((123- بشير كناسى گويد: شنيدم از امام صادق (عليه السلام ) كه مى فرمود: شما (ارتباط را) پيوست كرديد و مردم ديگر (آنرا) بريدند، و شما دوست داشتيد و مردم دشمنى كردند، و شما شناختيد و مردم ديگر انكار كردند به اينكه حق همان بود (كه آنها انكار كردند).
همانا خداوند محمد (صلى الله عليه و آله ) را بنده خود قرار داد پيش از آنكه پيامبرش كند، و همانا على (عليه السلام ) بنده خير خواهى بود براى خداى عزوجل و خدا هم خيرخواهى او را كرد، و او خداى عزوجل را دوست داشت ، خدا هم او را دوست داشت ، همانا حق ما در كتاب خدا روشن و آشكار است ، از ما است برگزيده اموال ، و از ما است انفال (غنيمتهاى جنگى ) و همانا مائيم آن مردمى كه خداى عزوجل فرمانبردارى ما را واجب فرمود، و به راستى شما به پيشوايانى اقتداء كرده ايد كه مردم در مورد نادانى (و نشناختن ) آنها معذور نيستند، و رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) فرمود: هر كه بميرد و امام و پيشوايى نداشته باشد به مرگ زمان جاهليت مرده است ، بر شما باد به فرمانبردارى كه همانا شما اصحاب على (عليه السلام ) را ديده ايد (و فرمانبرداران - يا نافرمانان آنحضرت را ديده ايد).
سپس فرمود: همانا رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) در همان بيمارى كه بدان از اينجهان رفت فرمود: خليل (و يار با وفاى ) مرا نزدم بخوانيد، آن دو زن (عايشه و حفصة ) به سوى پدران خويش فرستادند، و چون آندو آمدند رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) رو از آندو بگرداند سپس (دوباره ) فرمود: خليلم را به نزدم بخوانيد آندو گفتند: ما را كه ديد و اگر مقصودش ما بوديم با ما سخن مى گفت :، آندو زن (كه چنان ديدند) به دنبال على (عليه السلام ) فرستادند و چون آنجناب آمد سر خود را به طرف صورت رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) خم كرد و با او سخن گفت ، و او نيز با آنجناب سخن گفت تا چون سخن آندو به پايان رسيد، آندو نفر آنحضرت را ديدار كردند و به او گفتند: چه سخنى با تو مى گفت ؟ على (عليه السلام ) فرمود: هزار درب علم را برايم گفت كه از هر درى هزار در ديگر گشوده شود. ))
يَحْيَى الْحَلَبِيُّ عَنْ بَشِيرٍ الْكُنَاسِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ وَصَلْتُمْ وَ قَطَعَ النَّاسُ وَ أَحْبَبْتُمْ وَ أَبْغَضَ النَّاسُ وَ عَرَفْتُمْ وَ أَنْكَرَ النَّاسُ وَ هُوَ الْحَقُّ إِنَّ اللَّهَ اتَّخَذَ مُحَمَّداً ص عَبْداً قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَهُ نَبِيّاً وَ إِنَّ عَلِيّاً ع كَانَ عَبْداً نَاصِحاً لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَنَصَحَهُ وَ أَحَبَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَأَحَبَّهُ إِنَّ حَقَّنَا فِى كِتَابِ اللَّهِ بَيِّنٌ لَنَا صَفْوُ الْأَمْوَالِ وَ لَنَا الْأَنْفَالُ وَ إِنَّا قَوْمٌ فَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ طَاعَتَنَا وَ إِنَّكُمْ تَأْتَمُّونَ بِمَنْ لَا يُعْذَرُ النَّاسُ بِجَهَالَتِهِ وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ مَاتَ وَ لَيْسَ لَهُ إِمَامٌ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً عَلَيْكُمْ بِالطَّاعَةِ فَقَدْ رَأَيْتُمْ أَصْحَابَ عَلِيٍّ ع ثُمَّ قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ فِى مَرَضِهِ الَّذِى تُوُفِّيَ فِيهِ ادْعُوا لِي خَلِيلِي فَأَرْسَلَتَا إِلَى أَبَوَيْهِمَا فَلَمَّا جَاءَا أَعْرَضَ بِوَجْهِهِ ثُمَّ قَالَ ادْعُوا لِى خَلِيلِى فَقَالَا قَدْ رَآنَا لَوْ أَرَادَنَا لَكَلَّمَنَا فَأَرْسَلَتَا إِلَى عَلِيٍّ ع فَلَمَّا جَاءَ أَكَبَّ عَلَيْهِ يُحَدِّثُهُ وَ يُحَدِّثُهُ حَتَّى إِذَا فَرَغَ لَقِيَاهُ فَقَالَا مَا حَدَّثَكَ فَقَالَ حَدَّثَنِى بِأَلْفِ بَابٍ مِنَ الْعِلْمِ يُفْتَحُ كُلُّ بَابٍ إِلَى أَلْفِ بَابٍ