1- از امام صادق (ع) روايت شده است: در روز رستاخيز مردى نزد مرد ديگرى مىآيد و او را به خونش آغشته مىكند و مردم سرگرم حسابند، آن مرد مىگويد با من چه كار دارى و چرا مرا خون آلود كردى؟ مىگويد چون تو در دنيا قاتل مرا عليه من يارى دادى و من كشته شدم.
2- امام صادق (ع) فرمود: هر كس با كوچكترين كلمهاى بر ضرر مؤمن اقدام كند، روز قيامت خداى را ديدار كند در حالى كه اين جمله در پيشانىاش نوشته شده، اين شخص از رحمت نااميد است.
3- امام باقر (ع) فرمود: روز رستاخيز شخصى در عرصه محشر حاضر مىشود و يك شيشه خون به او مىدهند و مىگويند اين سهم تو از خون فلانى است، مىگويد پروردگارا تو مىدانى كه من خونى نريختهام و مرا خودت قبض روح كردى، خداوند مىفرمايد: آرى، ولى آيا تو از فلانى فرزند فلان چنين و چنان نشنيدى پس آن را بازگو كردى تا اين كه گفتارت به فلانى رسيد و او به سبب گفتههاى تو آن مرد را كشت و اين نصيب تو از خون اوست.
حديث 4 مانند حديث 2 است، فقط در جمله آخر: (نوميد از رحمت من است) قيد نشده است.