی وسم الحسن وقتل الحسین حتف أنفه.
سرى بن اسماعیل از شعبى نقل کرده است که او گفت: از این دنیاى پست چه توقعى دارید؛ در حالى که رسول خدا (ص) و ابوبکر مسموم شدند، عمر بن الخطاب، عثمان، و على (ع) کشته شدند، حسن (ع) مسموم شد و حسین (ع) ناگهانى کشته شد.
الحاکم النیسابوری، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفای 405 هـ)، المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص67، ح4412، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت الطبعة: الأولى، 1411هـ - 1990م.
همچنین بسیارى از بزرگان اهل سنت همین مطلب را از عبد الله بن مسعود نقل کردهاند:
حدثنا عبد اللَّهِ حدثنی أبی ثنا عبد الرَّزَّاقِ ثنا سُفْیَانُ عَنِ الأَعْمَشِ عن عبد اللَّهِ بن مُرَّةَ عن أبی الأَحْوَصِ عن عبد اللَّهِ قال لأَنْ أَحْلِفَ تِسْعاً ان رَسُولَ اللَّهِ صلى الله علیه وسلم قُتِلَ قَتْلاً أَحَبُّ الی من أَنْ أَحْلِفَ وَاحِدَةً انه لم یُقْتَلْ وَذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ جَعَلَهُ نَبِیًّا وَاتَّخَذَهُ شَهِیداً.
از عبدالله بن مسعود روایت شده است که مىگفت: اگر ۹ بار قسم بخورم که رسول خدا کشته شده اشت برایم محبوبتر است از این که یک بار قسم بخورم که او کشته نشده است؛ زیرا خداوند او را پیامبر و شهید قرار داده است.
الصنعانی، ابوبکر عبد الرزاق بن همام (متوفای211هـ)، المصنف، ج5، ص269، ح9571، تحقیق حبیب الرحمن الأعظمی، ناشر: المکتب الإسلامی - بیروت، الطبعة: الثانیة، 1403هـ؛
الزهری، محمد بن سعد بن منیع ابوعبدالله البصری (متوفای230هـ)، الطبقات الکبرى، ج2، ص201، ناشر: دار صادر – بیروت؛
الشیبانی، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفای241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج1، ص408، ح3873؛ ج1، ص434، ح4139، ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر؛
ابن کثیر الدمشقی، ابوالفداء إسماعیل بن عمر القرشی (متوفای774هـ)، البدایة والنهایة، ج5، ص227، ناشر: مکتبة المعارف – بیروت؛
ابن کثیر الدمشقی، ابوالفداء إسماعیل بن عمر القرشی (متوفای774هـ)، السیرة النبویة، ج4، ص449، طبق برنامه الجامع الکبیر؛
السیوطی، جلال الدین عبد الرحمن بن أبی بکر (متوفای911هـ)، الحاوی للفتاوی فی الفقه وعلوم التفسیر والحدیث والاصول والنحو والاعراب وسائر الفنون، ج2، ص141، تحقیق: عبد اللطیف حسن عبد الرحمن، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولى، 1421هـ - 2000م.
هیثمى بعد از نقل این روایت مىگوید:
رواه أحمد ورجاله رجال الصحیح.
احمد آن را نقل کرده و راویان آن، راویان صحیح بخارى هستند.
الهیثمی، ابوالحسن علی بن أبی بکر (متوفای 807 هـ)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج9، ص34، ناشر: دار الریان للتراث/ دار الکتاب العربی - القاهرة، بیروت – 1407هـ.
حاکم نیشابورى بعد از نقل این روایت مىگوید:
هذا حدیث صحیح على شرط الشیخین ولم یخرجاه.
این حدیث طبق شرائطى که بخارى و مسلم براى صحت روایت قائل هستند، صحیح است؛ ولى آن دو نقل نکردهاند.
الحاکم النیسابوری، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفای 405 هـ)، المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص60، ح4394، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت الطبعة: الأولى، 1411هـ - 1990م.
و از علماى شیعه، شیخ مفید رضوان الله تعالى علیه مىنویسد:
رسول الله صلى الله علیه وآله محمد بن عبد الله... وقبض بالمدینة مسموما یوم الاثنین للیلتین بقیتا من صفر....
رسول خدا صلی الله علیه وآله در روز دوشنه 28 صفر در مدینه در حالى که مسموم شده بود، از دنیا رفت.
الشیخ المفید، محمد بن محمد بن النعمان ابن المعلم أبی عبد الله العکبری البغدادی (متوفای413 هـ)، المقنعة، ص456، تحقیق و نشر: مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین ـ قم، الطبعة: الثانیة، 1410 ه
مرحوم شیخ طوسى در کتاب تهذیب الأحکام مىنویسد:
محمد بن عبد الله... وقبض بالمدینة مسموما یوم الاثنین للیلتین بقیتا من صفر سنة عشرة من الهجرة.
محمد بن عبد الله (صلى الله علیه وآله وسلم )... در روز دوشنبه 28 صفر سال دهم هجرى در حالى از دنیا رفت که مسموم شده بود.
الطوسی، الشیخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علی بن الحسن (متوفای460هـ)، تهذیبالأحکام، ج6 ص2، تحقیق: السید حسن الموسوی الخرسان، ناشر: دار الکتب الإسلامیة ـ طهران، الطبعة الرابعة،1365 ش.
و نیز مرحوم علامه حلى در تحریر الأحکام مىگوید:
محمد بن عبد الله... وقبض بالمدینة مسموما یوم الاثنین للیلتین بقینا من صفر سنة عشرین من الهجرة.
الحلی الأسدی، جمال الدین أبو منصور الحسن بن یوسف بن المطهر (متوفای 726هـ)، تحریر الأحکام، ج2 ص118، تحقیق: الشیخ إبراهیم البهادری، ناشر: مؤسسة الإمام الصادق ( علیه السلام ) ـ قم، الطبعة: الأولى، 1420 ه
اما این که چه کسى و در چه زمانى آن حضرت را سمّ داده است، همانند بسیار دیگر از زوایاى زندگى آن حضرت براى ما روشن نیست.
محمد بن اسماعیل بخارى در صحیحش مىنویسد:
قالت عَائِشَةُ رضی الله عنها کان النبی صلى الله علیه وسلم یقول فی مَرَضِهِ الذی مَاتَ فیه یا عَائِشَةُ ما أَزَالُ أَجِدُ أَلَمَ الطَّعَامِ الذی أَکَلْتُ بِخَیْبَرَ فَهَذَا أَوَانُ وَجَدْتُ انْقِطَاعَ أَبْهَرِی من ذلک السُّمِّ.
عایشه گفته است که رسول خدا در مریضى خود ( که در آن از دنیا رفتند) مىفرمودند تا کنون درد غذایى را که در خیبر خوردم احساس مىکردم و الآن زمانى است که احساس کردم شریانهاى قلبم از آن پاره شده است.
البخاری الجعفی، ابوعبدالله محمد بن إسماعیل (متوفای256هـ)، صحیح البخاری، ج4، ص1611، ح4165، کِتَاب الْمَغَازِی، بَاب مَرَضِ النبی (ص) وَوَفَاتِهِ، تحقیق د. مصطفی دیب البغا، ناشر: دار ابن کثیر، الیمامة - بیروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
شاید برخى بگویند که چنین مطلبى بعید به نظر مىرسد که سمى بعد از چهار سال اثر کند، ضمن این که پیامبر اسلام قبل از خوردن آن سم در جنگ خیبر از مسموم بودن گوشت گوسفند آگاه شد و از خوردن دست کشید؛ چنانچه ابن کثیر دمشقى مىنویسد:
وفی صحیح البخاری «عن ابن مسعود قال: لقد کنا نسمع تسبیح الطعام وهو یؤکل» یعنی بین یدی النبی وکلمه ذراع الشاة المسمومة وأعلمه بما فیه من السم
در صحیح بخارى از ابن مسعود نقل شده است که مىگفت: «ما صداى تسبیح گفتن غذا را هنگامى که رسول خدا از آن تناول مىفرمود، مىشنیدیم». یعنى در جلوى پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم. و گوشت سردست مسموم با حضرت سخن گفت و ایشان از سمى بودن خود مطلع کرد.
ابن کثیر الدمشقی، ابوالفداء إسماعیل بن عمر القرشی (متوفای774هـ)، البدایة والنهایة،ج 6، ص286، ناشر: مکتبة المعارف – بیروت.
در نتیجه این که چه کسى پیامبر را سمّ داده و این سمّ در چه زمانى بوده است، براى ما به صورت دقیق روشن نیست.
و از طرف دیگر میىبینیم که محمد بن اسماعیل بخارى و مسلم و بسیارى دیگر از بزرگان اهل سنت نوشتهاند:
قالت عَائِشَةُ لَدَدْنَاهُ فی مَرَضِهِ فَجَعَلَ یُشِیرُ إِلَیْنَا أَنْ لَا تَلُدُّونِی فَقُلْنَا کَرَاهِیَةُ الْمَرِیضِ لِلدَّوَاءِ فلما أَفَاقَ قال أَلَمْ أَنْهَکُمْ أَنْ تَلُدُّونِی قُلْنَا کَرَاهِیَةَ الْمَرِیضِ لِلدَّوَاءِ فقال لَا یَبْقَى أَحَدٌ فی الْبَیْتِ إلا لُدَّ وأنا أَنْظُرُ إلا الْعَبَّاسَ فإنه لم یَشْهَدْکُمْ.
عایشه گفته است در دهان رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم در زمان مریضى ایشان به زور دوا ریختیم، پس با اشاره به ما فهماندند که به من دوا نخورانید، ما با خود گفتیم این از آن جهت است که مریض از دوا بدش مىآید و وقتى حضرت بهتر شد، فرمودند: آیا من شما را از این که به من دوا بخورانید نهى نکردم ؟ پس فرمودند: باید در دهان هر کسى که در این خانه است، در جلوى چشم من دوا ریخته شود؛ غیر از عباس که او شاهد ماجرا نبوده است.
البخاری الجعفی، ابوعبدالله محمد بن إسماعیل (متوفای256هـ)، صحیح البخاری، ج4، ص1618، ح4189، کِتَاب الْمَغَازِی، بَاب مَرَضِ النبی (ص) وَوَفَاتِهِ؛ ج5، ص2159، ح5382، کِتَاب الطِّبِّ، بَاب اللَّدُودِ؛ ج6، ص2524، ح6492،کِتَاب الدِّیَاتِ، بَاب الْقِصَاصِ بین الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ فی الْجِرَاحَاتِ؛ ج6، ص2527، ح6501، بَاب إذا أَصَابَ قَوْمٌ من رَجُلٍ هل یُعَاقِبُ، تحقیق د. مصطفی دیب البغا، ناشر: دار ابن کثیر، الیمامة - بیروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987؛
النیسابوری القشیری، ابوالحسین مسلم بن الحجاج (متوفای261هـ)، صحیح مسلم، ج4، ص1733، ح2213، کِتَاب السَّلَامِ، بَاب کَرَاهَةِ التَّدَاوِی بِاللَّدُودِ، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ناشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت.
نکته جالب توجه این است که بخارى این حدیث را در کتاب دیات، باب قصاص نقل کرده است
ابن حجر عسقلانى در شرح این روایت مىنویسد:
(قوله لددناه) أی جعلنا فی جانب فمه دواه بغیر اختیاره وهذا هو اللدود.
این که گفته: «لددنا» یعنى این که ما در دهان آن حضرت بدون این که اختیارى داشته باشد (بازور) دوا ریختیم.
در این جا چند سؤال از برادران اهل سنت داریم که امید است پاسخ بدهند:
1. چرا عایشه و کسانى که در آنجا حضور داشتند، حرف پیامبر را گوش نکردند و على رغم نهى آن حضرت، دارو را با زور در حلق آن حضرت ریختند ؟ مگر نه این که قرآن کریم مىفرماید:
وَما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا. الحشر / 7.
هر دستورى که رسول به شما داد اطاعت کنید و از هر گناهى نهیتان کرد آن را ترک کنید، و از خدا بترسید که خدا عقابى سخت دارد.
2. چرا عایشه پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله وسلم را با دیگر مریضها یکسان مىبیند ؟ مگر نه این که خداوند مىفرماید:
وَمَا یَنطِقُ عَنِ الهَْوَى. إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْى یُوحَى. النجم / 3 و 4.
هرگز از روى هوى و هوس سخن نمىگوید و آنچه مىگوید چیزى جز وحیى که به وى مىشود نیست.
چرا فکر کرد که هر مریضى حتى پیامبر خوردن دوا را دوست ندارد؟
آیا پیامبر اسلام به اندازه اطرافیان درک نمى کرد که چه چیزى براى او خوب است و چه چیزى بد ؟ یا این که اطرافیان مىخواستند با انجام این عمل، همان سخن افرادى را تکرار کنند که به هنگام درخواست قلم و کاغذ به پیامبر گرامى (ص) نسبت هذیان دادند ؟
و از همه عجیبتر این است که نقل کردهاند: پیامبر اسلام بعد از این که به هوش آمد، دستور داد به همه آنها که به زور به حضرت دوا داده بودند، از همان دوا بخورانند غیر از عمویش عباس ! چرا پیامبر اسلام همه را مجازات مىکند ؟ مگر قرآن کریم نفرموده:
وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى. الأنعام / 164 و الأسراء /15 و فاطر 18 و الزمر / 7.
هیچ گنهکارى بار گناه دیگرى را بر دوش نمىکشد.
با این تفاصیل باید براى مظلومیت آقا رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم بیش از همه اشک ریخت که در میان امت خود و حتى در خانه خود بیش از همه مظلوم بوده است.
مؤسسه تحقیقاتى حضرت ولى عصر (عج)