قال الله تبارك و تعالى
يابن ادم اجلك يضحك باملك و قضائى يضحك من حذرك و تقديرى يضحك من تدبيرك و اخرتى يضحك من دنياك و قسمتى يضحك من حرصك فان رزقك موزون معروف مكتوب مخزون، فبادر للموت بعملك الخير قبل الموت فان رزقك لا ياكله غيرك، (نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُم مَّعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا)
يابن ادم الدنيا مر على اوليائى لكن يحبون لقائى و حلو لاعدائى و لكن يكرهون لقائى،
يابن ادم الموت نازل بك و ان كرهت ( وَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنَا وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ* وَمِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَإِدْبَارَ النُّجُومِ )
اى فرزند آدم سرانجام تو، به آرزويت مىخندد (يعنى عمر تو كم است ولى آرزوى تو بسيار طولانى) و حكم من، به پرهيز تو مىخندد، و نقشه من، به نقشههاى تو مىخندد، و آخرت من، به دنياى تو مىخندد، و (روزى) تقسيم شده من به حرص تو مىخندد (چون حرص تو بر روزيت نيفزايد) همانا روزى تو تعيين شده، شناخته شده، نوشته شده و ذخيره گشته است. با كردار نيك خود رو بسوى مرگ كن پيش از آنكه مرگ بسوى تو آيد.
روزيت را ديگرى نخواهد خورد و ما معيشت آنها را در حيات دنيا در ميانشان تقسيم كرديم. (45)
اى فرزند آدم (دنيا به كام دوستان من تلخ است به همين جهت) دنيا گذر بر دوستان من نمود ولى آنان شوق ديدار مرا دارند، (ولى) دنيا به كام دشمنانم شيرين است (بهمين جهت) ايشان از ديدار من بيزارند.
اى فرزند آدم مرگ بسوى تو مىآيد اگرچه ناخوش دارى، برخواست پروردگارت شكيبا باش كه تو برانگيخته خواهى شد.
و چون برخيزى به ستايش پروردگار خود تسبيح گو، و پارهاى از شب به تسبيح او پرداز و به هنگام پشت كردن ستارگان (و طلوع صبح). (46)
_____________________________
45 - زخرف: 32.
46 - طور: 48 - 49