عوامل حقيقى كاميابى
9- شور و مشورت
از اصطكاك دو سيم مثبت و منفى برق مى جهد؛ تقابل و مشاوره دو انديشه نيز فروغ مى بخشد. اين گاهى پيش پاى انسان را روشن مى كند و احيانا افق وسيعى را منور مى سازد.
البته معناى مشورت اين نيست كه انسان خود را دربست در اختيار ديگران بگذارد؛ بلكه مقصود اين است كه در مشكلات از ديگران چاره جوئى كند،و راهنمائيهاى آنان را پس از تدبر و دقت كافى بكار گمارد.
در جنگ احزاب ، سپاه عرب بسان مور و ملخ به قصد تسخير مدينه به سوى آن شهر هجوم آوردند. پيامبر شوراى نظامى تشكيل داد. يك افسر آزموده ايرانى ، سلمان فارسى ، پيشنهاد كرد كه در نقاط آسيب پذير شهر به پهناى سه قدم و به عمق دو قدم خندق بكنيم ، و در داخل خندق ، هر صد قدمى سنگر و پاسگاه و برجهاى مراقبت به وجود آوريم ، و سربازان نيرومند را واداريم كه حفاظت خندق را به عهده بگيرند و از عبور و نزديك شدن سپاه عرب جلوگيرى به عمل آورند، و متجاوزان را با پرتاب سنگ و تير عقب برانند.
نظر اين افسر ايرانى مورد پسند پيامبر و اعضاء شورا قرار گرفت و پس از 25 روز تلاش ، كار خندق پايان پذيرفت . سپاه عرب در برابر اين فن نظامى انگشت تعجب به دندان گرفتند و پس از يك ماه معطلى ، با دادن چند كشته باز گشتند.(12)
در ممالك توسعه يافته ، حكومتها براساس تشكيل مجلسين شورا و سنا استوار است . ذليل ترين ملت كسانى هستند كه زير يوغ استبداد بسر مى برند و سرنوشت كشور را به دست يك فرد مى سپارند.
مشاوره يكى از تعاليم عالى اسلام است . خداى بزرگ به پيامبر دستور مى دهد كه اى محمد (ص ) «شاورهم فى الامر» در امور اجتماعى و سياسى با ياران و دوستان خود مشاوره بنما.
پيامبر در بيابان سوزان بدر كه دشمن با نفرات چند برابر و سلاح كوبنده خود، هستى اسلام را تهديد به فنا مى كرد، شوراى جنگى با شكوهى تشكيل داد و رو به مردم كرد و فرمود : «نظر و راى خود را درباره نبرد با قريش در اين بيابان ابراز كنيد. آيا صلاح اين است كه پيشروى كنيم و با دشمن روبرو شويم ، يا از اين نقطه به مدينه باز گرديم ؟» افسرى بنام مقداد برخاست و گفت : «قلوب ما با توست . ما هرگز سخن بنى اسرائيل را دعوت به جهاد كرد، چنين جوابش دادند : «اى موسى ! تو و خدايت برويد. نبرد كنيد ما در اينجا نشسته ايم .» ولى ما مى گوييم اين محمد تو و خدايت برويد و جهاد كنيد ما نيز با شما همراهيم . افسر ديگرى از افسران انصار به نام سعد معاذ برخاست و اشاره به بحر احمر كرد و گفت : « اى قائد اعظم ، هرگاه تو وارد اين دريا شوى ، ما نيز پشت سر شما وارد مى شويم و يك نفر از ما از پيروى شما سرباز نمى زند. ما هرگز از رو به رو شدن با دشمن نمى ترسيم . شايد در اين راه خدماتى انجام دهيم كه چشم شما را روشن گرداند.»
سخنان اين دو افسر مورد تاييد سر كرده هاى ديگر نيز قرار گرفت . شور و شعف عجيبى در انجمن افسران و سربازان به وجود آمد. تصميم پيامبر را به پيشروى ، قطعى ساخت . او به وسيله شورا روحيه افسران و قدرت روحى سربازان خود را به دست آورد و فورا دستور حركت صادر نمود.
او نه در اين مورد، بلكه در موارد ديگر مانند جنگ احد، و خيبر به مشورت پرداخت حركت صادر نمود.(13)
او نه تنها در اين مورد، بلكه در موارد ديگر مانند جنگ احد، و خيبر به مشورت پرداخت ، و نتايج بزرگى عائد او گرديد.
جوانان كم تجربه بايد از تجربيات مردان مجرب كه سردى و گرمى روزگار را چشيده بهره مند گردند. ممكن است بر اثر كمى اطلاع ، ما روى كار را ببنيم و از درون آن آگاه نباشيم .
فتوحات بزرگى كه در دوره خليفه دوم نصيب مسلمانان گرديد روى اصل مشاوره بود. خليفه وقت مشكلات خود را با امير مومنان در ميان مى گذارد و رموز پيروزى و فتح در جنگها را از او مى آموخت .
وقتى خليفه درباره نبرد با دولت ساسان با على (ع ) مشورت كرد و گفت «اگر اصلاح باشد، خودم نيز در اين جنگ شركت كنم .» امير مومنان در پاسخ وى گفت : «اگر مسلمانان در اين نبرد شكست بخورند وشما نيز در ميان آنها باشيد در اين صورت براى آنها پناهگاهى نخواهد بود، و آنان با شكست روبرو شوند، شما مى توانيد براى آنان كمك بفرستيد و آنان نيز مى توانند از اين نقطه به عنوان يك پناهگاه استفاده كنند.»(14)
پي نوشت ها
12- تاريخ كامل ابن اثير، ج 2، ص 122 123.
13- 1 ابن هشام ، ج 2، ص 253.
14- نهج البلاغه ، خطبه 130.
منبع:کتاب رمز پیروزی مردان بزرگ- نوشته آیت الله سبحانی