اما نامه این مخاطب به شرح ذیل می باشد:
چند روز پیش نظرات روشنگرانه دکتر منصوری لاریجانی را در سایت آتی نیوز خواندم و متعاقب آن پاسخ مسئول موسسه کیهانی را در وب سایت شخصی ایشان ملاحظه کردم. به نظر می رسد اتفاق خوبی باشد که همه چیز در مورد بحث عرفان کیهانی روشن شود.
قطعا دکتر منصوری لاریجانی مورد وثوق اکثر اندیشمندان و محققین دینی و مذهبی می باشد. وجود ایشان در هر جمعی می تواند روشنگر راه تفکری آن جمع باشد، زحماتی که ایشان تا بحال در خصوص موضوعات اسلامی کشیده قطعا بر کسی پوشیده نیست. خداوند متعال ان شاا.. اجر زحمات ایشان و زحمت کشان این عرصه را، توفیق دیدار مولایشان ولی ا.. اعظم (عج) در این دنیا و آن دنیا دهد.
پاسخ مسئول موسسه کیهانی به ایشان نیز محترمانه است، و البته بی انصافی هم در حق استاد خود کرده اند! اما نکته بارز اینکه ایشان نتوانسته است تاکنون به خیلی از سوالاتی که در مورد عرفان کیهانی مطرح است؛ شخصا جواب دهد.
البته افراد نزدیک به ایشان چند صد صفحه مطالبی را از اینترنت جمع آوری کرده و توضیحاتی نوشته اند ولی اولا این مطالب که تحت عنوان " تهاجم به عرفان کیهانی " مطرح شده، نوشته های شخص اول این مجموعه نیست و در ثانی در پاره ای از موارد به جای پاسخ به سوالات به انحای مختلف افراد سئوال کننده و یا نویسنده را زیر سئوال برده و کاری کرده اند که کس دیگری در مورد این عرفان نباید اجازه سئوال و نوشتن را به خود بدهد که این از مرام عرفانی به دور است.
گویا مسئولین موسسه کیهانی توجه به این نکته ندارند که ادعاهایی کرده اند سئوال بر انگیز و این ادعاها اساسا مشکلاتی را به وجود آورده که اگر به طور صریح آن هم با زاویه دید قرآن و ائمه معصومین (ع) و پیامبرعظیم الشان اسلام (ص) پاسخ ندهند باید به مذهبی بودنشان تشکیک کرد.
اکنون که مسئوول این موسسه تصمیم به پاسخ گویی گرفته است، خوب است به سئوالات زیر که شخص ایشان در جلسات و محافل مختلف مطرح کرده است پاسخی صریح و مقبول دهد و همانطور که در اطلاعیه قبلی خود نوشته است " من مسلمان و شیعه هستم " این پاسخ ها را متقن و با دلایل شیعه پسند پاسخ دهد:
1-چرا ایشان گفته اند: " شیطان معلم اول انسان هاست " در کدام حدیث و آیه به این نکته اشاره شده است؟ و تحقیقا بگویند این جمله مبنای کدام تفکر دینی در جهان است؟
2-چرا ایشان مطرح می کنند که خداوند متعال شیطان را اغوا نموده است. سند ایشان در این رابطه چیست؟
3-ایشان جریان خلقت را که خداوند متعال با ظرافت خاص قرآن بیان کرده است به عنوان یک برنامه از پیش تعیین شده می داند که در این برنامه اگر ابلیس طبق دستور الهی به انسان سجده می کرد باز هم خداوند متعال بهانه آورده و او را از مرتبه اش دور می کرد این ادعا چه مبنائی دارد؟
4-به چه مجوزی ایشان قرآن را کلمات و جملاتی دانسته است که پیامبر مکرم اسلام (ص) بر تسلطش بر ادبیات عرب، خود طراحی و نگارش کرده است، آیا این نظریه به صراحت با آیات الهی در تناقص و جنگ نیست؟
5-درعرفان تعریف شده کیهانی تا به حال کی وجود مبارک معصومین علیهم السلام مطرح شده و مبنا قرار گرفته است که اکنون ما طراحان این عرفان را شیعه معصومین (ع) بدانیم؟
6-با چه مجوزی ایشان خودش را هم فاز با روح القدس دانسته و می گوید می تواند این ارتباط را به صورت عام تفویض کند. اگر از اساس عالم بوده پس چرا به طور خاص این ارتباط را مختص خودش دانسته است. ارتباط با روح القدس چگونه و با چه منظوری ایجاد شده است؟
آیا شخص ایشان در دستگاه الهی به طور ویژه نقش آفرینی می کند و آیا عنایت های خاصی روی ایشان است و آیا شبکه مثبت و رحمانی را شخص ایشان از طریق روح القدس خودش کشف کرده است ویا همه اینها یک ادعا بیش نیست؟
7-ایشان بارها در جلسات مختلف اعلام کرده که تاکنون نه استادی داشته و نه کتابی خوانده است. آیا کسی که بدون استاد و بدون خواندن کتاب، خود به مقامات استاد اعظمی و صاحب کتابی می رسد؛ ادعای بزرگ نبوت نمی تواند داشته باشد؟
همان طور که همه انبیا بدون استاد و بدون خواندن کتاب به نبوت رسیده اند. این ادعا و این جملات که هر چه دارند از دریافت های کیهانی است، منطقی به نظر نمی رسد؟ از کجای این کیهان این دریافت ها حاصل شده است؟
آیا هوشمندی کیهان در همه کیهان جاری و ساری است یا مکان خاصی دارد؟
اگر در همه کیهان جاری و ساری است پس همه انسانها در محاط این هوشمندی قرار دارند در یک فرد و اگر از مکانیست که روح القدس آنجا وجود دارد، پس چرا فقط ایشان منتخب تفویض عام شده اند؟
8-ایشان که تا به حال یک بار هم قرآن را از ابتدا تا انتها نخوانده و حتی حمد وسوره را هم نمی تواند درست بخواند( بماند که تفسیر مفسران بزرگ را نخوانده است) چگونه به خود اجازه می دهد آیات الهی را مورد تفسیر قرار دهد و از این آیات برای عرفان تعریف شده خود برهان اقامه کند؟
9-فرض بر این که ایشان استعداد دارد با انرژی های خاصی برای برخی بیماری ها را به طور موقت درمان کند؛ آیا این مجوز داشتن عرفان الهی است؟ خوب است بدانیم حضرت ایشان از کدام سیر و سلوک به این مراتب خاص رسیده است؟
10-به نظر نمی رسد که ایشان که خود را شیعه ناب اسلامی می داند تاکنون و در عمر بالای 50 ساله خود سری هم به بیوت عظام زده باشد و از ایشان برای مقامات عرفانی خود و آن چه می گوید و می نویسد کسب تکلیف کرده باشد. ( حال اینکه سال گذشته ) سری به یکی از علمای مرحوم زده داستان دیگری دارد! پس چگونه است که اکنون دنبال کسب تایید از برخی بیوت می باشد؟ مگر قبلا تفکر حاکم بر حوزه های علمیه را تحجر تعریف نکرده بودند؟
11- سئوالات دیگری هم به طور جد مطرح است که اگر ایشان شخصا قلم زده و به سئوالات فوق پاسخ دهد، آنها را نیز مطرح خواهیم کرد. حال ایشان و مسترهایشان توقع دارند امثال دکتر منصوری لاریجانی با گلایه مندی اعلام برائت ننماید؟ چرا تا به حال مسئول این موسسه به آقای منصوری لاریجانی و برخی اساتید دیگر نگفته است اعتقادات فوق را دارد. طبیعی است که هر کس دیگری هم جای استاد لاریجانی باشد اعلام برائت خواهد کرد.
از اینکه با کدام مجوز شرعی و یا عرفانی و....دست و سینه زنان و دخترکان معصوم را به بهانه های واهی و به قول خودشان درمان! می گرفته و....می گذرم.
منتظر پاسخ هستم.