1- امام صادق (ع) فرمود كه پيغمبر (ص) فرموده است، خداوند مرا به سازگارى با مردم دستور داد همان طور كه به انجام واجبات امر فرمود.
2- امام باقر (ع) فرمود: در تورات نوشته شده است: از جمله سخنان خدا با موسى بن عمران (ع) اين بود: اى موسى اسرار مرا در باطن خويش نهفته دار، ولى در ظاهرت مدارا كردن با دشمن خود و من را از جانب من آشكار كن، و با اظهار اسرار من در نزد مردم باعث ناسزاگويى آنان به من نشوى، و در دشنام دادن به من شريك دشمن خود و دشمن من گردى.
3- حسين بن حسن گويد: از امام صادق (ع) شنيدم كه مىفرمود:
جبرئيل (ع) بر پيغمبر (ص) نازل شد و گفت: اى محمّد خداوند به تو سلام مىرساند، و مىگويد: با خلق من مدارا كن.
4- امام صادق (ع) فرمود: كه پيغمبر (ص) فرموده است سه خصلت است كه هر كس نداشته باشد هيچ يك از اعمالش كامل نيست، تقوايى كه وى را از نافرمانى خدا باز دارد، اخلاقى كه با آن با مردم مدار كند، حلمى كه جهالت شخصى نادان را با آن ردّ نمايد.
5- امام صادق (ع) فرمود: پيغمبر (ص) فرموده است: مدارا كردن با مردم نصف ايمان، و لطف كردن به آنها نصف زندگى است. سپس امام (ع) فرمود: با نيكان به طور پنهانى و با بدان آشكارا معاشرت داشته باشيد، و به بدان رغبت زياد نشان ندهيد كه بر شما ستم كنند، زيرا بزودى روزگارى برايتان پيش آيد كه در آن روزگار مردم متديّن رهايى ندارند مگر كسى كه وى را ابله پندارند، و خودش نيز تحمل كند كه به او نسبت ابله و بىعقلى بدهند.
6- حذيفة بن منصور گويد: از امام صادق (ع) شنيدم كه مىفرمود: گروهى از قريش مدارا كردنشان با مردم كم شد تا از قريش رانده شدند، به خدا قسم از نظر خانوادگى عيبى نداشتند، و گروه ديگر از غير قريش سازگارىشان با مردم بهتر شد به خاندان عالى پيوستند. سپس فرمود: كسى كه دست نيكى خود را از مردم دريغ دارد، فقط دستى از آنها بازداشته، در صورتى كه مردم دستهاى زياد از او باز مىدارند. 7- امام صادق (ع) خطاب به اسحاق بن عمّار فرمود: اى اسحاق، منافق را با زبانت اصلاح كن، دوستى خويش را با مؤمن خالص گردان، و اگر فرد يهودى همنشين تو شد، حقّ همنشينى وى را نيكو بدار.
8- على (ع) در وصيت خود به فرزندش محمد حنفيّه فرمود: به همه مردم نيكى كن آن چنان كه مىخواهى به تو نيكى كنند، آنچه را كه براى خودت مىپسندى براى آنان نيز بپسند، و آنچه كه براى خويشتن نمىپسندى براى ديگران نيز مپسند، اخلاقت را با مردم نيكو كن تا در غيابت به تو محبّت ورزند، و اگر مردى برايت اشك ريزند، و إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ گويند، و از كسانى مباش كه در مرگش بگويند: الحمد للّه رب العالمين، بدان كه مدارا كردن با مردم پس از ايمان به خداى عزّ و جل سرآمد عقل است، كسى كه با همنشينانش خوب معاشرت نكند، خيرى در او نيست. و آنان كه ناچارند با وى معاشرت نمايند، خداوند براى رهايى از شرّ او راه نجاتى قرار مىدهد.- آنگاه فرمود:- من تمام زندگى و معاشرت مردم با يك ديگر را به منزله پيمانه پر مىپندارم كه دو جزء آن جلب محبّت و نيكى كردن، و يك جزء ديگرش در غفلت به سر بردن است. 9- در حديث مرفوعهاى آمده است. كه على (ع) به فرزندانش فرمود: فرزندانم از دشمنى با مردم بپرهيزيد، زيرا آنها از دو صنف خارج نيستند، عاقلى كه با شما مجادله كند، و نادانى كه با شما به جهالت رفتار نمايد. و كلام به منزله مرد است، و پاسخش زن، هنگامى كه زن و مرد به هم پيوندند ناچار ثمرهاى خواهد داشت، سپس اين شعر را خواند.
هر كه از پاسخ بپرهيزد آبرويش سلامت ماند.
و كسى كه با مردم مدارا كند كار خوبى كرده است* كسى كه مردم را بزرگ شمارد مردم نيز او را بزرگ دانند* و هر كه مردم را تحقير نمايد هرگز مردم بزرگش نشمارند 10- سفيان بن عيينه گويد به زهرى گفتم: با على بن حسين (ع) ملاقات كردى؟ گفت آرى. و تا حال با كسى برتر از او ملاقات نكردهام. من براى او دوستى در نهان و دشمنى آشكارا نمىشناسم گفتند چگونه؟ گفت چون كسى را نديدم كه آن حضرت را دوست دارد، ولى از شدّت معرفت به فضلش به او رشك نبرد، و كسى را نديدم كه با آن حضرت دشمن باشد ولى از شدّت مداراى او با وى مدارا نكند.