ترجمه خطبه 217نهج البلاغه - شكوه از قريش

خدايا براى پيروزى بر قريش و يارانشان از تو كمك مى ‏خواهم، كه پيوند خويشاوندى مرا بريدند، و كار مرا دگرگون كردند، و همگى براى مبارزه با من در حقّى كه از همه آنان سزاوارترم، متّحد گرديدند و گفتند:
«حق را اگر توانى بگير، و يا اگر تو را از حق محروم دارند، يا با غم و اندوه صبر كن، و يا با حسرت بمير» به اطرافم نگريستم ديدم كه نه ياورى دارم، و نه كسى از من دفاع و حمايت مى ‏كند، جز خانواده‏ ام كه مايل نبودم جانشان به خطر افتد. پس خار در چشم فرو رفته، ديده بر هم نهادم، و با گلوى استخوان در آن گير كرده، جام تلخ را جرعه جرعه نوشيدم، و در فرو خوردن خشم در امرى كه تلخ‏ تر از گياه حنظل، و دردناك‏تر از فرو رفتن تيزى شمشير در دل بود شكيبايى كردم
(اين گفتار در ضمن خطبه‏ هاى گذشته آمد لكن به خاطر اختلاف روايت آن را دوباره آورديم)

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن