باب نود و سوم: حدیث شرم و حيا

امام صادق (ع ) فرمود:
آزرم ، فروغى است كه جوهره اش اساس ايمان است وتفسيرش پرهيز از هر چه كه توحيد ومعرفتِ خدا، انكارش كند (وآن را نپسندد).
پيامبر (ص ) فرمود: حيا از ايمان است ، پس حيا به واسطه ايمان قبول شود، وقوام ايمان ، به حيا باشد. صاحب حيا، همه اش خير وآن كسى كه از حيا محروم است اگر چه متعبّد ومتورّع باشد همه اش شرّ است . وگامى كه انسان با حيا در ساحت هيبت خدا برمى دارد، از عبادت هفتاد سال برايش ‍ بهتر است ، وبى شرمى ، اساس نفاق وتفرقه وكفر است .
رسول خدا (ص ) فرمود: چون حيا را كه مرز خوبى وبدى است به كنار نهادى ، هر چه بخواهى بكن (چه خير وچه شرّ، كه از بندگىِ حق خارج شده اى وبه كيفر خواهى رسيد). وقوّت حيا، از حزن وخوف است وحيا، مسكن ترس از خداست .
آغاز حيا ترس از خداست وصاحب حيا به كار خويش مشغول است واز مردم به دور، واز آنچه كه بدان مشغولند، به كنار. وچنانچه صاحب حيا را به خود واگذارند، با هيچ كس مجالست نكند.
رسول خدا (ص ) فرمود: چون خداى براى بنده اى خير خواهد، او را از نيكى هايش غافل كند وبه زشتى هايش بينا؛ ومجالست با غافلان ذكر خدا را بر او ناخوش كند.
وشرم بر پنج نوع باشد: 1) شرم از ارتكاب گناه ؛ 2) شرم از تقصير در بندگى ؛ 3) شرم از بزرگى وعظمت خدا؛ 4) شرم از محبّت خدا، كه دل او را فرا گرفته است واو را از ارتكاب معاصى باز مى دارد؛ 5) وشرم از هيبت وسلطه الهى .
هر يك از موارد ياد شده را اهلى است كه هر كدام ، مرتبه خاصّ خود را دارد.

 

 

الباب الثّالث والتّسعون : (فى الحياء)

قال الصّادق عليه السّلام :
الحياء نور جوهره صدر الايمان وتفسيره التّثبّت عند كلّ شى ء ينكره التّوحيد والمعرفة . قال النّبىّ صلّى اللّه عليه وآله : الحياء من الايمان ، فقيل : الحياء بالايمان ، والايمان بالحياء.
وصاحب الحياء خير كلّه ، ومن حرم الحياء فهو شرّ كلّه ، وان تعبّد وتورّع . وانّ خطوة تتخطّا [ه ] فى ساحات هيبة اللّه بالحياء منه اليه خير له من عبادة سبعين سنة . والوقاحة صدر النّفاق والشّقاق والكفر.
قال النّبىّ صلّى اللّه عليه وآله : اذا لم تستح فاعمل ما شئت اىّ اذا فارقت الحياء فكلّ ما عملت من خير وشرّ فانت به معاقب .
وقوّة الحياء من الحزن والخوف ، والحياء مسكن الخشية ، والحياء اوّله الهيبة . وصاحب الحياء مشتغل بشاءنه ، معتزل من النّاس ، مزدجر عمّاهم فيه ولو تركوا صاحب الحياء ما جالس احدا.
قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله : اذا اراد اللّه بعبد خيرا الهاه عن محاسنه ، وجعل مساويه بين عينيه ، وكرّهه مجالسة المعرضين عن ذكر اللّه .
والحياء خمسة انواع : حياء ذنب ، وحياء تقصير، وحياء كرامة ، وحياء حبّ، وحياء هيبة . ولكلّ واحد من ذلك اهل ، ولاهله مرتبة على حدّه .

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل: