1 - پرهيزكارى و عمل
2- ضرورت ياد مرگ
3 - سفارش به نيكوكارى
4- دنيا و زاهدان
1 -پرهيزكارى و عمل
همانا ترس از خدا كليد هر در بسته، و ذخيره رستاخيز، و عامل آزادگى از هر گونه بردگى، و نجات از هر گونه هلاكت است. در پرتو پرهيزكارى، تلاشگران پيروز، پرواكنندگان از گناه رستگار، و به هر آرزويى مى توان رسيد. مردم عمل كنيد كه عمل نيكو به سوى خدا بالا مى رود، و توبه سودمند است، و دعا به اجابت مى رسد، و آرامش برقرار، و قلم هاى فرشتگان در جريان است. به سوى اعمال نيكو بشتابيد پيش از آن كه عمرتان پايان پذيرد، يا بيمارى مانع شود، و يا تير مرگ شما را هدف قرار دهد.
2- ضرورت ياد مرگ
مرگ نابود كننده لذّتها، تيره كننده خواهشهاى نفسانى، و دور كننده اهداف شماست، مرگ ديدار كنندهاى دوست نداشتنى، هماوردى شكست ناپذير و كينه توزى است كه بازخواست نمى شود، دام هاى خود را هم اكنون بر دست و پاى شما آويخته، و سختى هايش شما را فرا گرفته، و تيرهاى خود را به سوى شما پرتاب كرده است. قهرش بزرگ، و دشمنى او پياپى و تيرش خطا نمى كند. چه زود است كه سايه هاى مرگ، و شدّت دردهاى آن، و تيرگى هاى لحظه جان كندن، و بيهوشى سكرات مرگ، و ناراحتى و خارج شدن روح از بدن، و تاريكى چشم پوشيدن از دنيا، و تلخى خاطره ها، شما را فرا گيرد. پس ممكن است ناگهان مرگ بر شما هجوم آورد، و گفتگوهايتان را خاموش، و جمعيّت شما را پراكنده، و نشانه هاى شما را نابود، و خانه هاى شما را خالى، و ميراث خواران شما را بر انگيزد تا ارث شما را تقسيم كنند، آنان يا دوستان نزديكند كه به هنگام مرگ نفعى نمى رسانند، يا نزديكان غم زدهاى كه نمى توانند جلوى مرگ را بگيرند، يا سرزنش كنندگانى كه گريه و زارى نمى كنند.
3 -سفارش به نيكوكارى
بر شما باد به تلاش و كوشش، آمادگى و آماده شدن، و جمع آورى زاد و توشه آخرت و در دوران زندگى دنيا. دنيا شما را مغرور نسازد، چنانكه گذشتگان شما و امّتهاى پيشين را در قرون سپرى شده مغرور ساخت. آنان كه دنيا را دوشيدند، به غفلت زدگى در دنيا گرفتار آمدند، فرصتها را از دست دادند،
و تازه هاى آن را فرسوده ساختند، سرانجام خانه هايشان گورستان، و سرمايه هايشان ارث اين و آن گرديد، آنان كه نزديكشان را نمى شناسند، و به گريه كنندگان خود توجّهى ندارند، و نه دعوتى را پاسخ مى گويند. مردم از دنياى حرام بپرهيزيد، كه حيله گر و فريبنده و نيرنگ باز است، بخشندهاى باز پس گيرنده، و پوشندهاى برهنه كننده است، آسايش دنيا بى دوام، و سختى هايش بى پايان، و بلاهايش دائمى است.
4- دنيا و زاهدان
زاهدان گروهى از مردم دنيايند كه دنيا پرست نمى باشند، پس در دنيا زندگى مى كنند امّا آلودگى دنيا پرستان را ندارند، در دنيا با آگاهى و بصيرت عمل مى كنند، و در ترك زشتى ها از همه پيشى مى گيرند، بدنهايشان به گونهاى در تلاش و حركت است كه گويا ميان مردم آخرتند، اهل دنيا را مى نگرند كه مرگ بدنها را بزرگ مى شمارند، امّا آنها مرگ دلهاى زندگان را بزرگتر مى دانند.