((557- فضيل از امام باقر (عليه السلام ) روايت كرده كه چون جعفربن ابيطالب از حبشه بازگشت ، رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) به او فرمود: شگفت آورترين چيزى كه در حبشه ديدى چه بود؟ عرض كرد: زنى از اهل حبشه را ديدم كه زنبيلى بر سر داشت و به راه خود مى رفت ، مردى از كنار او گذشت و با او تصادف كرد و آن زن را به زمين انداخت و زنبيل نيز از سرش به زمين افتاد، زن برخاست و نشست سپس گفت : واى بر حال تو از كيفر دهنده روز جزا آنگاه كه بر كرسى نشيند و حق مظلوم را از ظالم بستاند، رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) نيز از شنيدن اين داستان در شگفت شد.
شرح :
مجلسى (رحمة الله عليه ) گويد: شايد تعجب رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) از صدور چنين كلامى از يك زن حبشيه در ميان بلاد شرك بوده باشد. ))
أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ النَّهْدِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْوَلِيدِ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِى جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِجَعْفَرٍ ع حِينَ قَدِمَ مِنَ الْحَبَشَةِ أَيُّ شَيْءٍ أَعْجَبُ مَا رَأَيْتَ قَالَ رَأَيْتُ حَبَشِيَّةً مَرَّتْ وَ عَلَى رَأْسِهَا مِكْتَلٌ فَمَرَّ رَجُلٌ فَزَحَمَهَا فَطَرَحَهَا وَ وَقَعَ الْمِكْتَلُ عَنْ رَأْسِهَا فَجَلَسَتْ ثُمَّ قَالَتْ وَيْلٌ لَكَ مِنْ دَيَّانِ يَوْمِ الدِّينِ إِذَا جَلَسَ عَلَى الْكُرْسِيِّ وَ أَخَذَ لِلْمَظْلُومِ مِنَ الظَّالِمِ فَتَعَجَّبَ رَسُولُ اللَّهِ ص