بَابُ أَنّ الرّاسِخِينَ فِي الْعِلْمِ هُمُ الْأَئِمّةُ ع
1- عِدّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ أَيّوبَ بْنِ الْحُرّ وَ عِمْرَانَ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ ع قَالَ نَحْنُ الرّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ وَ نَحْنُ نَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ
**اصول كافى جلد 1 صفحه: 308 روايه: 1 ***
ترجمه :
امام صادق عليه السلام فرمود: مائيم راسخون در علم و ما تأويل قرآن را مى دانيم.
2- عَلِيّ بْنُ مُحَمّدٍ عَنْ عَبْدِ اللّهِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ عَبْدِ اللّهِ بْنِ حَمّادٍ عَنْ بُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا ع فِي قَوْلِ اللّهِ عَزّ وَ جَلّ وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلّا اللّهُ وَ الرّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ فَرَسُولُ اللّهِ ص أَفْضَلُ الرّاسِخِينَ فِي الْعِلْمِ قَدْ عَلّمَهُ اللّهُ عَزّ وَ جَلّ جَمِيعَ مَا أَنْزَلَ عَلَيْهِ مِنَ التّنْزِيلِ وَ التّأْوِيلِ وَ مَا كَانَ اللّهُ لِيُنْزِلَ عَلَيْهِ شَيْئاً لَمْ يُعَلّمْهُ تَأْوِيلَهُ وَ أَوْصِيَاؤُهُ مِنْ بَعْدِهِ يَعْلَمُونَهُ كُلّهُ وَ الّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ تَأْوِيلَهُ إِذَا قَالَ الْعَالِمُ فِيهِمْ بِعِلْمٍ فَأَجَابَهُمُ اللّهُ بِقَوْلِهِ يَقُولُونَ آمَنّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبّنا وَ الْقُرْآنُ خَاصٌّ وَ عَامٌّ وَ مُحْكَمٌ وَ مُتَشَابِهٌ وَ نَاسِخٌ وَ مَنْسُوخٌ فَالرّاسِخُونُ فِي الْعِلْمِ يَعْلَمُونَهُ
**اصول كافى جلد 1 صفحه: 309 روايه: 2***
ترجمه :
يكى از دو امام باقر يا صادق (عليهما السلام) راجع بقول خداى عزوجل (6 سوره3) (((و جز خدا و راسخون در علم تأويل قرآن را نميدانند))) فرمود: پيغمبر(ص) بهترين راسخ در علم است.
خداى عزوجل همه آنچه را از تنزيل (معنى مطابقى) و تأويل (معنى التزامى) نازل فرمود باو آموخته است، چيزى را كه خدا تأويلش را باو نياموخت بر او نازل نفرمود و اوصياء پس از وى هم تمام آنرا مىدانند، و كسانيكه تأويل نميدانند (شيطان) هرگاه عالمان چيزى از روى علم بفرمايد (ايمان مىآورند و مىپذيرند) چنانچه خدا ايشان را پذيرفته و فرموده است (((ميگويند ايمان آورديم، همه قرآن از جانب پروردگار ماست))) و قرآن خاص و عام و محكم و تشابه و ناسخ و منسوخ دارد و راسخون در علم همه را ميدانند.
3- الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمّدٍ عَنْ مُعَلّى بْنِ مُحَمّدٍ عَنْ مُحَمّدِ بْنِ أُورَمَةَ عَنْ عَلِيّ بْنِ حَسّانَ عَنْ عَبْدِ الرّحْمَنِ بْنِ كَثِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ ع قَالَ الرّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمّةُ مِنْ بَعْدِهِ ع
**اصول كافى جلد 1 صفحه: 309 روايه: 3 ***
ترجمه :
امام صادق عليهالسلام فرمود: راسخون در علم اميرالمؤمنين و امامان پس از وى عليهم السلام ميباشند.
شرح :
آيه شريفه (6سوره 3) تمامش چنين است: (((خداست كه اين كتاب را بر تو نازل كرده قسمتى از آن آياتى ست محكم كه آنها اصل و پايه قرآنست و قسمتى از آن آياتى است متشابه. كسانيكه در دلشان خللى است، از قرآن آنچه را متشابه است، در طلب فتنه و بقصد تأويل پيروى ميكنند، در صورتيكه جز خدا تأويل آنرا نداند و راسخون در علم گويند: ايمان آورديم، همه قرآن از جانب پروردگار ماست و جز خردمندان اندرز نگيرند))).
مفسرين و دانشمندان اسلامى راجع بمحكم و متشابه بتفصيل بحث كرده و كتابهاى جداگانه در اين موضوع نوشتهاند كه معروفترين آنها رساله سيد مرتضى است، اين دانشمندان در رسائل خود اقوال مختلفى را كه راجع بمعنى محكم و متشابه و تعيين مصداق آنها و علت آمدن آيات متشابه در قرآن است، بحث ميكنند ولى آنچه مسلم است، آيات متشابه معنى واضح و روشنى چون آيات محكم ندارد، بلكه چند معنى شبيه بهم از آنها استفاده ميشود و بحكم آيه شريفه، مردميكه در دل خود خللى دارند، براى آشوبگرى و گمراه كردن مردم و تباهى دين، آيات متشابه را دستآويز خود قرار داده، طبق رأى و سليقه خويش تأويل ميكنند، در صورتيكه جز خدا كسى تأويل آنرا نداند و طبق اين سه روايت، خداى عزوجل تأويل قرآن را بپيغمبر و امام (ص) آموخته است و اگر به آنها نمىآموخت، فايدهاى نداشت كه كلام مبهم و نامعلومى را بر آنها نازل كند و اين منافات ندارد بااينكه بگوئيم: جز خدا كسى تأويل قرآن نمىداند، زيرا كه ايشان هم شاگرد مكتب خدايند و علم ايشان همان علم خداست.
اين در صورتى كه در مقام قرائت بر كلمه (((الله ))) وقف كنيم و (((الراسخون))) را مبتدا بگيريم ولى بنابر قرائت ديگر كه (((والراسخون ))) را عطف بالله دانستهاند اشكالى در ميان نيست و راسخ در علم، كسى است كه در علم ريشه دارد و آنرا خوب ضبط كرده و در آن استاد است كه افراد كاملش همان پيغمبر و امامان هدى (ص) ميباشند و بنابر روايت دوم شيعيان پاك و مخلص كه تأويل قرآن را نمىدانند تصديق اجمالى نموده و ميگويند: ما ميدانيم كه همه قرآن، چه محكم و چه متشابهش را پروردگار ما نازل كرده است و على عليهالسلام هم در اول خطبه 89 نهج البلاغه اين موضوع را بيان ميكند.