فهرست مطالب
1- علل نكوهش و شكست كوفيان
2- روانشناسى اجتماعى مردم كوفه
3- ضرورت اطاعت (از اهل بيت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم «اهل بيت عليهم السّلام»
4- وصف اصحاب پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم
1- علل نكوهش و شكست كوفيان
اگر خداوند، ستمگر را چند روزى مهلت دهد، از باز پرسى و عذاب او غفلت نمىكند، و او بر سر راه، در كمين گاه ستمگران است، و گلوى آنها را در دست گرفته تا از فرو رفتن آب دريغ دارد. آگاه باشيد به خدايى كه جانم در دست اوست، شاميان بر شما پيروز خواهند شد، نه از آن رو كه از شما به حق سزاوارترند.
بلكه در راه باطلى كه زمامدارشان مى رود شتابان فرمان بردارند. و شما در گرفتن حق من سستى مى ورزيد، و هر آينه، ملّتهاى جهان صبح مى كنند در حالى كه از ستم زمامدارانشان در ترس و وحشتند، من صبح مى كنم در حالى كه از ستمگرى پيروان خود وحشت دارم. شما را براى جهاد با دشمن بر انگيختم، امّا كوچ نكرديد، حق را به گوش شما خواندم ولى نشنيديد، و در آشكار و نهان شما را دعوت كردم، اجابت نكرديد، پند و اندرزتان دادم، قبول نكرديد. آيا حاضران غائب مى باشيد و يا بردگانى در شكل مالكان فرمان خدا را بر شما مى خوانم از آن فرار مى كنيد، و با اندرزهاى رسا و گويا شما را پند مى دهم از آن پراكنده مى شويد، شما را به مبارزه با سركشان ترغيب مى كنم، هنوز سخنانم به آخر نرسيده، چون مردم سبا، متفرّق شده، به جلسات خود باز مى گرديد، و در لباس پند و اندرز، يكديگر را فريب مى دهيد تا أثر تذكّرات مرا از بين ببريد. صبحگاهان كجى هاى شما را راست مى كنم، شامگاهان به حالت اوّل بر مى گرديد، چونان كمان سختى كه نه كسى قدرت راست كردن آن را دارد و نه خودش قابليّت راست شدن را دارا است. اى مردم كه بدنهاى شما حاضر و عقل هاى شما پنهان و افكار و آراء شما گوناگون است و زمامداران شما دچار مشكلات شمايند، رهبر شما از خدا اطاعت مى كند، شما با او مخالفت مى كنيد، امّا رهبر شاميان خداى را معصيت مى كند، از او فرمانبردارند. به خدا سوگند دوست دارم معاويه شما را با نفرات خود مانند مبادله درهم و دينار با من سودا كند، ده نفر از شما را بگيرد و يك نفر از آنها را به من بدهد
2- روانشناسى اجتماعى مردم كوفه
اى اهل كوفه گرفتار شما شده ام كه سه چيز داريد و دو چيز نداريد: كرهايى با گوشهاى شنوا، گنگه ايى با زبان گويا، كورانى با چشمهاى بينا. نه در روز جنگ از آزادگانيد، و نه به هنگام بلا و سختى برادران يك رنگ مى باشيد. تهى دست مانيد اى مردم شما چونان شتران دور مانده از ساربان مى باشيد، كه اگر از سويى جمع آورى شوند از ديگر سو، پراكنده مى گردند. به خدا سوگند، مى بينم كه اگر جنگ سخت شود و آتش آن شعله گيرد و گرمى آن سوزان، پسر ابو طالب را رها مى كنيد و مانند جدا شدن زن حامله پس از زايمان از فرزندش، هر يك به سويى مى گريزيد. و من در پى آن نشانه ها روانم كه پروردگارم مرا رهنمون شده و آن راه را مىروم كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم گشوده، و همانا من به راه روشن حق گام به گام ره مى سپارم.
3- ضرورت اطاعت (از اهل بيت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم «اهل بيت عليهم السّلام»
مردم به اهل بيت پيامبرتان بنگريد، از آن سو كه گام بر مى دارند برويد، قدم جاى قدمشان بگذاريد، آنها شما را هرگز از راه هدايت بيرون نمى برند، و به پستى و هلاكت باز نمى گردانند. اگر سكوت كردند سكوت كنيد، و اگر قيام كردند قيام كنيد، از آنها پيشى نگيريد كه گمراه مى شويد، و از آنان عقب نمانيد كه نابود مى گرديد.
4- وصف اصحاب پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم
من اصحاب محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را ديدم، اما هيچ كدام از شما را همانند آنان نمى نگرم، آنها صبح مى كردند در حالى كه موهاى ژوليده و چهره هاى غبار آلوده داشتند، شب را تا صبح در حال سجده و قيام به عبادت مى گذراندند، و پيشانى و گونه هاى صورت را در پيشگاه خدا بر خاك مى ساييدند، با ياد معاد چنان نا آرام بودند گويا بر روى آتش ايستاده اند. بر پيشانى آنها از سجده هاى طولانى پينه بسته بود (چون پينه زانوهاى بزها) اگر نام خدا برده مى شد چنان مى گريستند كه گريبانهاى آنان تر مى شد. و چون درخت در روز تند باد مى لرزيدند، از كيفرى كه از آن بيم داشتند، يا براى پاداشى كه به آن اميدوار بودند.