عشق و پرستش

عشق و پرستش
منظر مهر (مبانى تربيت در نهج البلاغه) – 25

انسان به ذات خود اهل پرستش است و زندگى آدمى هرگز از پرستش و تجليات آن خالى نبوده است . انسان به فطرت اصلى خود عاشق معبود حقيقى و ذات مستجمع جميع كمالات است .
كس نيست كه افتاده آن زلف دوتا نيست / در رهگذر كيست كه اين دام بلا نيست (126)

بر اين اساس است كه اصلى ترين احكام فطرت يعنى فطرت توحيد در آدمى شكل گرفته است .
"بايد دانست كه از فطرت هاى الهى يكى فطرت بر اصل وجود مبداء - تعالى و تقدس - است ؛ و ديگر فطرت بر توحايد است ؛ و ديگر فطرت بر استجماع آن ذات مقدس است جميع كمالات را." (127)
اميرمؤ منان على (عليه السلام) درباره اشرف فطريات و برترين جلوه فطرت آدمى فرموده است :
"و كلمه الاخلاص فانها الفطره ." (128)
يكتا دانستن پروردگار مقتضاى فطرت انسانى است .
چون انسان به فطرتش طالب كمال ، و حسن و جمال مطلق است ، همين منشاء فطرت آدمى بر توحيد است و تلاش مربيان الهى بر اين بوده است كه مردمان را به خود آورند تا حجابهاى فطرت را كنار زنند و به حقيقت فطرت توحيدى خود روى كنند كه خميره ذرات وجود آدمى ، عشق به معبود حقيقى است .
جز عشق تو هيچ نيست اندر دل ما / عشق تو سرشته گشته اندر گل ما (129)

126- شمس الدين محمد حافظ شيرازى ، غزلهاى حافظ، تدوين سليم نيسارى ، چاپ دوم ، انتشارات بين المللى الهدى ، 1371، ش . ص 62.
127- چهل حديث ، صص 181 - 182.
128- نهج البلاغه ، خطبه 110.
129- امام روح الله موسوى خمينى ، ديوان امام : سروده هاى حضرت امام خمينى ، چاپ چهارم ، مؤ سسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى ، 1373 ش . ص 44.
منبع : منظر مهر (مبانى تربيت در نهج البلاغه)
نویسنده : مصطفى دلشاد تهرانى

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن