وجه دوم اين است كه تشنگى آن حضرت در چهار عضو ايشان اثر گذاشت : لب مباركشان از شدت تشنگى خشكيده شد. كبد ايشان در اثر نبودن آب تفتيده گرديد. خود امام عليه السلام وقتى اظهار تشنگى كرد از اين مساءله خبر داد. امام عليه السلام قبل از آن ، تا زمانى كه بر روى پاى خود ايستاده بود اين موضوع را اظهار نكرد، بلكه زمانى كه نااميد شد و دريافت دشمن نيز يقين پيدا كرده كه ايشان زنده نمى ماند، خطاب به آنها گفت : قطره آبى به من بدهيد، جگرم از تشنگى پاره پاره شد. آن طور كه در حديث آمده است ، زبان امام نيز از شدت گرداندن در دهان ، مجروح شده بود و چشم ايشان نيز از شدت تشنگى تيره و تار شده بود. در حديث جبرئيل به آدم آمده است : اى آدم ! كاش او را مى ديدى در حالى كه فرياد واعطشا مى زند.
بر شهيد آغشته به خونى گريه كنيد كه ديدگان بسيارى بر او گريه كردند و بر آن تشنه لبى گريه كنيد كه اگر تمام آب درياها مركب شوند و براى مدح و ثناى او به كار روند، نمى توان مدح او را نوشت .
منبع : خصائص الحسينيه و المزايا المظلوم
نویسنده : آية الله شيخ جعفر شوشترى