خصائص الحسينيه و المزايا المظلوم - 137
اين مقصد، مقصد ظريف ، لطيف و جديدى است كه عنوان سوره ها را از اول قرآن تا آخر آن از فاتحة الكتاب تا سوره ناس متذكر مى شويم و آنچه از آنها متعلق به حسين عليه السلام است ، به اشاره ، يا به مناسبت تشريح مى كنيم .
درباره سوره فاتحة الكتاب به طور مستقل در مقصد قبلى سخن به ميان آمد.
اما در سوره بقره ؛ در اين سوره اولين مرثيه حسين عليه السلام آمده است ؛ آنجا كه خداوند فرمود: قالوا اتجعل فيها من يفسد فيها و يسفك الدماء.(57) گفتند: پروردگارا مى خواهى كسانى را بگمارى كه فساد كنند در زمين و خون ها بريزند. در حديث آمده است كه ملائكه شهادت حسين و يارانش را در كربلا ملاحظه كردند و به آن واسطه به اين آگاهى رسيدند كه آنها را نسبت به آن موضوع دلالت كرد.
سوره آل عمران ؛ امام حسين عليه السلام ، وقتى فرزندش على عازم ميدان جنگ شد، اين آيات از سوره آل عمران را تلاوت كرد؛ ان الله اصطفى آدم و نوحا و آل ابراهيم و آل عمران على العالمين ذرية بعضها من بعض والله سميع عليم .(58) خداوند آدم و نوح و خانواده ابراهيم و خانواده عمران را بر جهانيان برگزيد. فرزندانى هستند برخى از نسل برخى ديگر و خدا به گفته ها و احوال همه شنوا و دانا است .
سوره نساء، در اين سوره دومين آيه از آيات رثاى آن حضرت وجود دارد: المستضعفين من الرجال و النساء و الولدان لا يستطيعون حيلة و لا يهتدون سبيلا.(59) آن گروه از مردان و زنان و كودكان كه ناتوان بودند كه گريز و چاره اى برايشان نبود و راهى به نجات خود نمى يافتند. بارزترين افراد اين گروه همان كسانى هستند كه به همراه آن حضرت بودند. پس چه شده است شما را كه در راه آنها نمى جنگيد.
سوره مائده ؛ براى آن حضرت مائده اى است كه منطبق بر مائده طعام مى باشد و آن عبارت است از مائده اى از شراب كوثر كه براى او يارانش به منظور رفع عطش شان نازل شد، در حالى كه اصحاب امام به او نگفتند كه از خدا بخواه از آسمان مائده اى براى ما نازل كند(60) تا براى ما عيد باشد. بلكه آنها به نهايت تشنگى ، گرسنگى ، زخمى شدن و شهادت راضى بودند و اين امر براى آنها از هر طعام و شرابى گواراتر بود.
سوره اعراف ؛ بنا بر بعضى از معانى وارده درباره اين سوره ، حسين عليه السلام از اعراف است . او معرفت خاصى به سيماى زائر خود دارد، چرا كه زائر آن حضرت در روز قيامت داراى سيماى مخصوصى است كه ما آن را در عنوان مربوط به خواص زيارت امام حسين عليه السلام آورده ايم .
سوره انفال ؛ انفال حق آن حضرت و حق 9 نفر از فرزندان ايشان است كه از آن منع شدند و حقشان در اين باره غصب شد، اما علاوه بر اينها، امام حسين عليه السلام از حقى كه ميان او و همه مردم ، بلكه تمام موجودات ذى روح مشترك است ، يعنى آب ، باز داشته شد؛ آبى كه نه تنها از انفال نيست ، بلكه هر كس كه روح دارد، حتى كفار و حيوانات ، حق نوشيدن آن را دارند.
سوره برائت ؛ تمام آيات جهادى كه در اين سوره آمده است ، به طور حقيقى با جهاد اصحاب آن حضرت مطابقت دارد. در اين سوره آيه اى است كه اشاره به خريدن جان هاى مؤ منان توسط خدا دارد و آن آيه اين است ان الله اشترى من المؤ منين اءنفسهم و اموالهم باءن لهم الجنة يقاتلون فى سبيل الله فيقتلون و يقتلون وعدا عليه حقا فى التوراة و الانجيل و القرآن و من اوفى بعهده من الله فاستبشروا ببيعكم الذى بايعتم به و ذلك هو الفوز العظيم .(61)
خداوند جان و مال اهل ايمان را به بهشت خريدارى كرده ، آنها در راه خدا جهاد مى كنند كه دشمنان را به قتل برسانند و يا خود كشته شوند. اين وعده قطعى است بر خدا و عهدى است كه در تورات و انجيل و قرآن ياد فرموده و از خدا باوفاتر به عهد كيست ؟ اى اهل ايمان ! شما به خود در اين معامله بشارت دهيد كه اين معاهده با خدا به حقيقت سعادت و پيروزى بزرگى است .
در بازار اين معامله تمام بندگان خدا به نوعى معامله كرده اند، اما حسين عليه السلام در اين رابطه داراى معامله مخصوصى است . آن حضرت كالاى خويش را به نحو مخصوصى تسليم نمود و بهاى آن را به نحو خاصى دريافت كرد و آن طور كه از جميع خصايص آن حضرت با تدبر در آنها به دست مى آيد، نقل متاع و پيمانه و وزن كردن آن و همچنين حفظ و سرانجام بذل آن ، به نحو خاصى انجام گرفت .
سوره هود؛ امام حسين عليه السلام وقتى در ميدان رو در روى آن قوم ايستاد و براى آنها سخنرانى كرد، اين آيات از سوره هود را تلاوت كرد: انى اءشهد الله و اشهدوا انى برى ء مما تشركون من دونه فكيدونى جميعا ثم لا تنظرون انى توكلت على الله ربى و ربكم ما من دابة الا هو آخذ بناصيتها ان ربى على صراط مستقيم .(62) خدا را گواه مى گيرم و شما هم گواهى دهيد كه من از خدايانى كه غير از خداى يكتا مى پرستيد، بيزارم . شما هر فكر و تدبيرى در كار من داريد، بى هيچ مهلت انجام دهيد. من بر خدا كه پروردگار من و شماست توكل كرده ام كه زمام اختيار هر جنبنده به دست مشيت اوست و البته پروردگار من به راه راست خواهد بود.
سوره يوسف ؛ در روايات عامه آمده است كه اين سوره به پيامبر نازل شد، به خاطر اينكه آن حضرت را نسبت به ماجرايى كه براى فرزندش حسين عليه السلام پيش مى آيد، دلدارى دهد. در اين سوره تطبيقات ديگرى نيز وجود دارد.
سوره رعد؛ خداوند در اين سوره فرموده است ((و يسبح الرعد بحمده .))(63) رعد به تسبيح و ستايش او مشغول است . در حديث است ((هيچ ابرى حركت نمى كند و رعد و برق نمى زند مگر اينكه به قاتل حسين عليه السلام لعنت مى فرستد.))
سوره ابراهيم ؛ در اين سوره حكايت شده است كه حضرت ابراهيم عليه السلام ذريه خود را در صحراى غير قابل زراعت ساكن كرد. اين قضيه با نحوه ساكن كردن ذريه حسين عليه السلام توسط آن حضرت در كربلا و وداع او با آنها مطابقت دارد. همچنين گفتگوى ابراهيم عليه السلام با خانواده اش هنگامى كه آنها را در آن سرزمين اسكان داد، با گفتگوى حسين عليه السلام هنگامى كه خانواده اش را به سوى كربلا حركت داد، تطبيق مى كند.
سوره اسراء؛ حسين عليه السلام داراى معراج خاصى از سرزمين كربلا است كه در معراج قرار گرفتن آن سرزمين براى ملائكه و سير دادن خاص جدش صلى الله عليه و آله اثر گذاشت ؛ تا جايى كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: مرا به جايى كه به آن كربلا گفته مى شود سير دادند و در آنجا قتلگاه فرزندم حسين و يارانش را به من نشان دادند.
سوره كهف ؛ هنگامى كه سر مطهر آن حضرت بر نيزه بود، آياتى از سوره كهف را تلاوت نمود و زيد بن ارقم در كوفه شنيد كه سر حسين عليه السلام اين آيه را تلاوت مى كند ام حسبت ان اصحاب الكهف و الرقيم كانوا من آياتنا عجبا.(64) آيا گمان كردى كه قصه اصحاب كهف و رقيم در مقابل اين همه آيات و قدرت و عجايب حكمت هاى ما واقعه عجيبى است ؟ ديگران هم در شام شنيدند كه سر مطهر امام اين آيه را تلاوت مى كند انهم فتية آمنوا بربهم و زدناهم هدى .(65) آنها جوانمردانى بودند كه به خداى خود ايمان آوردند و ما بر مقام ايمان و هدايتشان افزوديم .
البته تلاوت اصل سوره كهف حكمت خاصى دارد، اما تلاوت آيه اول كه در كوفه قرائت شد و آيه دوم كه در شام تلاوت گرديد، هر يك داراى حكمت مخصوصى هستند.
سوره مريم ؛ در حديث زكريا عليه السلام آمده است كه ((كهيعص ))(66) اشاره به كربلا و هلاك شدن عترت پيامبر توسط يزيد در حالت عطش همراه با صبر و تحمل آنها دارد كه قبلا آن را آورده ايم .
در كتاب التهذيب به نقل از بحارالانوار از امام سجاد عليه السلام درباره اين گفته خداوند تعالى در قرآن كه فرمود: ((فحملته فانتبذت به مكانا قصيا))(67) پس مريم عليها السلام به آن پسر بار برداشت و به جايى دور خلوت گزيد، آمده است : از دمشق بيرون آمد تا به كربلا رسيد و او را در محل قبر حسين عليه السلام به دنيا آورد، سپس در همان شب مراجعت كرد.
سوره طه ؛ در اين سوره مناسبت هايى براى آن حضرت وجود دارد. در حكايت موسى عليه السلام آمده است اذ راءى نارا فقال لاهله امكثوا انى ءانست نار لعلى ءاتيكم منها بقبس او اجد على النار هدى .(68) آنگاه كه موسى آتشى مشاهده كرد، به اهل بيت خود گفت كمى مكث كنيد كه از دور آتشى مى بينم شايد كه پاره اى آتش بر شما بياورم يا از آن به جايى راه يابم .
حسين عليه السلام نيز آنگاه كه در مدينه بود، نورى از طرف كربلا ديد، سپس به اهل بيت خود گفت كه همراه من بياييد، و همچنين وقتى در مكه در اين باره از آن حضرت سؤ ال شد، در جواب فرمود: خداوند خواسته است كه آنها را در اسارت ببيند.
در سوره هاى بعد از طه نيز براى آن حضرت مناسبت هاى خاصى وجود دارد؛ به همين خاطر آن حضرت هنگام خروج از مدينه آياتى از سوره قصص و هنگام ورود به مكه نيز آياتى را تلاوت فرمود، كه ما آنها را در عنوان هجرت شرح خواهيم داد. يكى از اصحاب آن حضرت به هنگام مبارزه آياتى از سوره مؤ من را تلاوت كرد كه در عنوان مربوط به شهدا خواهد آمد.
آنچه بيان شد، به منظور ارائه نمونه هايى از مطابقت ها بود، لذا به همين مقدار بسنده مى كنيم و پس از اين ، برخى از مناسبت هاى كلى سوره ها را يادآور مى شويم :
سوره هايى كه با حروف مقطعه آغاز مى شوند، از جمله : حم ، يس ، ص ، المر، الم ، ق ، ن ، صورت هاى اين حروف در نقش ، تاثيراتى دارند و در آنها بنا به نسبت تعداد حروفشان اشاراتى وجود دارد و حروف آنها داراى تاءثيراتى است و همچنين اشاراتى به اسامى خداوند دارند و آنها رموزى هستند كه جز آنكه مخاطب به آنها بوده ، كسى به آن پى نمى برد.
در پيكر پاك حسين عليه السلام نيز در اثر ضربه شمشيرها حروف مقطعه ايى به وجود آمد كه براى هر يك از اين آثار، چه آثارى كه در اثر يك ضربه ، دو ضربه ، سه ضربه ، چهار ضربه ، پنج ضربه به وجود آمد، هياءت و شكل خاصى ايجاد شد؛ كه هر يك از آنها در عالم تسليم و رضا، رمزها و نشانه هايى است كه آنكه به رموز حروف مقطعه در اوايل قرآن راه يافته بود به آن رموز هم راه پيدا كرده بود؛ از اين رو بعضى از نقاط بدن حسين عليه السلام را به طور مخصوصى مى بوسيد و گاهى به على عليه السلام مى فرمود كه او را نگه دار و على او را نگه مى داشت و پيامبر صلى الله عليه و آله تمام بدن و جميع جاهاى حروف مقطعه را مى بوسيد و گريه مى كرد.
اوايل سوره هاى مسبحات (سوره هايى كه با سبح لله شروع شده است ) از جمله تناسب هاى صفات الهى است كه خداوند به عنوان نمونه به آن حضرت عطا كرده است ؛ ما اين مطلب را در عنوان مربوط به احترامات الهى تشريح كرديم .
سوره مدثر، باطن اين سوره به امام حسين عليه السلام تعلق دارد، كما اينكه اين مساءله از معناى ظاهرى آن خارج نيست ، چرا كه مدثر، پيامبر صلى الله عليه و آله است و حسين از آن حضرت مى باشد.
سوره مزمل ؛ آن حضرت مخاطب به آن است ؛ زيرا مخاطب به آن ، از اوست ، آن حضرت است كه به خون خود آغشته شد و در شب تاريك قيام كرد و تاريكى را زدود و نور حق را جلوه گر ساخت و اصحاب به خون غلطيده آن حضرت مانند اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله هستند كه پيامبر در حق آنها در روز جنگ احد فرمود كه آنها را در لباس هاى به خون آغشته شان بپيچيد كه من گواه بر آنها هستم . با اين تفاوت كه براى اصحاب حسين عليه السلام لباس و پيراهنى باقى نمانده بود، بلكه آنها را در خونشان پيچيدند.
سوره هايى كه با سوگند آغاز مى شوند؛ اين سوره ها هر يك باطنى دارند كه با حالت هاى حسين ، شهادت آن حضرت ، سيماى او، روح ، جسد، قلب و اصحاب او و حالت هاى آنها، منطبق است .
پس گوش دل به آياتى از اين سوره ها بسپار كه بر تو تلاوت مى شود، كه از جمله آنها اين آيات است : و الصافات صفا فالزاجرات زجرا فالتاليات ذكرا.(69) سوگند به صف زدگان كه صف آرايى كرده اند، قسم به منع و زجر كنندگان ، سوگند به تلاوت كنندگان قرآن . باطن اين آيات با حسين عليه السلام و سپاهيان آن حضرت در صف بندى شان در جنگ به منظور حمايت از آن حضرت ، صف بندى شان براى نماز، صف پيكرهاى به زمين افتاده آنها و صف سرهاى بريده شان و صف آنها در دفن در يك قبر واحد، منطبق است .
- والفجر و ليال عشر و الشفع و الوتر و الليل اذا يسر.(70) قسم به صبحگاه و قسم به ده شب ، قسم به جفت و به فرد و قسم به شب آنگاه كه (به روشنى ) حركت كند.
حسين عليه السلام با نور هدايتش فجر است و شب هاى مصيبتش ده شب است . او و برادرش شفع (جفت ) هستند و آنگاه كه تنها و بى ياور ماند، فرد است ؛ فردى كه ياران و حاميانش به شهادت رسيدند. همچنين روح شريف آن حضرت وقتى به سوى پروردگارش بازگشت - آن طور كه در روايت ها آمده - همان نفس مطمئنه مى باشد كه در آخرين اين سوره آمده است .
والطور و كتاب مسطور فى رق منشور و البيت المعمور و السقف المرفوع و البحر المسجور.(71) قسم به كتاب نوشته شده در صحيفه گشوده فرقان ، قسم به بيت المعمور، قسم به طاق بلند و قسم به درياى آتش فروزان .
آن طور كه در حديث آمده است ، طور بنا به دو معناى ظاهرى و معنوى ، محل شهادت امام حسين عليه السلام است و كتاب مسطور، بدن شريف آن حضرت و بيت المعمور سر ايشان و بحر مسجور، ميدان كربلا در روزى است كه جنگ واقع شد.
- ((والنجم اذا هوى .))(72) قسم به ستاره چون فرود آيد. نحوه افتادن آن حضرت به زمين را بيان مى كند.
((والضحى ))(73) قسم به ((نور افشانى )) خورشيد. نور سيماى حسين عليه السلام يا نور اظهار ايمان به آن حضرت است .
- ((والسماء ذات البروج .))(74) قسم به آسمان كه داراى كاخ هاى باعظمت است . در واقع اين آسمان ، حسين عليه السلام است ، زيرا آن حضرت آسمانى است كه داراى 9 برج ، بلكه 13 برج است .
- والسماء و الطارق و ما ادريك ما الطارق النجم الثاقب .(75) قسم به آسمان و كوبنده (شب ) چه مى دانى طارق چيست ، ستاره درخشان است .
الثاقب ((ستاره ))ايست كه نورش از آسمان تلاءلوء مى كند و حسين عليه السلام ستاره درخشانى است كه نورش تاريكى هاى زمين را هم درخشندگى مى دهد.
- والشمس و ضحيها و القمر اذا تلاها و النهار اذا جلها.(76) قسم به آفتاب و تابش آن و به ماه كه به دنبال آفتاب آيد و به روز هنگامى كه زمين را روشن كند.
خورشيد همان سيماى نورانى حسين عليه السلام است ، خورشيد واقعى وجود مبارك آن حضرت مى باشد، زيرا اشعه خورشيد با يك تكه ابر از بين مى رود، در صورتى كه چهره حسين عليه السلام آغشته به خاك و خون گرديد، اما ذره اى از نور و درخشش آن كم نشد، بلكه پيكر مطهر آن حضرت در آن سه شب كه در بيابان افتاده بود چون خورشيد نورافشانى مى كرد.
- ((والمرسلات ))(77) قسم به رسولانى كه فرستاده شدند. مرسلات ، ملائكه اى هستند كه به منظور امور مربوط به حسين عليه السلام فرستاده شدند.
- آيه ((و النازعات غرقا))(78) و آيات بعد از آن ، ارواح مطهر حسين عليه السلام و اصحاب آن حضرت است .
- ((و الذاريات ذروا فالحاملات وقرا))(79) قسم به يك نوع پراكنده سازان ، قسم به حمل كنندگان سنگينى . در بعضى از تفسيرها مطالبى درباره اين دو آيه آمده است كه منطبق با اصحاب امام حسين عليه السلام و جهاد آنها در روز عاشورا مى باشد.
- ((والتين و الزيتون ))(80) قسم به انجير و زيتون ، در حديث آمده است كه زيتون همان حسين عليه السلام است .(81)
- ((والعاديات ))(82) سوگند به اسبان تندرو، اشاره به اسب هاى آنها در حالت دويدن دارد.
- تمام سوره قيامت منطبق با قيامت اهل بيت است كه روز عاشورا برپا شد، كه همان واقعه عظيم ، الحاقه ، الصاخه حقيقى و طامة الكبراى واقعى مى باشد، زيرا كه آن واقعه و مصيبت از هر مصيبتى سنگين تر است و اين واقعه همان ((القارعة )) است كه دل هاى نيكان و فاجران را در هم كوبيد و همان واقعه اى است كه زمين را به لرزه انداخت و همان الغاشية است كه درباره آن فرموده است ((هل اتيك حديث الغاشية .))(83) آيا حديث فرا گيرنده به تو رسيده است . آيا حديث آن به شما رسيده است و اين همان مطلبى است كه درباره آن تحقق پيدا كرد.
- ((اذا السماء انشقت .))(84) هنگامى كه آسمان شكافته شود، و ((اذا السماء انفطرت .))(85) هنگامى كه آسمان شكافته شود. و آن هنگامى است كه بر سر مبارك حسين عليه السلام ضربت وارد شد.
- و اذا الشمس كورت و اذا النجوم انكدرت .(86) هنگامى كه آفتاب تابان تاريك شود و ستارگان تيره شوند. اين معنا منطبق بر روز عاشورا است كه خورشيد ظاهرى و خورشيد باطنى ، چه به صورت ظاهر و چه به صورت باطن دچار تاريكى شدند.
هر يك از اين مطالب شرح و تفصيلى دارد كه من آن را در كتاب روضات الجنات در بحث مربوط به موعظه هاى قرآن آورده ام . از خداوند مسئلت دارم كه بر من منت بگذارد و توان بدهد كه آن را به اتمام برسانم .
- سوره قدر، فضايل شب قدر براى امام حسين عليه السلام ثابت شده است ، كه اين مطلب در عنوان مربوط به خصايص امام حسين عليه السلام در باب مربوط به اوقات شريف مخصوص زيارت ايشان خواهد آمد.
- سوره اخلاص و توحيد، حسين عليه السلام از خود، توحيد حقيقى را كه همان پيراستن علايق قلبى از هر آنچه غير خدا است ، بروز داد و اين نوع توحيد فقط مخصوص آن حضرت عليه السلام است ، او در اين زمينه همتايى ندارد.
- سوره الكافرون ؛ حسين عليه السلام دين كافران ، اهل نفاق و خلاف را انكار نمود و از آنها بيزارى جست و گفت ((لكم دينكم و لى دين ))(87) دين شما براى شما و دين من براى من .
- سوره الناس و الفلق نيز همان طور كه در روايت خاصه و عامه آمده ، هر دو به آن حضرت و برادرش عليهما السلام تعلق دارد.
57- بقره ، آيه 30
58- آل عمران آيات 33 و 34
59- نساء، آيه 98
60- اشاره به گفته حواريون (ياران حضرت عيسى دارد) كه از آن حضرت خواستند كه از خدا بخواهد از آسمان مائده اى بر آنها نازل كند.
61- برائت (توبه )، آيه 111
62- هود، آيات 54، 55، 56
63- رعد، آيه 13
64- كهف ، آيه 9
65- كهف ، آيه 13
66- مريم ، آيه 1
67- مريم ، آيه 22
68- طه ، آيه 10
69- صافات ، آيات 1، 2، 3
70- والفجر، آيات 1 و 4
71- الطور، آيات 1 تا 6
72- النجم ، آيه 1
73- الضحى ، آيه 1
74- البروج ، آيه 1
75- الطارق ، آيات 1 تا 3
76- الشمس ، آيات 1 تا 3
77- المرسلات ، آيه 1
78- النازعات ، آيه 1
79- الذاريات ، آيه 1 و 2
80- التين ، آيه 1
81- بحارالانوار، جلد 43، صفحه 291
82- العاديات ، آيه 1
83- الغاشيه ، آيه 1
84- انشقاق ، آيه 1
85- انفطار، آيه 1
86- التكوير، آيات 1 و 2
87- الكافرون ، آيه 6
منبع : خصائص الحسينيه و المزايا المظلوم
نویسنده : آية الله شيخ جعفر شوشترى
مترجم : خليل الله فاضلى