مقصد نهم

خصائص الحسينيه و المزايا المظلوم - 114
اين مقصد درباره خواص گريه از نظر اجر و ثواب است كه انواعى دارد:
نوع اول ؛ مربوط به نجات از عقاب و اهوال است . تفصيل اين مطلب در چند نكته نهفته است كه عبارتند از:
الف : خروج روح از بدن گرفتارى بزرگ ، هول شديد و عذاب دردناكى است . على عليه السلام در اين باره فرموده است : مرگ ، جان كندن سختى دارد كه وحشت انگيزتر از آن است كه توصيف شود و يا در انديشه هاى اهل اين دنيا درك بشود. در حالى كه گريه بر حسين عليه السلام ، انسان را از آن نجات مى دهد. امام صادق عليه السلام به مسمع بن عبدالملك فرمود: اى مسمع ! تو از اهالى عراق هستى ، آيا قبر حسين عليه السلام را زيارت مى كنى ؟ گفت : نه ؛ زيرا دشمنان ناصبى زيادى دارم ، مى ترسم نزد والى سعايت مرا كنند و مجازات شوم . امام فرمود: آيا به گريه و زارى مى افتى ؟ گفت : بله ، به خدا گريه مى كنم و خانواده ام اثر آن را در من مى بينند و حتى از طعام امتناع مى كنم . امام صادق فرمود: هنگام مرگ خواهى ديد كه پدران من بر بالين تو حاضر مى شوند و به ملك الموت سفارش تو را مى كنند، به نحوى كه چشمت روشن مى شود.
ب : مشاهده ملك الموت ، بخصوص براى اهل معصيت ، هول شديد و گرفتارى عظيم و وحشت انگيز است ؛ اما گريه بر حسين عليه السلام موجب نجات از اين امر مى شود. امام صادق عليه السلام پس از آن فرمايش ، به مسمع گفت : ملك الموت به تو مهربان تر از مادر مهربان به فرزندش است . آيا ديدن مادر مهربان وحشتناك است ؟
ج : فرود آمدن در قبر، عذاب دردناك و مصيبت بزرگ و گرفتارى هولناكى است ، به همين خاطر مستحب است كه ميت در سه مرحله به قبر منتقل شود تا ترسش ريخته شود؛ اما گريه بر حسين عليه السلام موجب نجات از اين گرفتارى است . در روايت هاى زيادى وارد شده است ، سرورى كه خداوند آن را در قبر مؤ من وارد مى كند، از آن صورت نيكويى را خلق مى نمايد: تا قبل از شخص وارد قبر شود و شخص مؤ من را ملاقات كند و به او مى گويد: اى دوستدار خداوند! تو را بشارت به كرامت خداوند و رضوان او باد، و با او انس مى گيرد و به او اطمينان مى دهد تا وقتى كه حساب به پايان مى رسد. وقتى كه ما قلب پيامبر صلى الله عليه و آله ، اميرالمؤ منين عليه السلام ، قلب فاطمه زهراء سلام الله عليها و قلب حسن مجتبى و سيدالشهداء عليهما السلام را با گريه بر حسين شاد كنيم ، و به اين ترتيب آن بزرگواران را مسرور نماييم ، آنها مى فرمايند كه آن كار صله و احسانى از طرف شما براى ما است . پس چگونه خواهد بود زيبايى صورت مثالى كه از سرور آنها خلق مى شود و چگونه خواهد بود جمال صورتى كه از صفات آنها خلق شده است و هنگام ورود به قبر با ما ملاقات مى كند و با ما انس مى گيرد!!
4 - باقى ماندن در قبر و برزخ عذابى دردناك و مصيبت بزرگ و گرفتارى هولناكى است . آيا فرمايش اميرالمؤ منين عليه السلام را كه به زبان حال اهل قبور است شنيده اى ؟ ((آنها هر آن پيام مى دهند كه تنگى قبر براى ما سخت و دشوار است ،... و اقامتمان در منازل وحشت طولانى گرديد.)) در حالى كه گريه بر حسين عليه السلام در اين باره سودمند است ؛ چرا كه درباره گريه كننده بر حسين آمده است كه اين شخص به هنگام مرگ چنان شاد مى شود كه تا روز قيامت اين شادى در قلب او باقى مى ماند.
5 - خروج از قبر مصيبتى بزرگ و وحشتى عظيم و گرفتارى هولناكى است كه حضرت سجاد عليه السلام را به گريه واداشت . آن حضرت گريه مى كرد و مى فرمود: گريه من براى خارج شدنم از قبرم در حالى است كه عريان و ذليل هستم و بر پشت خود بارم را حمل مى كنم ، يك بار به طرف راست و بار ديگر به سمت چپم مى نگرم و مى بينم كه خلايق هر يك به كارى غير از كار من مشغول هستند. در آن روز، چهره هايى فروزان و خندان و شادمان است و رخسارهايى غبارآلود است كه دود تاريكى آن را فرا گرفته است . اما گريه بر حسين عليه السلام موجب عزت و پوشيده شدن گناهان و سبك شدن بارى است كه بر پشت انسان است . بنابراين اگر اين خوف و ترس وجود دارد كه در آن روز چهره غبارآلود باشد و بر آن غبار تيرگى و ذلت نشسته باشد، اما درباره گريه كننده بر حسين عليه السلام آمده است كه او در حالى از قبرش بيرون مى آيد كه شادى بر چهره دارد و ملائكه با او ملاقات مى كنند و به او بشارت مى دهند كه خداوند براى او چه چيزهايى را تدارك ديده است .

6 - زلزله قيامت قضيه بزرگى است كه همان مصيبت عظمى باشد، اين زلزله داراى مواطن و مواقفى است و حالت ها و سختى هايى دارد؛ و بر حسب حالت هايى كه در آن وجود دارد، داراى اسامى متعددى است . مثلا به اعتبار حالتى ، قيامت و به اعتبار حالت هاى ديگر غاشيه ، ساعت ، زلزله ، حاقه ، قارعة ، يوم الفصل ، يوم الدين ، يوم الفزع الاكبر، يوم العرض الاكبر، يوم الحساب ، الطامة الكبرى ، الصاخة ، الواقعة ، يوم الفرار، يوم البكاء، يوم التناد، يوم التغابن ، يوم الازفة ، يوم يكون الناس كالفراش المبثوث و يوم لا يسئل حميم حميما، ناميده شده است .
نجات يافتن از هر موطن و موقف اين زلزله ، نياز به اعمال ، صفات ، احوال ، اخلاق ، مجاهدت هاى دشوار، بذل جان و اموال ، شب زنده دارى ها، عبادت ها، ترك راحتى ها و دورى جستن از دنيا دارد؛ اما گريه بر حسين عليه السلام به جاى همه اينها مى آيد، چرا كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به فاطمه سلام الله عليها - وقتى از پدرش سؤ ال كرد كه چه كسى عزاى فرزندم حسين را برپا مى دارد - فرمود: وقتى روز قيامت برپا شود، هر كس بر مصيبت هاى حسين گريه كرده باشد، ما دست او را مى گيريم و وارد بهشت مى گردانيم .
رسول خدا صلى الله عليه و آله دست هر كس را بگيرد، القارعة او را در هم نمى كوبد و مصيبت عظيمى او را در بر نمى گيرد و هيچ يك از آن صفات بر او جارى نمى شود، بلكه خندان است و روز قيامت برايش روز گريه نيست . همچنين روز قيامت روز غم و اندوه او نيست ، چون او راحت است . روز تغابن هم براى او نيست ، چرا كه او در مجمع حسين عليه السلام است و حسين از حال او مى پرسد و اين حامى مهربان است كه احوال گريه كنندگان بر خود را جويا مى شود.
7 - موقع حسابرسى و خواندن نامه عمل ، انسان هول عظيمى دارد؛ چرا كه امام متقيان و سرور صديقان ، هنگام تصور چنين حالتى گريه مى كرد. آن حضرت نيمه هاى شب به بيابان مى رفت و به اين خاطر نوحه سر مى داد و مى گفت : ((آه از آن زمانى كه در نامه اعمالم گناهانى را مى بينم كه من آنها را فراموش كرده بودم ، اما تو آنها را نوشته بودى ، پس ‍ مى گويى بگيريد او را. واى بر حال اين گرفتار كه عشيره اش نمى تواند او را نجات دهد.)) آنگاه آن حضرت گريه مى كرد و مانند مار گزيده بر خود مى پيچيد تا اينكه غش ‍ مى كرد و مانند چوب خشك مى شد. اما گريه بر حسين عليه السلام به هنگام خواندن نامه اعمال و آن زمان كه پيام مى رسد كه نامه ات را بخوان ، سودمند است . چرا كه گريه كنندگان بر آن حضرت ، در سايه عرش به سخنان حسين عليه السلام گوش فرا مى دهند، در حالى كه باقى مردم در حال پس دادن حساب هستند.
8 - عبور از صراط وحشتناك است و حتما هم بايد از آن گذشت و از امور حتمى است كه خداوند آن را مقرر فرموده است ، اما مردم به طور متفاوت از آن عبور مى كنند، برخى چون برق مى گذرند، تعدادى مانند كودكان چهار دست و پا مى روند؛ تعدادى هنگام عبور از آن مانند ساس به داخل آتش مى افتند؛ و اين در حالى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله ايستاده اند و به درگاه خداوند استغاثه مى كنند و مى گويند: اى خدا! تو خودت حفظ كن ؛ اما آن طور كه در روايت هاى معتبر آمده است : پيامبر دست گريه كننده بر حسين عليه السلام را مى گيرد و او را از صراط عبور مى دهد.
9- بردن به سوى جهنم اعظم اهوال و شديدترين نوع مجازات است كه همان فزع اكبر باشد؛ اما گريه بر حسين عليه السلام اثراتى دارد كه اين عذاب را دفع مى كند.
10 - افتادن در آتش ، از اعظم بليات است و عذابى است كه زمين و آسمان ها طاقت تحمل آن را ندارند، ولى گريه بر حسين عليه السلام موجب نجات از آن مى شود و آن طور كه در روايت آمده است قطره هايى از آن اشك ، آتش جهنم را خاموش مى گرداند، و اين كنايه از آن است كه گريه كننده بر حسين عليه السلام - در صورتى كه مجازاتش وقوع در آتش جهنم باشد - از آن به واسطه اين گريه خارج مى شود.
نوع دوم ؛ مربوط به پوشاندن گناهان و خطاهاست ؛ در روايت ها آمده است كه يك قطره اشك چشم براى امام حسين عليه السلام خطاها و گناهان را - اگر چه به اندازه درياها و ستارگان باشد - مى پوشاند.
نوع سوم ؛ مربوط به حسن حالت ها مى باشد؛ و حالتى نيكوتر از آن نيست كه دعاى پيامبر صلى الله عليه و آله و اميرالمؤ منين و زهراء و حسن عليهم السلام شامل حال تو گردد؛ و اين امر با درخواست حسين عليه السلام از آن بزرگواران براى دعاى بر تو صورت مى پذيرد و اين حالت با گريه بر حسين عليه السلام حاصل مى شود.
نوع چهارم ؛ مربوط به كسب ثواب و رسيدن به جنات است . در روايت آمده است كه اجر هر قطره اشكى كه براى حسين عليه السلام ريخته مى شود آن است كه خداوند صاحب آن اشك را براى مدتى در بهشت جاى مى دهد. كه منظور از اين روايت دوام و جاودانگى گريه كننده در بهشت است .
نوع پنجم ؛ مربوط به ارتقاى درجات است ؛ و هيچ درجه اى عالى تر از درجه افضل مخلوقات صلى الله عليه و آله و اهل بيت ايشان ، ائمه هدى عليهم السلام نيست . در حالى كه در روايت وارد شده است كه گريه كننده بر حسين عليه السلام ، درجاتى مانند آن بزرگواران دارد.

منبع : خصائص الحسينيه و المزايا المظلوم
نویسنده :  آية الله شيخ جعفر شوشترى

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن