ترجمه خطبه 34 نهج البلاغه- فرمایش امام(ع) پس از شكست شورشيان خوارج

(اين خطبه را پس از شكست شورشيان خوارج، در سال 38 هجرى براى بسيج كردن مردم جهت مبارزه با شاميان در «نخيله كوفه» ايراد فرمود)
فهرست مطالب
1- نكوهش از سستى و نافرمانى كوفيان
2- علل عقب ماندگى مردم كوفه
3- حقوق متقابل مردم و رهبرى

1- نكوهش از سستى و نافرمانى كوفيان
نفرين بر شما كوفيان كه از فراوانى سرزنش شما خسته شدم. آيا به جاى زندگى جاويدان قيامت به زندگى زود گذر دنيا رضايت داديد و بجاى عزّت و سر بلندى، بدبختى و ذلّت را انتخاب كرديد هر گاه شما را به جهاد با دشمنتان دعوت مى ‏كنم، چشمانتان از ترس در كاسه مى ‏گردد، گويا ترس از مرگ عقل شما را ربوده و چون انسان‏هاى مست از خود بيگانه شده، حيران و سرگردانيد. گويا عقل‏ هاى خود را از دست داده و درك نمى ‏كنيد. من ديگر هيچ گاه به شما اطمينان ندارم، و شما را پشتوانه خود نمى ‏پندارم، شما ياران شرافتمندى نيستيد كه كسى به سوى شما دست دراز كند. به شتران بى ساربان مى‏ مانيد كه هر گاه از يك طرف جمع آورى گرديد، از سوى ديگر پراكنده مى‏ شويد.
2- علل عقب ماندگى مردم كوفه
به خدا سوگند، شما بد وسيله ‏اى براى افروختن آتش جنگ هستيد، شما را فريب مى ‏دهند امّا فريب دادن نمى‏ دانيد، سرزمين شما را پياپى مى ‏گيرند و شما پروا نداريد، چشم دشمن براى حمله شما خواب ندارد ولى شما در غفلت به سر مى‏بريد. بخدا سوگند، شكست براى كسانى است كه دست از يارى يكديگر مى ‏كشند. سوگند بخدا، اگر جنگ سخت درگير شود و حرارت و سوزش مرگ شما را در برگيرد، از اطراف فرزند ابو طالب، همانند جدا شدن سر از تن، جدا و پراكنده مى‏شويد. به خدا سوگند آن كه دشمن را بر جان خويش مسلط گرداند تا گوشتش را بخورد، و استخوانش را بشكند، و پوستش را جدا سازد، عجز و ناتوانى ‏اش بسيار بزرگ و قلب او بسيار كوچك و ضعيف است. تو اگر مى‏ خواهى اينگونه باش، امّا من، به خدا سوگند از پاى ننشينم و قبل از آن كه دشمن فرصت يابد با شمشير آب ديده  چنان ضربه‏اى بر پيكر او وارد سازم كه ريزه ‏هاى استخوان سرش را بپراكند، و بازوها و قدم‏ هايش جدا گردد و از آن پس خدا هر چه خواهد انجام دهد.
3- حقوق متقابل مردم و رهبرى
اى مردم، مرا بر شما و شما را بر من حقّى واجب شده است، حق شما بر من، آن كه از خير خواهى شما دريغ نورزم و بيت المال را ميان شما عادلانه تقسيم كنم، و شما را آموزش دهم تا بى سواد و نادان نباشيد،
و شما را تربيت كنم تا راه و رسم زندگى را بدانيد. و اما حق من بر شما اين است كه به بيعت با من وفادار باشيد، و در آشكار و نهان برايم خير خواهى كنيد، هر گاه شما را فرا خواندم اجابت نماييد و فرمان دادم اطاعت كنيد

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن