قال الله تبارك و تعالى
يابن ادم الى كم تشكوننى و الى كم تنسوننى و الى كم تكفروننى و لست بظلام للعبيد و الى متى تجحدون بنعمتى و رزقكم ياتيكم فى كل يوم من عندى و الى متى تجحدون بربو بيتى و ليس لكم رب غير و الى متى تجفوننى و لم اجفكم و من منع الزكوة من ماله فقد استخف بكتابى و اذا علم بوقت الصلوة و لم يفرغ لها فقد غفل عنى و اذا قال ان الخير من عندى و الشر من عند ابليس فقد جحد ربوبيتى و جعل ابليس شريكاً لى
اى فرزند آدم تا چه اندازه از من شكايت مىكنى، و چقدر مرا به فراموشى مىسپارى، و چه مقدار ناسپاس من هستى؟! با اينكه من (اصلاً) ظلمى به بندگان نمىكنم، و تا چه زمان نعمت مرا انكار مىكنيد با اينكه روزى هر روز از جانب من براى شما مىآيد، و تا چه زمان منكر خدائى و ربوبيت من هستيد با اينكه پروردگارى جز من براى شما نيست، و تا چه زمان از من روى بر مىگردانيد و اعراض مىكنيد با اينكه من با شما چنين نكردهام.
و هر كس زكات مال خود را ندهد كتاب(26) مرا سبك شمرده است، و زمانيكه از وقت نماز آگاه شود ولى دست از كار خويش نكشد پس، از من غافل شده و زمانيكه بگويد خير و خوبى از جانب من است و بدى از ناحيه ابليس است، پس خدائى و ربوبيت مرا انكار نموده و ابليس را شريك من قرار داده(27)
26 - مراد كتاب آسمانى است كه وجوب زكات در آن آمده
27 - كسيكه اصل نيكىها و خوبىها را از جانب خداوند نداند (با توجه به: و ما بكم من نعمة) در تأثير بداند و عمل خير را فقط بخود نسبت دهد، در حقيقت نوعى شرك است كه عملى شيطانى مىباشند