ستايش و نيايش
ستايش خداوندى را سزاست كه شبم را به صبح آورد بى آن كه مرده يا بيمار باشم، نه دردى بر رگهاى تنم باقى گذارد، و نه به كيفر بدترين كردارم گرفتار كرد، نه بى فرزند و خاندان مانده، و نه از دين خدا روى گردانم، نه منكر پروردگار، نه ايمانم دگرگون، و نه عقلم آشفته، و نه به عذاب امّتهاى گذشته گرفتارم. در حالى كه صبح كردم كه بنده اى بى اختيار و بر نفس خود ستمكارم. خدايا بر تو است كه مرا محكوم فرمايى در حالى كه عذرى ندارم، و توان فراهم آوردن چيزى جز آنچه كه تو مى بخشايى ندارم، و قدرت حفظ خويش ندارم جز آن كه تو مرا حفظ كنى. خدايا به تو پناه مى برم از آن كه در سايه بى نيازى تو، تهيدست باشم، يا در پرتو روشنايى هدايت تو گمراه گردم، يا در پناه قدرت تو بر من ستم روا دارند، يا خوار و ذليل باشم در حالى كه كار در دست تو باشد خدايا جانم را نخستين نعمت گرانبهايى قرار ده كه مى ستانى، و نخستين سپرده اى قرار ده كه از من باز پس مى گيرى خدايا ما به تو پناه مى بريم از آن كه از فرموده تو بيرون شويم، يا از دين تو خارج گرديم، يا هواهاى نفسانى پياپى بر ما فرود آيد، كه از هدايت ارزانى شده از جانب تو سرباز زنيم.