1- معمّر بن خلّاد گويد: به ابو الحسن امام كاظم (ع) عرض كردم فدايت شوم عدّهاى با هم هستند و شوخى مىكنند و مىخندند، امام فرمود: اشكال ندارد اگر در آن نباشد؛ فهميدم منظور امام اين است كه در آن شوخى، فحش و هرزه گويى نباشد. سپس فرمود: عرب صحرانشينى هديهاى براى پيامبر (ص) آورد، و به پيامبر (ص) عرض كرد: پول هديه مرا بدهيد، رسول خدا (ص) خنديد، و هنگامى كه غمگين مىشد مىفرمود: آن عرب چه شد؟ اى كاش به نزد ما مىآمد.
2- ابو الحسن اول امام موسى كاظم (ع) فرمود: يحيى بن زكريّا گريه مىكرد و نمىخنديد، امّا عيسى بن مريم مىخنديد و گريه هم مىكرد و عمل حضرت عيسى (ع) بهتر از عمل حضرت يحيى (ع) بود.
3- فضل بن ابى قرّة گويد: امام صادق (ع) فرمود: هر مؤمنى داراى دعابه است، پرسيدم دعابه چيست؟ فرمود: شوخى.
4- يونس بن شيبانى گويد: امام صادق (ع) سؤال كرد: چگونه است وضع شوخى كردن شما مؤمنين با يك ديگر؟ عرض كردم كم است فرمود: شوخى را ترك نكنيد زيرا شوخى نشانه خوش خلقى است، و بدين وسيله برادرت را خوشحال مىكنى، رسول خدا (ص) با مردم شوخى مىكرد و مىخواست آنها را خوشحال كند.
5- عبد اللّه بن محمّد جعفى گويد: از امام صادق (ع) شنيدم كه مىفرمود:
كسى را كه در بين مردم شوخى مىكند خدا دوست دارد در صورتى كه به فحش نينجامد. 6- حمران بن اعين گويد: به خدمت امام محمّد باقر (ع) رسيدم و عرض كردم مرا نصيحت كنيد، فرمود: تو را به تقواى الهى سفارش مىكنم، از شوخى بپرهيز زيرا احترام و آبروى شخص را مىبرد.
7- امام جعفر صادق (ع) از پدرانش (ع) نقل فرموده است كه پيامبر (ص) (در وصيّتش به علىّ (ع» فرمود: يا على شوخى نكن زيرا آبرويت را مىبرد و دروغ مگو كه نورانيّت را از تو مىگيرد. (مرحوم علّامه مىفرمايند منظور در اين احاديث شوخى زياد است).