فهرست مطالب
آموزش تدریجی مسائل دینی
اصل اعتدال و میانه روی در آموزش مسائل دینی
اصل تكرار و مداومت در آموزش مسائل دینی
آموزش تدریجی مسائل دینی
تكالیف سنگین، زود هنگام و خارج از طاقت و توان كودك، ممكن است صدمهای جبران ناپذیر بر اعتقادات دینی و مذهبی كودكان وارد آورد.
در تعالیم اسلامی، توصیههای فراوانی در زمینه آموزش تدریجی مسائل دینی آمده است. امام جعفر صادق ـ علیه السلام ـ فرمودند:
1- وقتی كودك به سن سه سالگی رسید، از او بخواهید كه هفت بار عبارت «لا اله الا الله» را بگوید.
2- سپس، او را به حال خود وا گذارید تا به سن سه سال و هفت ماه و 20 روز برسد. در این هنگام، به او آموزش دهید كه هفت بار بگوید: «محمد رسول الله».
3- سپس، تا چهار سالگی او را آزاد بگذارید. در آن هنگام، از وی بخواهید كه هفت مرتبه عبارت: صلی الله علیه و آله» را تكرار نماید.
4- سپس تا پنج سالگی او را آزاد بگذارید. در این وقت، اگر كودك دست راست و چپ خود را تشخیص داد، او را در برابر قبله قرار دهید و سجده را به او بیاموزید،
5- در سن شش سالگی، ركوع، سجده و دیگر اجزای نماز را به او آموزش دهید.
6- وقتی هفت سال او تمام شد، به او بگویید كه دست و صورت خود را بشوید (در مورد وضو نیز بتدریج وضو گرفتن را بیاموزید). سپس، به او بگویید كه نماز بخواند.
7- آنگاه كودك را به حال خود وا گذارید تا نه سال او تمام شود... در این هنگام، وضو گرفتن صحیح را به او بیاموزید و او را به نماز خواندن وادارید[1].
درباره روزه گرفتن نیز وضع به همین ترتیب است. امام صادق ـ علیه السلام ـ میفرمایند:
«ما اهل بیت هنگامی كه كودكانمان به پنج سالگی رسیدند، دستور میدهیم كه نماز بخوانند. پس شما كودكان خود را از هفت سالگی به نماز دستور دهید. و در هفت سالگی، ما امر میكنیم تا به اندازه توانایی شان، نصف روز یا بیشتر یا كمتر روزه بگیرند، هنگامی كه تشنگی و گرسنگی بر آنان غالب آمد، دستور میدهیم كه افطار كنند. این عمل، برای آن است كه به روزه گرفتن عادت نمایند، پس، شما كودكان (پسران) خود را در نه سالگی به اندازه توانایی شان به روزه گرفتن امر كنید و چون تشنگی و گرسنگی بر آنان غالب شد، افطار كنند»[2].
تعالیم اسلام به صورت تدریجی به مردم عرضه شده، و قرآن هم تدریجاً بر مردم خوانده شده است. متأسفانه، بعضی از والدین و مربیان قصد دارند در فرصتی كوتاه و خیلی سریع، فراگیران خود را به سر منزل مقصودی كه در ذهن خود دارند برسانند; بدون اینكه فرصت دست یابی خود بخودی آن را فراهم كنند.
صاحبنظران تعلیم و تربیت در این باره چنین اظهار نظر كرده اند: «اگر پیام تربیتی با سرعت و تعجیل و بدون در نظر گرفتن فرصت درون سازی از جانب كودك صورت گیرد ـ هر چند مظاهر یك انتقال صوری انجام گرفته است ـ ، اثر آن پایدار و ماندنی نخواهد بود».
لذا، بهتر است كودك هر چیزی را اندك ـ ولی آن اندك را خوب ـ یاد بگیرد و هضم و جذب نماید; و گرنه، دیگران و خود را با دانش سطحی و قشری خویش گول خواهد زد.
آنچه تاكنون مشخص شده، نشان دهنده آن است كه سرعت بیش از اندازه و به دور از توانمندی و جذب ظرفیت طبیعی كودك، فرآیند درون سازی مفاهیم تربیتی را مختل میسازد. در واقع، هماهنگی مشترك بین توانایی و قابلیت تربیت شونده از یك سو و امكانات مناسب تربیتی از سوی دیگر، سرعت متناسبی را میطلبد كه تشدید یا تخفیف بیش از حد آن، به اختلال در فرایند تربیت و حتی اختلال در تعادل شخصیت تربیت شونده منجر میگردد.
اصل اعتدال و میانه روی در آموزش مسائل دینی
اعتدال و میانه روی، زیر بنای تعالیم اسلام است; به طوری كه در همه دستورها و مقررات آن، از هر گونه افراط و تفریط جلوگیری شده است.
اصل تعادل، از اصولی است كه در قرآن كریم بدان عنایت شده است. خداوند متعال در قرآن كریم میفرماید: «و كذالك جعلناكم امه وسطاً»[3] (و شما را امت میانه و معتدل قرار دادیم).همچنین، در حیات سراسر نورانی پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلّم ـ و ائمه هدی ـ علیهم السلام ـ، این اصل را در همه اعمال و رفتارشان مشاهده میكنیم. امام علی ـ علیه السلام ـ درباره پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمودند: «سیرته القصد» (سیره اش تعادل و میانه روی بود).
انسان موجودی چند بعدی و چند كانونی است. اسلام نیز كه دین جامع و كاملی است، به تمام نیازهای انسان توجه دارد. برای رشد، تعالی و كمال بشر لازم است همه ابعاد انسان به صورت هماهنگ و متعادل رشد و تكامل یابند.
بیتوجهی به همه ابعاد وجودی انسان یا توجه بیش از حد به یك بعد و نادیده گرفتن ابعاد دیگر، جامعیت و وحدانیت وجود آدمی را نادیده میگیرد و انسانی یك بعدی و تك ساختی میسازد[4]. اگر انسان را فقط در یك بعد ببینیم و او را در همان بعد تربیت كنیم. در حقیقت موجبات نابودی شخصیت انسانی او را فراهم كرده ایم. متأسفانه، بیشتر انسانها و بسیاری جوامع، فاقد این اصل در زندگیاند، و در دام افراط یا تفریط غلطیدهاند. ریشهی بسیاری از انحرافات: فردی، اجتماعی، اخلاقی و روانی را میتوان در رعایت نكردن اصل تعادل جستجو كرد.
میانه روی در عبادت هم باید مراعات شود. درست است كه توصیهها و تشویقهای پیشوایان دین، هر انسان محب پروردگار را به انجام دادن عبادات راغب میگرداند، اما تواناییها و آمادگیهای روحی او نیز شرط است. اگر او با تحمیل عبادت بر خود، لذت عبادت را از خویش سلب كند و خود را در آن امر به تكلف اندازد، نه عبادت او عبادتی سالم محسوب میشود، و نه خود او از عبادتش بهرهی معنوی میبرد»[5].
ظرفیت انسان برای عبادت، یك ظرفیت محدود است. لذا باید سعی شود عبادت با نشاط باشد. اگر نشاط از بین برود، عبادت تحمیلی میشود. پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمودند:
«ان هذا الدین متین فأوغلوا فیه برفق و لا تكرهوا عباده الله الی عباد الله فتكونوا كالداكب المنبت الذی لاسفراً قطع ولاظهراً ابقی» [6]
دین اسلام، دینی متین، محكم، منطقی و مبتنی بر ملاحظات دقیق روانی و اجتماعی است. لذا، پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلّم ـ سفارش میكند كه با مدارا و متانت حركت كنید و عبادت خود را مغبوض و منفور نفس خویش قرار ندهید. یعنی، طوری عمل نكنید كه نفس شما عبادت را دشمن بدارد، بلكه طوری عمل كنید كه نفس، عبادت را دوست بدارد و مجذوب آن شود.
مانند اسب سواری نباشید كه در اثر تندی و شتاب زیاد ـ كه میزان توانایی مركوب را در نظر نمیگیرد و فقط تازیانه را میشناسد ـ، نه خود به مقصد میرسد و نه برای مركب او كمر و توانایی میماند.
پیامبر گرامی اسلام ـ صلی الله علیه و آله و سلّم ـ همان طور كه با غرق شدن در مسائل مادی و شهوانی مخالف بودند، با رهبانیت و عبادتهای صوفیانه نیز مخالفت میكردند. ایشان در برخورد با كسانی كه نسبت به مسائل زندگی بی اعتنا شده و به عبادت پرداخته بودند، فرمودند: «بدن شما و زن، فرزند و یارانتان حقوقی بر شما دارند و باید آنها را رعایت كنید».
امام جعفر صادق ـ علیه السلام ـ فرمودند: در جوانی، سخت مشغول عبادت بودم، پدرم به من فرمودند: فرزندم! (زیاد خود را خسته مساز) كمتر از این مقدار هم میتوانی انجام دهی. بدرستی كه خداوند اگر بندهای را دوست داشته باشد، به عبادت اندك او راضی خواهد شد»[7].
فجیع عقیلی گوید: «امام حسن ـ علیه السلام ـ به من فرمودند: هنگامی كه پدرم در حال احتضار بودند، شروع به وصیت كردند و فرمودند: در عبادت میانه رو باش، و آن چه را كه همیشه میتوانی انجام دهی و در توان تو است، انجام ده»[8]. متأسفانه عدهای از والدین، مبلغان و مربیان به دلیل نا آگاهی از مراحل رشد و تحول روانی كودكان و نوجوانان و همچنین بی اطلاعی از شیوه و روشهای برخورد ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ در این زمینه، با اتكا به دانستهها و تجربیات غیر علمی و غلط خویش، اعمالی را مرتكب میشوند، كه بعضاً مضر به حال كودكان و نوجوانان است.
علاقه مفرط برخی والدین به مذهبی شدن فرزندانشان و اصرار بیش از حد آنان در این زمینه، بی توجهی به توان، استعداد و نیازهای روحی و روانی كودكانشان و خارج شدن از مرز اعتدال، عواقب ناگوار و نامطلوبی ـ همچون بدبینی به مذهب ـ را در پی خواهد داشت.
اصل تكرار و مداومت در آموزش مسائل دینی
تكرار و استمرار، خود بخود سبب یادگیری درست، سرعت عمل و كسب مهارت در هر زمینهای میشود. همه، مَثَل معروف: «كار نیكو كردن از پر كردن است» را شنیده اند. و همه نیز واقفند كه بازی یا رانندگی روی یخ، فقط در نتیجهی تمرین و تكرار ممكن است.
هیچ كس نمیتواند منكر باشد كه اگر مفاهیم و لغات آموخته شده از زبان بیگانه تمرین و تكرار نشوند، دیر یا زود به دست فراموشی سپرده میشود.[9]
دكتر قائمی در این باره مینویسد: «برای تقویت و ایجاد رفتاری ثابت و عادتی استوار در كودك و نوجوان، باید از مجرای تكرار وارد شد. بسیار از افكار و اعمال، در سایهی تمرین و عمل مكرر در انسان تثبیت میشوند. حتی ایمان آدمی هم، نوعی تثبیت در سایهی عمل است، «لا یثبت الایمان إلاّ بالعمل» [10]هر قدر عمل مكرر باشد، امكان تثبیت آن بیشتر خواهد بود.
همچنین در تربیت دینی این اصل وجود دارد كه از راه ظاهر و عمل ظاهری، میتوان در باطن نفوذ داشت; و بر عكس.
________________________________________
[1] . سادات، راهنمای پدران و مادران، ج 2، 159; یكصد و چهارده نكته درباره نماز، 66.
[2] . طباطبائی، سنن النبی، 157.
[3] . بقره / 143.
[4] . مطهری، مقدمهای بر مفاهیم و كاربردهای راهنمایی و مشاوره از دیدگاه اسلام، 68 ـ 69.
[5] . مظلومی، با تربیت مكتبی آشنا شویم، 142.
[6] . كلینی، اصول كافی، ج 2، 86 ـ 87.
[7] . كلینی، اصول كافی، ج 2، 87.
[8] . نوری، مستدرك الوسائل، ج 1، 130; مسلم، صحیح، ج 3، 144.
[9] . شعبانی، مهارتهای آموزشی و پرورشی، 23.
[10] . كلینی، اصول كافی، ج 1، كتاب الفكر و الایمان.
محمدرضا مطهري ـ مجله مسجد، ش50، ص21
منبع :پایگاه اطلاع رسانی نماز