وقتى نماز گزار فرصت ممكن را مغتنم شمرد و نافلههاى نماز عصر را انجام داد، لازم است با نيّت خالص براى گفتن اذان بپا خيزد، و شمرده شمرده اذان بگويد، و دعاى بعد از اذان، و نيز اقامه و دعاى بعد از اقامه را به همان صورتى كه پيشتر ذكر كرديم بجا آورد، و با گفتن تكبيرهاى هفتگانه و دعاهاى ما بين آنها كه گذشت شروع كند به وارد شدن در نماز واجب عصر، و آن را به اين نيّت شروع كند كه: نماز واجب عصر را بجا مىآورم تا بدين وسيلهى خداوند - جلّ جلاله - را از آن جهت كه زيبندهى پرستش است، عبادت كنم.، و بعد تكبيرة الاحرام را گفته و نماز عصر را مانند فريضهى ظهر بجا آورد، و وقتى نماز عصر را به پايان برد و با گفتن سلام - به همان صورتى كه ذكر نموديم - از آن خارج شد، تسبيح حضرت زهرا(عليهاالسلام) را مىگويد، و بعد از آن به تعقيبات مهمّى كه در تعقيب نمازهاى پنجگانهى واجب ذكر نموديم، تعقيب نموده، و يا دعا مىكند.
استغفار و آداب باطنى استغفار و حضور قلب در آن
1 - از جمله تعقيبات و دعاهاى مخصوص نماز واجب عصر هفتاد بار از خداوند - جلّ جلاله - طلب آمرزش و استغفار نمودن است. و بايد در حال استغفار حالتِ ظاهرى و صورت و قلب و باطن بنده بسان گناهكارانى باشد كه از محضر خداوند بزرگى كه به تمام اسرا آگاه است، طلب آمرزش و مغفرت مىكنند، زيرا اگر در حالى كه قلبش به غفلت، و عقلش به نسيان و فراموشى مبتلاست، و يا با حالت كسالت و سستى از خداوند - جلّ جلاله - طلب آمرزش نمايد، اين گونه استغفار خود از جمله گناهان است، و چنين استغفار كنندهاى همانند كسى خواهد بود كه خدا را استهزاء مىكند و از زود گرفتار شدن به عقوبت ايمن نخواهد بود.
زيرا در روايت آمده كه روزى مولايمان اميرالمؤمنين علىّ بن ابى طالب (عليه السلام) در ميان گروهى از مهاجرين و انصار نشسته بودند. مردى از آن ميان گفت:
أَسْتَغْفِرُاللَّهَ
- از خدا طلب آمرزش مىكنم.
حضرت علىّ (عليه السلام) با حالت خشمگين به او روى نموده، و فرمود: واى بر تو، آيا مىدانى استغفار چيست؟ استغفار اسمى است كه بر شش معنى واقع مىشود:
نخست: پشيمانى از گذشته.
دوّم: عزم و تصميم جدّى بر بازگشت نكردن به گناه گذشته.
و سوّم: به هر واجبى كه ضايع نموده و بجا نيآوردهاى توجّه نموده و آن را انجام دهى.
چهارم اينكه: هرچه ميان تو و مردم است به مردم برگردانى، تا اينكه خداوند را در حالتى كه از گناهان پاكيزه هستى و پيامد گناهى بر تو نيست، ملاقات نمايى.
پنجم اينكه: به گوشتى كه به واسطهى حرام خوارى بر بدنت روييده توجّه نموده و آن را با غم و اندوه از بين ببرى [يا: بگذارى] تا اينكه گوشت ديگر به جاى آن برويد.
ششم اينكه: تلخى طاعت را به جسم خود بچشانى، چنانكه شيرينى معصيت را به آن چشاندهاى، آنگاه در اين هنگام مىگويى:
أَسْتَغْفِرُاللَّهَ.
فضيلت استغفار بعد از نماز عصر
از جمله رواياتى كه پيرامون هفتاد مرتبه استغفار گفتن بعد از نماز عصر نقل شده، اين است كه امام صادق (عليه السلام) فرمود: هركس در تعقيب نماز عصر هفتاد بار از خداوند طلب آمرزش نمايد، خداوند گناهان پنجاه [يا: پنج] سال او را مىآمرزد، و اگر اين اندازه گناه نداشت پدر و مادرش را مىآمرزد، و اگر آنها نداشتند بستگان او را مىآمرزد، و اگر نداشتند همسايگانش را مىآمرزد.
و در روايت ديگر آمده است كه امام صادق (عليه السلام) فرمود: هركس بعد از نماز عصر هفتاد بار از خداوند متعال طلب آمرزش نمايد، خداوند هفتصد گناه او را مىآمرزد. سپس فرمود: و كداميك از شما در شبانه روز هفتصد گناه مرتكب مىشويد؟!
همچنين در روايت ديگر آمده كه امام صادق (عليه السلام) فرمود: هركس بعد از نماز عصر هفتاد بار از خداوند آمرزش خواهى نمايد، خداوند هفتصد گناه او را مىآمرزد
فضيلت و آداب قرائت سورهى إِنّا أَنْزَلْناه در تعقيب نماز عصر
2 - از تعقيبات مهمّ نماز عصر، ده بار قرائت نمودن سورهى إِنّا أَنْزَلْناهُ فى لَيْلَةِ الَقْدْر است؛ پس وقتى خواستى آنها را بخوانى، لازم است كه حالتت مانند كسى باشد كه در پيشگاه پادشاه زمينها و آسمانها قرار گرفته، و كلام او - جلّ جلاله - را در محضرش با هيبت و احترام و تعظيم او قرائت مىنمايد، و نيّت مىكند كه: عبادت او - جلّ جلاله - را مىنمايم از آن جهت كه زيبندهى پرستش است، نه براى ثواب و پاداش در خانهى جاودانى [يعنى دار آخرت].
از جمله رواياتى كه پيرامون قرائت آن نقل شده، اين است كه حضرت ابى جعفر محمّد بن علىّ بن موسى بن جعفر(عليهمالسلام) فرمود: هركس بعد از نماز عصر، ده بار سورهى إِنّا أَنْزَلْناهُ فى لَيْلَةِ الْقَدْر را قرائت كند، مانند اعمال همه خلايق براى او محسوب خواهد شد.
دعا براى حضرت مهدىّ (عليه السلام)
3 - از ديگر تعقيبات مهمّ بعد از نماز عصر، اقتدا به مولايمان موسى بن جعفر امام كاظم (عليه السلام) در دعا براى مولايمان حضرت مهدىّ (عليه السلام) است. هم او كه چنانكه پيش از اين ذكر كرديم، پيامبر اكرم(صلى الله على و آله و سلم) بشارت او را به اُمّتش داده است. درودها و رحمتها و سلام و بركتهاى خداوند بر جدّش حضرت محمّد باد، و خداوند اينها را به خدمت آن بزرگوار برساند!
چنانكه يحيى بن فضل نوفلى مىگويد: در بغداد، بعد از فراغت حضرت ابى الحسن موسى بن جعفر (عليه السلام) از نماز عصر به خدمت آن بزرگوار وارد شدم، و ديدم كه دستهاى خويش را به سوى آسمان بلند نموده، و شنيدم كه مىفرمود:
أَنْتَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ الاَْوَّلُ وَالْآخِرُ وَ الظّاهِرُ وَ الْباطِنُ، وَ أَنْتَ اللَّهُ لا إِلهِ إِلّا أَنْتَ إِلَيْكَ زِيادَةُ الاَْشْيآءِ وَ نُقْصانُها، وَ أَنْتَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ خَلَقْتَ الْخَلْقَ بَغَيْرِ مَعُونَةٍ مِنْ غَيْرِكَ وَ لا حِاجَةٍ إِلَيْهِمْ، أَنْتَ اللَّهُ لا إِلهَ إلاّ أَنْتَ مِنْكَ الْمَشيئَةُ [يا: الْمَشِيّةُ] وَإِلَيْكَ الْبَدْأُ، أَنْتَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ قَبْلَ الْقَبْلِ وَ خالِقَ الْقَبْلِ، أَنْتَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ بَعْدَ الْبَعْدِ وَ خالِقَ الْبَعْدِ، وَ أَنْتَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ تَمْحُو ما تَشآءُ وَ تُثْبِتُ وَ عِنْدَكَ أُمُّ الْكِتابِ، أَنْتَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ غايَةُ كُلِّ شَىْءٍ وَ وَارِثُهُ، أَنْتَ اللّهُ لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ لا يَعْزُبُ عَنْكَ الدَّقيقُ وَ لاَ الْجَليلُ، أَنْتَ اللّهُ لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ لا يَخْفى عَلَيْكَ اللُّغاتُ، وَ لا تَتَشابَهُ عَلَيْكَ الاَْصْواتُ، كُلَّ يَوْمٍ أَنْتَ فى شَأْنٍ، لاَيَشْغَلُكَ شَأْنٌ عَنْ شَأْنٍ، عالِمُ الْغَيْبِ وَ أَخْفى، دَيّانُ الدّينِ، مُدَبِّرُ الْأُمُورِ، باعِثُ مَنْ فِى الْقُبُورِ، مُحْىِ الْعِظامِ وَ هِىَ رَميمٌ، أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الْمَكْنُونِ الَْمحْزُونِ الْحَىِّ الْقَيُّومِ الَّذى لا يَخيبُ مَنْ سَأَلَكَ بِهِ، أَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ الْمُنْتَقِمِ لَكَ مِنْ أَعْدآئِكَ، وَأَنْجِزْلَهُ ما وَعَدْتَهُ، يا ذَاالْجَلالِ وَالاِْكْرامِ.
- تويى خداوندى كه معبودى جز تو نيست، كه آغاز و پايان و آشكار و نهان مىباشى، و تويى خداوندى كه معبودى جز تو نيست كه افزونى و كاستى اشياء به توست، و تويى خداوندى كه معبودى جز تو نيست، كه مخلوقات را بدون يارى و نياز به غير آفريدى، و تويى خداوندى كه معبودى جز تو نيست كه مشيت و خواست از تو و آغاز هر چيز به سوى توست، و تويى خداوندى كه معبودى جز تو نيست، كه پيش از پيش و آفرينندهى قبل هستى، تويى خداوندى كه معبودى جز تو نيست كه بعد از بعد و آفرينندهى بعد هستى، و تويى خداوندى كه معبودى جز تو نيست و هرچه را بخواهى محو ويا اثبات مىفرمايى، و كتابِ مادر در نزد توست، تويى خداوندى كه معبودى جز تو نيست كه نهايت و وارث هر چيز هستى، و تويى خداوندى كه معبودى جز تو نيست كه هيچ چيز نه كوچك و نه بزرگ بر تو پوشيده نمىماند، تويى خداوندى كه معبودى جز تو نيست كه زبانهاى گوناگون بر تو مخفى نمىماند، و صداهاى مختلف تو متشابه نمىگردد، و هر روز در شأن و كارى هستى، و هيچ كارى تو را از كار ديگر مشغول نمىسازد، آگاه به غيب و امور مخفىتر از آن، و بسيار پاداش دهنده [روز] جزا، و تدبير كنندهى امور، برانگيزاننده تمام كسانى كه در قبرها هستند، زنده كننده استخوانهاى پوسيده مىباشى. از تو به اسم مكنون پوشيده و در گنجينهات كه زنده و پابرجا [و برپا دارندهى همه مخلوقات ]است و هركس تو را به آن بخواند محروم نمىگردد، درخواست مىكنم كه بر محمّد و آل محمّد درود فرستى، و در فرج انتقام گيرنده از دشمنانت تعجيل فرموده، و به وعده او وفا نمايى. اى صاحب بزرگى و بزرگوارى.
وى مىگويد عرض كردم: براى چه كسى دعا فرموديد؟ فرمود: براى مهدىِ آل محمّد(صلى الله على و آله و سلم). و افزود:
پدرم فداى كسى كه شكمش فراخ، و ابروانش، ابروانش پيوسته، ساقهاى پايش باريك، فاصله ما بين دو شانهاش دور، و رنگ چهرهاش گندمين و ميان سياه و سفيد است، و با وجود رنگ گندمى، زرديى به واسطهى بيدارى شب پيوسته بر او نمايان است.
پدرم فداى كسى كه شبها در حالى كه در سجده و ركوع است ستارگان را مىپايد، پدرم فداى كسى كه در راه خشنودى خدا، سرزنش هيچ سرزنش كنندهاى در او اثر نمىگذارد، هم او كه روشنى بخش تاريكى است. پدرم فداى كسى كه به امر خدا قيام مىنمايد.
[راوى مىگويد:] عرض كردم: خروج آن بزرگوار كى خواهد بود؟ فرمود: هنگامى كه لشگرها را در اَنْبار بركنارهى رود فرات و صراة و دجله، و نيز ويران شدن پل كوفه، و سوختن برخى از خانههاى كوفه را مشاهده نمودى، هر گاه اينها را ديدى، مسلّماً خداوند آنچه را كه مىخواهد انجام خواهد داد، هيچگاه امر خداوند مغلوب نمىگردد چيره گشته و حكم و فرمان او به تأخير نمىافتد.
دعا جهت زدودن گناهان
4 - از تعقيبات مهمّ نماز عصر براى كسانى كه مىخواهند نامهى عملشان را كه متضمّن گناهان است از بين ببرند، اين است كه در روايت آمده كه امام صادق (عليه السلام) به نقل پدر بزرگوارش از رسول خدا (صلى الله على و آله و سلم) فرمود كه: هر كس بعد از نماز عصر هر روز ده بار بگويد:
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذى لا إِلهُ إِلاّ هُوَ الْحَىُّ الْقَيُّومُ [الرَّحْمنُ الرَّحيمُ ]ذَاالْجَلالِ وَ الاِْكْرامِ، وَ أَسْأَلُهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَىَّ تَوْبَةَ عَبْدِ ذَليلٍ خاضِعٍ فَقيرٍ بآئِسٍ مِسْكينٍ مُسْتَكنٍ مُسَتَجيرٍ لايَمْلِكُ لِنَفْسِهِ نَفْعاً وَ لا ضَرّاً وَلا مَوْتاً وَ لا حَياةً وَلا نُشُوراً.
- از خداوندى كه معبودى جز او نيست و زنده و پابرجا و [بر پا دارندهى همه مخلوقات و رحمت گستر و مهربان،] و صاحب عظمت و بزرگوارى است طلب آمرزش مىنمايم، و از او درخواست مىنمايم كه همانند پذيرش توبهى بندهى خاضع فقير درماندهى بيچارهى ذليل و فروتن و پناه آوردهاى كه هيچ سود و زيان و مرگ و زندگانى و محشور و زنده شدن [در روز قيامت] را براى خود قادر نيست، توبهام را بپذيرد.
خداوند متعال فرمان مىدهد كه نامهى عمل او را هر چه باشد پاره نمايند.
آداب باطنى دعاى گذشته
پيش از اين تو را از صفت استغفار كنندگان آگاه ساختيم، و حديث مولايمان اميرالمؤمنين علىّ - صلوات اللَّه عليه و سلامه - را براى تو روايت نموديم، اينك به اين حديث كه از پيامبر اكرم(صلى الله على و آله و سلم) نقل شده نگاه كن و با تمام توان مراعات ادب نموده و در گفتن اين سخن كه مىگويى: همانند بندهى ذليل و خاكسار توبه مىنمايمصادق باش، و ذلّت و خوارى بر حاجت و بر زبان حال تو آشكار گردد، و هنگام گفتن اين سخن كه مانند بندهى خاضع و فروتن توبه مىكنم، خضوع و فروتنى بر چهرهى گفتار و كردارت نمايان باشد، و هنگام گفتن مانند بندهى فقير و نادار توبه مىكنم صورت درخواست و مسألتت بسان، بندهى فقير و نادار در برابر مولاى بىنياز و بزرگ باشد، و وقتى مىگويى مانند بندهى بسيار نيازمند توبه مىكنم بايد حالت همانند افراد بسيار حاجتمند باشد كه چيزى را از بزرگترين بزرگان خواهانند، و هنگام گفتن اين سخن كه: همانند بندهى مسكين و بيچاره توبه مىكنم بايد نشانهى بيچارگى و نياز و ذلّت و خوارى همراه با صدق و انابه بر قلب و چهره و اعضا و جوارحت نمودار باشد، و وقتى مىگويى: مانند بندهى پناه آورنده توبه مىكنم بايد مانند كسى كه بيم و هراس بزرگ بر او احاطه نموده و در اثر آن به سوى مولاى خويش مىگريزد، و بسان كسى كه نه قدرت بر سود و زيان خويش دارد، و نه توان دفع چيزى را از خود، و در تمام حالات با دل و تن و گفتار و كردار، به سوى خداوند - جلّ جلاله - گريخته و پناهندهشوى.
پس اى بنده اگر در اين سخنان صادق باشى، خداوند - جلّ جلاله - اهليّت آن را دارد كه دو فرشته گمارده شده بر تو را فرمان دهد كه نامهى عملت را كه متضمّن گناهان و جناياتت است از بين برند، بنابراين گمان مكن كه اگر اين سخنان و استغفارها را با حال غفلت و به دروغ بگويى، از جنايات و گناهانِ بسيار سالم مانده و رها خواهى شد.
دعاى اميرالمؤمنين (عليه السلام) بعد از نماز عصر
5 - از ديگر تعقيبات مهمّ، اقتدا به مولايمان اميرالمؤمنين (عليه السلام) در خواندن دعاهاى ايشان در تعقيب نمازهاى پنجگانه است، از آن جمله دعاى حضرتش در تعقيب نماز عصر، كه به اين صورت است:
سُبْحانَ اللَّهِ، وَ الْحَمْدُللَّهِِ، وَ لا إِلهَ إِلّا اللَّهُ، وَاللَّهُ أَكْبَرُ، وَ لاحَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلّا بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ، سُبْحانَ اللَّهِ بِالْغُدُوِّ وَالآصالِ، سُبْحانَ اللَّهِ بِالْعَشىِّ وَالاِْبْكارِ، فَسُبْحانَ اللَّهِ حينَ تَمْسُونَ وَ حينَ تُصْبِحُونَ، [وَلَهُ الْحَمْدُ فِى السَّمواتِ وَالاَْرْضِ عَشِيّاً(248) حينَ تُظْهِرُونَ، سُبْحانَ ]رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمّا يَصِفُونَ، وَ سَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلينَ، وَالْحَمْدُللَّهِِ رَبِّ الْعالَمينَ، سُبْحانَ ذِى الْمُلْكِ وَ الْمَلَكُوتِ، سُبْحانَ ذِى الْعِزَّ[ةِ ]وَ الْجَبَرُوتِ، سُبْحانَ الْحَىِّ الَّذى لايَمُوتُ، سُبْحانَ اللَّهِ الْقآئِمِ الدّآئِمِ، سُبْحانَ الْحَىِّ الْقَيُّومِ، سُبْحانَ الْعَلِىِّ الاَْعْلى، سُبْحانَهُ وَ تَعالى، سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلآئِكَةِ وَالرُّوحِ.
أَللّهُمَّ، إِنَّ ذَنْبى أَمْسى مُسْتَجيراً بِعَفْوِكَ، وَ خَوْفى [أَمْسى ]مُسْتَجيراً بِأَمْنِكَ، وَ فَقْرى أَمْسى مُسْتَجيراً بِغِناكَ، وَ ذُلّى أَمْسى مُسْتَجيراً بِعِزِّكَ، أَللّهُمَّ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَاغْفِرْلى، وَارْحَمْنى، إِنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ، أَللّهُمَّ، تَمَّ نُورُكَ فَهَدَيْتَ فَلَكَ اْلَحَمْدُ، وَ عَظُمَ عَفْوُكَ فَعَفَوْتَ فَلَكَ الْحَمْدُ، [وَ بَسَطْتَ يَدَكَ فَأَعْطَيْتَ فَلَكَ الْحَمْدُ]، وَجْهُكَ رَبَّنا أَكْرَمُ الْوُجُوهِ، وَ جاهُكَ أَعْظَمُ الْجاهِ، وَ عَطِيَّتُكَ أَفْضَلُ الْعَطآءِ، تُطاعُ رَبَّنا فَتَشْكُرُ، وَ تُعْصى فَتَغْفِرُ، وَ تُجيبُ الْمُضْطَرَّ، وَ تَكْشِفُ الْضُّرَّ، وَ تُنْجى مِنَ الْكَرْبِ، وَ تُغْنِى الْفَقيرَ، وَ تَشْفِى السَّقيمَ، [وَ لا يُجازى] آلائَكَ أَحَدٌ، وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرّاحِمينَ.
- پاك و منزّه است خداوند، ستايش خداى را، و معبودى جز خداوند نيست، و خدا بزرگتر است، و هيچ دگرگونى و نيرويى نيست جز به خداوند بلند مرتبهى بزرگ، پاك و منزّه است خداوند در صبح و عصرها، پاك و منزّه است خداوند در شامگاه و پگاه، پس پاك و منزّه است خدا هنگامى كه شب و هنگامى كه صبح مىكنيد، [و ستايش خدا را در آسمانها و زمين وقت شبانگاهان و هنگامى كه ظهر مىكنيد، پاك و منزّه است] پروردگارت، پروردگار [صاحب صفت] عزّت و سرافرازى از آنچه او را بدان توصيف مىكنند، و درود بر پيامبران فرستاده شده، و سپاس براى خداوندى كه پروردگار عالميان است، پاك و منزّه است خداوندى كه صاحب مُلك و ملكوت است، پاك و منزّه است خداوندى كه صاحب عزّت و سلطه و سركشى است، پاك و منزّه است خداوند زندهاى كه هرگز نمىميرد، پاك و منزّه است خداوند پا بر جاى دايمى، پاك و منزّه است خداوندى كه زنده پا بر جا و بر پا دارندهى همهى مخلوقات مىباشد، پاك و منزّه است خداوند بلند مرتبهى برتر، پاك و منزّه و برتر است خداوند، [و ]بسيار منزّه و پاكيزهى از هر عيب و نقص است پروردگار فرشتگان و رُوح.
خداوندا، براستى كه گناهم با پناهنده شدن به عفو تو شب نموده، و خوف و هراسم با پناهنده شدن به ايمنى تو شب نموده، فقر و نيازمندىام با پناهنده شدن به بىنيازىات شب نموده، و خوارى و ذلّتم با پناهنده شدن به عزّت و سرافرازىات شب نموده، خداوندا، بر محمّد و آل محمّد درود فرست و مرا بيامرز، و به من رحمآر، براستى كه تو ستوده و بزرگ و والايى، خداوندا، نور تو تمام و كامل است لذا هدايت فرمودى پس ستايش مخصوص توست، و بردبارىات بزرگ است لذا عفو فرمودى پس ستايش مختصّ توست، [و دست - رحمتت را گشاده اى لذا عطا فرمودى پس ستايش مخصوص توست،] و اى پروردگار ما، روى [و اسماء و صفات] تو گرامىترين رويها، و جاه و منزلت تو بزرگترين منزلتها، و عطاى تو برترين عطاست، اى پروردگار ما، اطاعتت مىكنند و سپاس مىگزارى، و معصيتت مىكنند و مىآمرزى، و بيچاره و درمانده را اجابت مىفرمايى، و رنجورى و گرفتارى را برطرف و از ناراحتى سخت و گلوگير نجات مىبخشى، و فقير و نيازمند را بىنياز مىگردانى، و بيمار را بهبودى بخشيده، و هيچ كس نمىتواند پاداشِ [نعمتهاى تو را بدهد.] و تو مهربانترين مهربانها مىباشى.
دعاى حضرت زهراء(عليهاالسلام) در تعقيب نماز عصر
6 - از جمله تعقيبات مهمّ نماز عصر، خواندن دعاى حضرت زهرا، فاطمه، سرور زنان(عليهاالسلام) است كه حضرتش آن را در ضمن دعاهاى خود براى نمازهاى پنجگانه مىخواند، به اين صورت كه:
سُبْحانَ مَنْ يَعْلَمُ جَوارِحَ الْقُلُوبِ، سُبْحانَ مَنْ يُحْصى عَدَدَ الذُّنُوبِ، سُبْحانَ مَنْ لا تَخْفى [يا: لايَخْفى] عَلَيْهِ خافِيَةٌ فِى الاَْرْضِ وَلا فِى السَّمآءِ. وَالْحَمْدُللَّهِِ الَّذى لَمْ يَجْعَلْنى كافِراً لاَِنْعُمِهِ، وَلا جاحِداً لِفَضْلِهِ، فَالْخَيْرُ مِنْهُ وَ هُوَ أَهْلَهُ، وَالْحَمْدُللَّهِِ عَلى حُجَّتِهِ الْبالِغَةِ عَلى جَميعِ مَنْ خَلَقَ مِمِّنْ أَطاعَهُ وَ مِمَّنْ عَصاهُ، فَإِنْ رَحِمَ فَمِنْ مَنِّهِ، وَ إِنْ عاقَبَ فَبِما قَدَّمَتْ أَيْديهِمْ، وَ مَا اللَّهُ بِظَّلامٍ [يا: يُريدُ ظُلْماً] لِلْعَبيدِ، وَالْحَمْدُللَّهِِ الْعَلِىِّ الْمَكانَ، أَلرّفيعِ الْبُنْيانِ، ألشَّديدَ الاَْرْكانِ [يا: الاِْمْكانِ]، أَلْعَزيزِ السُّلْطانِ، أَلْعَظيمِ الشَّأْنِ، أَلْوَاضِحِ الْبُرْهانِ، أَلرَّحيمِ الرَّحْمانِ، أَلْمُنْعِمِ الْمَنّانِ، أَلْحَمْدُللَّهِِ الَّذِى احْتَجَبَ عَنْ كُلِّ مَخْلُوقٍ يَراهُ بِحَقيقَةِ الرُّبُوبِيَّةِ وَ قُدْرَةِ الْوَحْدانِيَّةِ، فَلَمْ تُدْرِكْهُ الاَْبْصارُ، وَ لَمْ تُحِطْ بِهِ الاَْخْبارُ، وَ لَمْ يَقِسْهُ مِقْدارٌ، وَ لَمْ يَتَوَهَّمْهُ اعْتِبارٌ، لاَِنَّهُ الْمَلِكُ الْجَبّارُ.
أَللّهُمَّ، قَدْ تَرى مَكانى، وَ تَسْمَعُ كَلامى، وَ تَطَّلِعُ عَلى أَمْرى، وَ تَعْلَمُ ما فى نَفْسى، وَ لَيْسَ يخَفى عَلَيْكَ شَىْءٌ مِنْ أَمْرى، وَ قَدْ سَعَيْتُ إِلَيْكَ فى طَلِبَتى، وَ طَلَبْتُ إِلَيْكَ فى حاجَتى، وَ تَضَرَّعْتُ إِلَيْكَ فى مَسْأَلَتى، وَ سَأَلْتُكَ لِفَقْرٍ وَ حاجَةٍ وَ ذِلَّةٍ وَ ضيقَةٍ وَ بُؤْسٍ وَ مَسْكَنَةٍ، وَ أَنْتَ الرَّبُّ الْجَوادُ بِالْمَغْفِرَةِ، تَجِدُ مَنْ تُعَذِّبُ غَيْرى، وَ لا أَجِدُ مَنْ يَغْفِرُلى غَيْرَكَ، وَ أَنْتَ غَنِىٌّ عَنْ عَذابى، وَ أَنَا فَقيرٌ إِلى رَحْمَتِكَ، فَأَسْأَلُكَ بِفَقْرى إِلَيْكَ وَ غِنائِكَ [يا: غِناك] عَنّى، وَ بِقُدْرَتِكَ عَلَىَّ، وَ قِلَّةِ امْتِناعى مِنْكَ، أَنْ تَجْعَلَ دُعآئى هذا دُعآءً وافَقَ مِنْكَ إِجابَةً، وَ مَجْلِسى هذا مَجْلِساً وافَقَ مِنْكَ رَحْمَةً، وَ طَلِبَتى هذِهِ طَلِبَةً وافَقَتْ نَجاحاً، وَ ما خَفَتْ عُسْرَتُهُ مِنَ الْأُمُورِ فَيَسِّرْهُ، وَ ما خَفَتْ عَجْزُهُ مِنَ الاَْشْيآءِ فَوَسِّعْهُ، وَ مَنْ أَرادَنى بِسُوءٍ مِنَ الْخَلآئِقِ كُلِّهِمْ فَاغْلِبْهُ، آمينَ، يا أَرْحَمَ الرّاحِمينَ، وَ هَوِّنْ عَلَىَّ ما خَشيتُ شِدَّتَهُ، وَاكْشِفْ عَنّى ما خَشيتُ كُرْبَتَهُ، وَ يَسِّرْلى ما خَشيتُ عُسْرَتَهُ، آمينَ يا رَبَّ الْعالَمينَ.
أَللّهُمَّ، انْزِعِ الْعُجْبَ وَالرِّيآءِ وَ الْكِبْرَ وَ الْبَغْىَ وَالْحَسَدَ وَالضَّعْفَ وَ الشَّكَّ وَالْوَهْنَ وَ الضُرَّ وَالاَْسْقامَ [يا: الاِْنْتِقامَ] وَالْخِذْلانَ وَ الْمَكْرَ وَ الْخَديعَةَ وَالْبَلِيَّةَ وَالْفَسادَ مِنْ سَمْعى وَ بَصَرى وَ جَميعِ جَوارحى، وَخُذْ بِنا صِيَتى إِلى ما تُحِبُّ وَ تَرْضى، يا أَرْحَمَ الرّاحِمينَ.
أَللّهُمَّ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَاغْفِرْ ذَنْبى، وَ اسْتُرْ عَوْرتى، وَ آمِنْ رَوْعَتى، وَاجْبُرْ مُصيبَتى، وَ أَغْنِ فَقْرى، وَ يَسِّرْ حاجَتى، وَ أَقِلْنى عَثْرَتى، وَاجْمَعْ شَمْلى، وَاكْفِنى ما أَهَمَّنى، وَ ما غابَ عَنّى وَ ما حَضَرَنى وَ ما أَتَخَوَّفُهُ مِنْكَ، يا أَرْحَمَ الرّاحِمينَ.
أَللّهُمَّ، فَوَّضْتُ أَمْرى إِلَيْكَ، وَ أَلْجَأْتَ ظَهْرى إِلَيْكَ، وَ أَسْلَمْتُ نَفْسى إِلَيْكَ بِما جَنَيْتُ عَلَيْها، فَرَقاً مِنْكَ وَ خَوْفَاً وَ طَمَعاً، وَ أَنْتَ الْكَريمُ الَّذى لايَقْطَعُ الرَّجآءَ، وَ لا يُخَيِّبُ الدُّعآءَ، فَأَسْأَلُكَ بِحَقِّ إِبْراهيمَ خَليلِكَ، وَ مُوسى كَليمِكَ، وَ عيسى رُوحِكَ، وَ مُحَمَّدٍ صَفِيِّكَ وَ نَبِيِّكَ(صلى الله على و آله و سلم) أَنْ لا تَصْرِفَ وَجْهَكَ الْكَريمَ عَنّى، حَتّى تَقْبَلَ تَوْبَتى، [وَ تَرْحَمَ عَبْرَتى]، وَ تَغْفِرَلى خَطيئَتى، يا أَرْحَمَ الرّاحِمينَ، وَ يا أَحْكَمَ الْحاكِمينَ.
أَللّهُمَّ، اجْعَلْ ثَأْرى عَلى مَنْ ظَلَمَنى، وَ انْصُرْنى عَلى مَنْ عادانى، أَللّهُمَّ، لاتَجْعَل مُصيبَتى فى دينى، و لا تَجْعَلِ الدُّنْيا أَكْبَرَ هَمّى، وَلا مَبْلَغَ عِلْمى، أَللّهُمَّ، أَصْلِحْ لى ديِنىَ الَّذى هُوَ عِصْمَةُ أَمْرى، وَ أَصْلِحْ لى دُنْياىَ الَّتى فيها مَعاشى، وَ أَصْلَحْ لى آخِرَتِىَ الَّتى إِلَيْها مَعادى، وَاجْعَلِ الْحَياةَ زِيادَةً لى فى كُلِّ خَيْرٍ، وَاجْعَلِ الْمَوْتَ راحَةً[لى] مِنْ كُلِّ شَرٍّ، أَللّهُمَّ، إِنَّكَ عَفُوٌّ تُحِبُّ الْعَفْوَ، فَاعْفُ عَنّى، أَللّهُمَّ، أَحْيِنى ما عَلِمْتَ الْحَياةَ خَيْراً لى، وَ تَوَفَّنى إِذا كانَتِ الْوَفاةُ خَيْراً لى، وَ أَسْأَلُكَ خَشْيَتَكَ فِى الْغَيْبِ وَالشَّهادَةِ، وَالْعَدْلَ فِى الرِّضا وَالْغَضَبِ، وَ أَسْأَلُكَ الْقَصْدَ فِى الْفََقْرِ وَالْغِنى، وَ أَسْأَلُكَ نَعيماً لايَبيدُ، وَ قُرَّةَ عَيْنٍ لاتَنْقَطِعُ، وَأَسْأَلُكَ الرِّضا بَعْدَ الْقَضآءِ، وَ أَسْأَلُكَ لَذَّةَ النَّظَرِ إِلى وَجْهِكَ.
أَللّهُمَّ، إِنّى أَسْتَهْديكَ لاِِرْشادِ أَمْرى وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ نَفْسى، أَللّهُمَّ، عَمِلْتُ سُوءً، وَ ظَلَمْتُ نَفْسى، فَاغْفِرْلى، إِنَّه لا يَغْفِرُ الذُّنُوب إِلاّ أَنْتَ، أَللّهُمَّ، إِنّى أَسْأَلُكَ تَعْجيلَ عافِيَتِكَ، وَ صَبْراً عَلى بَلِيَّتِكَ، وَ خُرُوجاً مِنْ الدُّنْيا إِلى رَحْمَتِكَ، أَللّهُمَّ، إِنّى أُشْهِدُكَ وَ أُشْهِدُ(249) مَلآئِكَتَكَ وَ حَمَلَةَ عَرْشِكَ، وَأُشْهَدُ مَنْ فِى السَّماواتِ وَ مَنْ فِى الاَْرْضِ، أَنَّكَ أَنْتَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ، وَحْدَكَ لاشَريكَ لَكَ، وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُكَ وَ رَسُولُكَ (صلى الله على و آله و سلم)، وَ أَسْأَلُكَ بِأَنَّ لَكَ الْحَمْدَ، لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ بَديعُ السَّماواتِ وَالاَْرْضِ ، يا كآئِنَ قَبْلَ أَنْ يَكوُنَ شَىْءٌ، وَالْمُكَوِّنَ لِكُلِّ شَىْءٍ، وَالْكآئِنَ بَعْدَ ما لايَكُونُ شَىْءٌ، أَللّهُمَّ، إِلى رَحْمَتِكَ رَفَعْتُ بَصَرى، وَإِلى جُودِكَ بَسَطْتُ كَفّى، فَلا تَحْرِمْنى وَ أَنَا أَسْأَلُكَ، فَلا تُعَذِّبْنى وَ أَنَا أَسْتَغْفِرُكَ، أَللّهُمَّ، فَاغْفِرْلى، فَإِنَّكَ بى عالِمٌ، وَ لا تُعَذِّبْنى فَإِنَّكَ عَلَىَّ قادِرٌ، بِرَحْمَتِكَ، يا أَرْحَمَ الرّاحِمينَ.
أَللّهُمَّ، ذَاالرَّحْمَةِ الواسِعَةِ وَالصَّلاةِ النّافِعَةِ الرّافِعَةِ [الزّاكِيَةِ]، صَلِّ عَلى أَكْرَمِ خَلْقِكَ عَلَيْكَ، وَأَحَبِّهِمْ إِلَيْكَ، وَ أَوْجَهِهِمْ لَدَيْكَ، مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسوُلِكَ، ألَْمخْصُوصِ بِفَضآئِلِ الْوَسآئِلِ، أَشْرَفَ وَأَكْرَمَ وَأَرْفَعَ وَ أَعْظَمَ وَ أَكْمَلَ ما صَلَّيْتَ عَلى مُبَلِّغٍ عَنْكَ، و مُؤْتَمِنٍ عَلىوَحْيِكَ. أَللّهُمَّ، كَما سَدَدْتَ بِهِ الْعَمى ، وَ فَتَحْتَ بِهِ الْهُدى، فَاجْعَلْ مَناهِجَ سُبُلِهِ لَنا سُنَناً، وَ حُجَجَ بُرْهانِهِ لَنا سَبَباً، نَأْتَمُّ بِهِ إِلَى الْقُدُومِ عَلَيْكَ، أَللّهُمَّ، لَكَ الْحَمْدُ مِلاَْ السَّماواتِ السَّبْعِ وَمِلاَْ طِباقِهِنَّ وَ مِلاَْ الاَْرْضِ السَّبْعِ وَ مِلاَْ ما بَيْنَهُما وَ مِلْأ عَرْشِ رَبِّنَا الْكَريمِ، وَ ميزانَ رَبِّنَا الْغَفّارِ، وَ مِدادَ كَلِماتِ رَبِّنَا الْقَهّارِ، وَ مِلاَْ الْجَنَّةِ وَ مِلاَْ النّارِ، وَ عَدَدَ الثَّرى وَ الْمآءِ، وَ عَدَدَ ما يُرى و ما لا يُرى.
أَللّهُمَّ، وَاجْعَلْ صَلَواتِكَ وَ بَرَكاتِكَ وَ مَنِّكَ وَ مَغْفِرَتَكَ وَ رَحْمَتَكَ وَ رِضْوانَكَ وَ فَضْلَكَ وَ سَلامَتَكَ وَ ذِكْرَكَ وَ نُورَكَ وَ شَرَفَكَ وَ نِعْمَتَكَ وَ خِيْرَتَكَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ عَلى آلِ مُحَمَّدٍ، كَما صَلَّيْتَ وَ بارَكْتَ وَ تَرَحَّمْتَ عَلى إِبْراهيمَ وَ آلِ إِبْراهيمَ، إِنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ، أَللّهُمَّ، أَعْطِ مُحَمَّداً الْوَسيلَةَ الْعُظْمى وَ كَريمَ جَزآئِكَ فِى الْعُقْبى، حَتّى تُشَرِّفَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ، يا إِلهَ الْهُدى، أَللّهُمَّ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ عَلى آلِ مُحَمَّدٍ، وَ عَلى جَميعِ مَلآئِكَتِكَ [وَ أَنْبِيآئِكَ] وَ رُسُلِكَ، سَلامٌ عَلى جَبْرَئيلَ وَ ميكائيلَ وَ إِسْرافيلَ وَ حَمَلَةِ الْعَرْشِ وَ مَلآئِكَتِكَ [الْمُقَرَّبينَ]، وَالْكِرامِ الْكاتِبينَ وَ الْكَرُّوبِيِّينَ، وَ سَلامُ عَلى مَلآئِكَتِكَ أَجْمَعينَ، وَ سَلامٌ عَلى أَبينا آدَمَ وَ عَلى أُمِّنا حَوّآءَ، وَ سَلامٌ عَلى النَّبِيِّينَ أَجْمَعينَ وَ الصِّدِّيقينَ وَ [عَلَى] الشُّهَدآءِ وَ الصّالِحينَ، وَ سَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلينَ أَجْمَعينَ، وَ الْحَمْدُللَّهِِ رَبِّ الْعَالَمينَ، وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلّا بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ، وَ حَسْبِىَ اللَّهُ، وَ نِعْمَ الْوَكيلُ، وَ صَلَّى اللَّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ كَثيراً.
- پاك و منزّه است خداوندى كه گناهان دلها را مىداند، پاك و منزّه است خداوندى كه عدد گناهان را بشمار درمىآورد، پاك و منزّه است خداوندى كه هيچ چيز نه در زمين و نه در آسمان بر او مخفى نمىماند، و ستايش خداوندى را كه مرا ناسپاس نعمتها و مُنكر فضل خود قرار نداد، پس خير از اوست، و تنها و او زيبندهى آن است، سپاس خدا را به خاطر حجّت رسايش بر تمام آنچه خلق فرموده چه كسانى كه او را اطاعت مىكنند و يا از او نافرمانى مىكنند، پس اگر مهربانى مىكند از بخشش اوست، و اگر عذاب مىفرمايد به خاطر اعمالى است كه خود آنان پيش فرستاده و انجام دادهاند، و خداوند هيچ ستمى را نسبت به بندگان [اراده ]نمىفرمايد، ستايش خداوندى را كه بلند مرتبه و بلند پايه و سخت پا بر جا [و متمكّن از امور] و داراى فرمانروايى سرافراز، و شأن عظيم، و دليل و برهان روشن، و مهربان و رحمت گستر و نعمت دهنده و بسيار بخشنده است. سپاس خدايى را كه خود را از هر آفريدهاى كه او را به حقيقت ربوبيّت و قدرت وحدانيّت مىبيند محجوب فرموده، و لذا ديدگان او را نمىبينند، و اخبار به او احاطه ندارند، و با هيچ مقدارى نمىتوان او را سنجيد، و با هيچ امتحان و سنجش نمىتوان او را توهّم نمود، زيرا او پادشاه جبّار و سركش است.
خداوندا، براستى كه جايگاه مرا مىبينى، و سخنم را مىشنوى، و بر امرم اطّلاع دارى، و به آنچه كه در نَفْسم مىگذرد آگاهى، و هيچ چيز از امرم بر تو مخفى نيست، و بى گمان [به خاطر برآوردن] خواستهام به درگاه توشتافتم، و حاجتم را از تو درخواست، و دربارهى درخواستم به تو تضرّع و زارى مىنمايم، و به خاطر فقر و حاجت وذلّت و تنگدستى و سختى و بيچارگى از تو مسألت مىنمايم، و تويى پروردگار بخشندهى آمرزش، تو كسى غير من را مىيابى كه عذابش نمايى، ولى من كسى غير تو را نمىيابم كه مرا بيآمرزد، و تو از عذاب من بىنيازى، ولى من به رحمتت نيازمندم، پس به خاطر نيازمندىام به تو و غناى تو از من، و قدرتت بر من و قدرت سرپيچى نداشتن و گريختن من از تو، مسألت دارم كه اين دعا را با اجابت كردنت، و اين نشستم را با رحمتت و موافق و قرين، و درخواستم را با كاميابى و برآوردن آن سازگار و قرين گردانى، و امورى را كه سختى آن پنهان است بر من آسان فرما، و اشيايى را كه ناتوانىاش مخفى است بر من وسيع گردان، و هركس از ميان همهى خلايق ارادهى بدى به من كند، پس خود بر او غلبه فرما، اجابت فرما، اى مهربانترين مهربانها، و امورى را كه از سختى آن مىترسم بر من راحت گردان، و از هر امرى كه از ناراحتى آن بيم دارم برطرف فرما، و از هرچه كه از مشكل بودن آن مىهراسم بر من آسان فرما. اجابت فرما اى پروردگار عالميان،
خداوندا، به خود باليدن و رياء و كبر و ستم و حسد و ناتوانى و شكّ و سستى و ضرر و بيماريها [يا: انتقام] و شكست و مكر و فريب و گول زدن و گرفتارى و تباهى را، از گوش و چشم و همهى اعضاء و جوارحم بركَن، و [موى] پيشانى [و تمام وجود] مرا به سوى آنچه كه دوست مىدارى و موجب خشنودى توست بگير [وبكش] اى مهربانترين مهربانها.
خداوندا، بر محمّد و آل محمّد درود فرست، و گناهم را بيامرز، و عيبم را بپوشان، و ترسم را ايمنى بخش، و گرفتارىام را برهم آور، و نادارىام را بىنياز، و حاجتم را آسان برآورده ساز، و از لغزشم درگذر، و پراكندگى و پريشانىام را گردآور، و هر چه را كه مايهى غم و اندوه و موجب اهتمام من است چه امورى كه بر من پوشيده است و يا [در ذهنم] حاضر است، و هرچه را كه از آن هراس دارم، كفايت فرما، اى مهربانترين مهربانها.
خدايا، امورم را به تو واگذار نمودم، و پشتم را به پناه تو درآوردم، و به واسطهى جنايات و گناهانى كه بر نَفْس خويش نمودم، از روى ترس و هراس از تو و طمع وآز [به تو] آن را به تو تسليم نمودم، و تويى خداوند بزرگوارى كه اميد هيچ كس را قطع نمىفرمايى، و دعاى هيچ كس را نوميد و محروم نمىنمايى، پس به حقّ خليلت حضرت ابراهيم، و كلميت حضرت موسى، و رُوحت حضرت عيسى، و برگزيده و پيامبرت حضرت محمّد(صلى الله على و آله و سلم) درخواست مىنمايم كه روى [و اسماء و صفات]، بزرگوارت را از من برنگردانى، تا اينكه توبهام را پذيرفته [و بر اشك چشمم رحم آرى]، و گناهم را بيآمرزى، اى مهربانترين مهربانها، و اى فرمانرواترين فرمانروايان.
خداوندا، انتقام مرا از كسانى كه به من ستم روا داشتهاند بگير، و مرا بر كسانى كه با من سر ستيز دارند پيروز گردان، خدايا، مصيبت مرا در دينم قرار مده، و دنيا را بزرگترين همّ و غم و [نهايت] اندازهى دانشم قرار مده، خداوندا، دينم را كه مايهى نگاهدارى امور من است، و دنيايم را كه معاش و روزگزران من در آن است، و آخرتم را كه بازگشتم به سوى آن است اصلاح فرما، و زندگانى [دنيا ]را براى من [مايهى] افزونى از هر خير و خوبى قرار ده، و مرگ را آسودگى از هر شرّ و بدى بگردان. خداوندا، براستى كه تو بسيار گذشت كننده هستى، و عفو و گذشت را دوست مىدارى، پس از من درگذر، خدايا، تا زمانى كه زندگانى را براى من خير مىدانى زندهام بدار، و هنگامى كه مردن به خير من است، جان مرا بستان، و هراس از خود را در نهان و آشكار، و عدل و داد در حال خشم و خرسندى را از تو خواستارم، و ميانه روى در حال فقر و غنى را از تو مسألت دارم، و از تو درخواست مىنمايم نعمت [معنوى]اى را كه هرگز از بين نمىرود، و نور چشمى را كه هرگز تمام نمىشود، و خشنودى بعد از قضا و ارادهى حتمىات را از تو مسألت دارم، و لذّت نظر به روى [و اسماء و صفات]ات را از تو مىخواهم.
خداوندا، براستى كه براى ارشاد امرم از تو طلب هدايت مىنمايم، و به تو پناه مىبرم از شرّ نَفْسم، خدايا، عمل بد انجام دادم، و به خود ستم نمودم، پس مرا بيامرز، كه گناهان را جز تو نمىآمرزد، خداوندا، همانا از تو زود رسانيدن عافيتت، و شكيبايى بر بلايت، و خروج از دنيا به سوى رحمتت را درخواست مىكنم، خداوندا، براستى تو و ملائكه و حاملان عرشت و تمام كسانى را كه در آسمانها و در زمين هستند گواه مىگيرم كه مسلّما تويى خداوندى كه معبودى جز تو نيست و يگانه هستى و شريكى براى تو وجود ندارد، و اينكه حضرت محمّد(صلى الله على و آله و سلم) بنده و فرستاده توست، و از تو درخواست مىنمايم به اينكه سپاس براى توست، و معبودى جز تو كه نو آفرين آسمانها و زمين هستى وجود ندارد، اى كسى كه پيش از آنكه چيزى باشد بودهاى، و پديد آورندهى همه چيز هستى، و بعد از آنكه هيچ چيز نخواهد بود نيز خواهى بود، خداوندا، به سوى رحمتت چشم به بالا نمودهام، و به سوى بخششت دستم را گشادهام، پس مرا كه از تو درخواست مىنمايم محروم گردان، و مرا كه از تو طلب آمرزش مىنمايم عذابم مفرما، خداوندا، پس مرا بيامرز، كه به من آگاهى، و عذابم مفرما كه بر من قادر و توانايى. به مهر و رحمتت، اى مهربانترين مهربانها.
خداوندا، اى صاحب رحمت واسعه و درود [و رحمت ويژه ]سودمند بلند پايه [و پاكيزه]، درود [و رحمت ويژهى ]خود را بر گرامىترين مخلوقات و محبوبترين آنها در نزد خود و آبرومندترين آنها در پيشگاهت، يعنى حضرت محمّد(صلى الله على و آله و سلم) بنده و فرستادهات كه به برترين دستاويزها مخصوص گردانيدهاى، بفرست، [همانند] برترين و گرامىترين و بلند پايه ترين و بزرگترين و كاملترين درودى را كه بر [هر] مبِلّغ از ناحيهى خود و امانت دار وحىات فرستادهاى، خداوندا، چنانكه كورى [و گمراهى ]را به او بربسته، و [راه] هدايت را به واسطهى او گشودى، پس راههاى روشن او را، راه و روشِ ما، و حجّتهاى دليل قطعى او را وسيله و دستاويز ما قرار ده، تا براى راه سپردن و وارد شدن بر درگاهت به آن بزرگوار اقتدا نماييم. خداوندا، ستايش براى تو به اندازهى پُرىِ آسمانهاى هفتگانه و پُرىِ طبقات آنها، و به اندازهى پُرىِ زمينهاى هفتگانه و پُرىِ ميان آسمانها و زمينها، و به اندازهى پُرىِ عرش پروردگار بزرگوارمان، و به اندازهى سنجش پروردگار بسيار آمرزندهى مان، و به شمارهى كلمات پروردگار قهّار و چيرهىمان، و به اندازهى پرى بهشت و پرى آتش جهنّم و به شمارهى خاك و آب، و به عدد آنچه كه ديده مىشود و يا ديده نمىشود.
خدايا، و درودها و بركتها و بخشش و آمرزش و رحمت و خشنودى و فضل و سلامتى و ياد و نور و برترى و نعمت و برگزيدگىات را بر محمّد و آل محمّد قرار ده، چنانكه حضرت ابراهيم و آل ابراهيم را مورد درود و بركت و رحمت خويش قرار دادى. براستى كه تو ستوده و بلندپايه هستى. خداوندا، بزرگترين وسيله و گرامىترين پاداشت را در جهان بازپسين و قيامت به حضرت محمّد(صلى الله على و آله و سلم) ارزانى دار، تا اينكه او را در روز قيامت بر همگان برترى بخشى، اى معبود و خداوندِ هدايت، خدايا، بر محمّد و بر آل محمّد و بر تمام فرشتگان [و پيامبران] و فرستادگانت درود فرست. سلام بر جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و حاملان عرش و فرشتگانت مقرّب و [فرشتگان ]بزرگوار نويسندهى [اعمال بندگان] و سروران ملائكه و مقرّبين آنها، و سلام بر تمام فرشتگانت. و سلام بر پدرمان حضرت آدم (عليه السلام) و بر مادرمان حوّا، و سلام بر تمام پيامبران و صدّيقان و بر گواهان [اعمال] و [بر ]صالحان، و سلام بر تمام پيامبران فرستاده شده، و ستايش براى خداوندى كه پروردگار عالميان است. و هيچ دگرگونى و نيرويى جز به خداوند بلند پايه بزرگ نيست، و خداوند مرا بس است، و چه وكيل و كارگزار خوبى، و درود و سلامتى و امنيّت [مطلق] بسيارِ خداوند بر حضرت محمّد و آل او باد.
7 - و از جمله تعقيبات مهمّ، دعاهايى است كه پيش از اين از امام صادق (عليه السلام) در تعقيب تمام نمازهاى واجب ذكر كرديم.
دعاى امام صادق (عليه السلام) در تعقيب نمازعصر
8 - از ديگر جمله تعقيبات مهمّ، باز دعاى امام صادق (عليه السلام) بعد از نماز عصر است، به اين صورت كه:
أَلْحَمْدُللَّهِِ رَبِّ الْعالَمينَ، وَ صَلَّىَ اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِيِّينَ، وَ عَلى آلِهِ الطّاهِرينَ، أَللّهُمَّ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ فِى اللَّيْلِ إِذا يَغْشى، وَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ فِى النَّهارِ إِذا تَجَلّى، وَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ فِى الْآخِرَةِ وَ الْأُولى، وَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ ما لاحَ الْجَديدانِ وَ مَا اطَّرَدَ الْخافِقانِ، وَ ما حَدا الْحادِيانَ، و ما عَسْعَسَ لَيْلٌ، وَ مَا ادْلَهَمَّ ظَلامٌ، وَ ما تَنَفَّسَ صُبْحٌ، وَ ما أَضآءَ فَجْرٌ، أَللّهُمَّ، اجْعَلْ مُحَمَّداً خَطَيب وَفْدِ الْمُؤْمِنينَ إِلَيْكَ، وَالْمَكْسُوَّ حُلَلَ الاَْمانِ إِذا وَقَفَ بَيْنَ يَدَيْكَ، وَ النّاطِقَ إِذا خَرِسَتِ الاَْلْسُنُ بِالثَّنآءِ عَلَيْكَ، أَللّهُمَّ، أَعْلِ مَنْزِلَتَهُ، وَ ارْفَعْ دَرَجَتَهُ، وَ أَظْهِرْ حُجَّتَهُ، وَ تَقَبَّلْ شَفاعَتَهُ، وَابْعَثْهُ الْمَقامَ الَْمحْمُودَ الَّذى وَعَدْتَهُ، وَاغْفِرْ ما أَحْدَثَ الُْمحْدِثُونَ مِنْ أُمَّتِهِ بَعْدَهُ، أَللّهُمَّ، بِلِّغْ رُوحِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ مِنِّى التَّحِيَّةَ وَالسَّلامَ، وَ أَوْرِدْ عَلَىَّ مِنْهُمْ تَحِيَّةً كَثيرَةً وَ سَلاماً، يا ذَاالْجَلالِ وَالاِْكْرامِ وَ الاِْفْضالِ وَ الاِْنْعامِ.
أَللّهُمَّ، إِنّى أَعُوذُ بِكَ مِنْ مُضِلاّتِ الْفِتَنِ، ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ، وَالاِْثْمَ وَالْبَغْىَ بِغَيْرِ الْحَقِّ، وَ أَنْ أُشْرِكَ بِكَ ما لَمْ تُنَزِّلُ بِهِ سُلْطاناً، أَوْ أَقُولَ عَلَيْكَ مالَمْ أَعْلَمْ، أَللّهُمَّ، إِنّى أَسْأَلُكَ مُوجِباتِ رَحْمَتِكَ وَ عَزآئِمَ مَغْفِرَتِكَ، وَ الْغَنيمَةَ مِنْ كُلِّ بِرِّ، وَالسَّلامَةَ مِنْ كُلِّ إِثْمَ، وَ أَسْأَلُكَ الْفَوْزَ بِالجَنَّةِ، وَالنَّجاةَ مِنَ النّارِ.
أَللّهُمَّ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اجْعَلْ لى فى صَلاتى وَ دُعآئى بَرَكَةً تُطَهِّرُ بِها قَلْبى، وَ تُؤْمِنُ بِها رَوْعَتى، وَ تَكْشِفُ بِها كَرْبى، وَ تَغْفِرُ بِها ذَنْبى، وَ تُصْلِحُ بِها أَمْرى، وَ تُغْنى بِها فَقْرى، وَ تَذْهَبُ بِها ضُرّى، وَ تُفَرِّجُ بِها هَمّى، وَ تُسَلِّى بِها غَمّى، وَ تَشْفى بِها سُقْمى، وَ تُؤْمِنُ بِها خَوْفى، وَ تَجْلُو بِها حُزْنى، وَ تَقْضى بِها دَيْنى، وَ تَجْمَعُ بِها شَمْلى، وَ تُبَيِّضُ بِها وَجْهى، وَاجْعَلْ ما عِنْدَكَ خَيْراً لى.
أَللّهُمَّ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ لا تَدَعْ لى ذَنْباً إِلاّ غَفَرْتَهُ، وَ لاَ كْرباً إِلاّ كَشَفْتَهُ، وَ لا خَوْفاً إِلاّ آمَنْتَهُ، وَلا سُقْماً إِلاّ شَفَيْتَهُ، وَ لاَ هَمّاً إِلاّ فَرَّجْتَهُ، وَ لا غَمّاً إِلاّ أَذْهَبْتَهُ، وَ لا حُزناً إِلاّسَلَّيْتَهُ، وَ لاَ دْيناً إِلاّ قَضَيَْتَهُ، وَ لا عَدُوّاً إِلاّ كَفَيْتَنيهِ، وَ لا حاجَةْ إِلاّ قَضَيْتَها، وَ لا دَعْوَةً إِلاّأَجَبْتَها، وَ لا مَسْأَلَةً إِلاّ أَعْطَيْتَها، و لا أَمانَةً إِلاّ أَدَّيْتَها، وَ لا فِتْنَةً إِلاّ صَرَفْتَها، أَللّهُمَّ، اصْرِفْ عَنِّى الْعاهاتِ وَالْآفاتِ وَالْبَليِّاتِ ما أُطيقُ وَ ما لا أُطيقُ صَرْفَهُ إِلّا بِكَ.
أَللّهُمَّ، أَمْسى ظُلْمى مُسْتَجيراً بِعَفْوِكَ، وَ أَمْسَتْ ذُنُوبى مُسْتَجيرَةً بِمَغْفِرَتِكَ، وَ أَمْسىخَوْفى مُسْتَجيراً بِأَمانِكَ، وَ أَمْسى فَقْرى مُسْتَجيراً بِغِناكَ، وَ أَمْسى ذُلّى مُسْتَجيراً بِعِزِّكَ، وَ أَمْسى ضَعْفى مُسْتَجيراً بِقُوَّتِكَ، وَ أَمْسى وَجْهِىَ الْبالِى الْفانى مُسْتَجيراً بِوَجْهِكَ الدّآئِمِ الْباقى. يا كآئِناً(250) قَبْلَ كُلِّ شَىْءٍ، وَ يا مُكَوِّنَ كُلِّ شَىْءٍ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَاصْرِفْ عَنِّى وَ عَنْ أَهْلى وَ مالى وَ وُلْدى وَ أَهْلِ حُزانَتى وَ إِخْوانى فيكَ، شَرَّ كُلِّ ذى شَرٍّ، وَ شَرَّ كُلِّ جَبّارٍ عَنيدٍ، وَ شَيْطانٍ مَريدٍ، وَ سُلْطانٍ جآئِرٍ [يا: جابِرٍ] وَ عَدوٍّ قاهِرٍ، وَ حاسِدٍ مُعانِدٍ، وَ باغٍ مُراصِدٍ، وَ مِنْ شَرِّ السّآمّةِ وَ الْهآمَّةِ وَ ما دَبَّ فِى اللَّيْلِ وَ النَّهارِ، وَ مِنْ شَرِّ فُسّاقِ الْعَرَبِ وَ الْعَجَمِ وَ فَسَقَةِ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ، وَ أَعُوذُ بِدِرْعِكَ الْحَصينَةِ الَّتى لا تُرامُ، وَ أَسْأَلُكَ أَنْ لا تُميتَنى غَمّاً وَلا هَمّاً وَ لا مُتَرَدِّياً وَ لا رَدْماً وَلا غَرْقاً وَلاحَرْقاً وَ لا عَطَشاً وَ لا صَبْراً [يا: ضَيْراً] وَلا قِوَداً وَ لا أَكيلَ السَّبُعِ، وَ أَمِتْنى عَلى فِراشى فى عافِيةٍ، أَوْ فِى الصَّفِّ الَّذى نَعَتَّ أَهْلَهُ فى كِتابِكَ فَقُلْتَ: كَأَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصٌ(251)، مُقْبِلينَ غَيْر مُدْبِرينَ، عَلى طاعَتِكَ وَ طاعَةِ رَسُولِكَ(صلى الله على و آله و سلم)، قائِماً بِحَقِّكَ غَيْرَ جاحِدٍ لِآلائِكَ، وَلا مُعانِدٍ لاَِوْلِيآئِكَ، وَلا مُوالِياً لاَِعْدائِكَ، يا كَريمُ.
أَللّهُمَّ، اجْعَل دُعآئى فِى الْمَرْفُوعِ الْمُسْتَجابِ، وَاجْعَلْنى عِنْدَكَ وَجيهاً فِى الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبينَ، أَلَّذينَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلا هُمْ يَحْزَنُونَ، وَاغْفِرْلى وَلِوالِدَىَّ وَ ما وَلَدَا وَ ما وَلَدْتُ وَ ما تَوالَدوا مِنَ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ، يا خَيْرَ الْغافِرينَ، وَالْحَمْدُللَّهِِ الَّذى قَضى عَنِّى صَلاةً كانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنينَ كِتاباً مَوْقُوتاً.
- ستايش خدايى را كه پروردگار عالميان است، و درود خداوند بر حضرت محمّد خاتم پيامبران و بر خاندان پاك او، خداوندا، بر حضرت محمّد درود فرست در شب هنگامى كه مىپوشاند، و بر او درود فرست در روز هنگامى كه روشن مىنمايد، و بر او درود فرست در آخرت و دنيا، و بر او درود فرست تا زمانى كه شب و روز آشكار مىگردند، و مشرق و مغرب در پى هم مىآيند، و دو ستارهى مشخّص طلوع مىكنند، و شب روى مىآورد و مىرود، و شديداً تاريك مىگردد، و صبح آشكار گشته و سپيده دم روشن مىگردد. خداوندا، حضرت محمّد (صلى الله على و آله و سلم) را سخنور مؤمنانى كه بر تو وارد مىشوند قرار داده، و هنگامى كه در پيشگاهت مىايستد، جامههاى نفيس ايمنى را بر تنش بپوشان، و هنگامى كه زبانها لال مىشوند زبان او را به مدح و ثناى بر خويش بگشاى، خداوندا، مقام و منزلت او را بلند، و پايهاش را رفيع، و دليلش را آشكار گردان، و شفاعتش را بپذير، و او را به مقام محمود و جايگاه ستودهاى كه وعدهاش دادهاى برانگيز، و آنچه را بدعت گزاران و نو آوران از اُمّتش بعد از او بدعت گذارى نمودهاند، بيامرز [و محو فرما]. خدايا، از سوى من به روح محمّد و آل محمّد درود و سلام برسان، و از آنان بر من درود و سلام بسيار وارد گردان، اى صاحب عظمت و بزرگوارى و بخشش و انعام،
خدايا، به تو پناه مىبرم از فتنههاى گمراه كننده، آشكار و نهان آنها، و از گناه و تجاوز به ناحقّ و اينكه آنچه را كه دليلى براى آن نازل نفرمودهاى شريك تو قرار دهم، يا دربارهى تو سخنى را كه از آن آگاهى ندارم بگويم، خداوندا، از تو رحمتهاى لازم و آمرزشهاى حتمى، و غنيمت برگرفتن از هر كار نيك، و سلامتى از هر گناه را درخواست مىنمايم. و راه يافتن به بهشت و رهايى از آتش جهنّم را از تو مىخواهم.
خدايا، بر محمّد و آل محمّد درود فرست، و در نماز و دعايم بركتى قرار ده كه به وسيلهى آن دلم را پاكيزه گردانيده، و هراسم را ايمنى بخشيده، و ناراحتى سخت و گلوگيرم را برطرف، و گناهم را آمرزيده، و امورم را اصلاح، و فقر و نادارىام را مبدّل به بىنيازى، و رنجورى و گرفتارىام را مرتفع، و ناراحتىام را برطرف نموده، و اندوهم را تسلّى داده، و بيمارىام را بهبودى بخشيده، و ترسم را ايمنى داده، و حزن و اندوهم را برطرف، و بدهىام را ادا نموده، و پراكندگى و پريشانىام را جمع، و رويم را سپيد گرداند، و آنچه را كه در نزد توست برايم خير قرار ده،
خدايا، بر محمّد و آل محمّد درود فرست و هيچ گناهى براى من مگذار مگر اينكه آن را آمرزيده باشى، و هيچ ناراحتى سخت مگر اينكه برطرف نموده باشى، و هيچ خوف و هراسى مگر اينكه ايمنى بخشيده، و هيچ بيمارى مگر اينكه بهبود ساخته باشى، و هيچ ناراحتى مگر اينكه برطرف نموده باشى، و هيچ غمى مگر اينكه مرتفع ساخته باشى، و هيچ اندوهى مگر اينكه تسلّى داده باشى، و هيچ بدهكارى مگر اينكه ادا نموده باشى، و هيچ دشمنى مگر اينكه مرا از آن كفايت نموده باشى، و هيچ حاجتى مگر اينكه برآورده باشى، و هيچ دعايى مگر اينكه اجابت نموده باشى، و هيچ خواستهاى مگر اينكه عطا فرموده باشى، و هيچ امانتى مگر اينكه ادا فرموده باشى، و هيچ امتحان و گرفتاريى مگر اينكه جلو آن را گرفته باشى، خداوندا، تمام آسيبها و آفات و گرفتاريها، چه آنچه را كه توان مرتفع ساختن آن را دارم و چه ندارم، از من بازدار.
خداوندا، ظلم من با پناهنده شدن به عفو تو، و گناهانم با پناهنده شدن به آمرزشت، و خوف و هراسم با پناهنده شدن به امن و امان تو، و نادارىام با پناهنده شدن به بىنيازىات، و خوارىام با پناهنده شدن به سرافرازىات، و ناتوانىام با پناهنده شدن به نيروى تو ، و روى [و وجود] پوسنده و فانى شوندهام با پناهنده شدن به روى [و اسماء و صفات] جاودان و پايندهى تو شب نموده، اى خداوندى كه پيش از هر چيز بودهاى، و اى پديد آورندهى هر چيز، بر محمّد و آل محمّد درود فرست و از من و از خانواده و مال و دارايى و فرزندانم و تمام خويشان وبستگانى كه به واسطهى ايشان ناراحت مىشوم و از برادرانم در راه تو، شرّ هر شرّ رسان، و شرّ هر سركش خيره سر و شيطان گردنكش، و پادشاه و فرمانرواى ظالم [يا: سركش]، و دشمن چيره، و حسود ستيزه جو، و ستمكارى كه در كمين است، و از شرّ هر حيوان زهرآلود و غير سمّى و تمام آنچه كه در شب و روز مىجنبد. و از شرّ گناهكاران عرب و عجم و گناهكاران و فاسقان جنّ و انس بدور دار، و به زره آهنين محفوظ تو كه هيچ كس و چيز نمىتواند آهنگ آن را بكند پناه مىبرم، و از تو درخواست مىنمايم كه مرا با حالت غمناك و اندوهگين و يا در حالتى كه از جايى پرت شده و بيافتم، و يا ديوارى خراب شود و بر روى من بريزد، و يا غرق شوم، و يا بسوزم، و يا در حالت تشنگى و يا در حالتى كه به زور نگاهم دارند و بكشند، [ويا: در حالتى كه به من آسيب برسانند و كشته شوم] و يا مرگم به خاطر قصاص و يا خوراك درندگان گردم، مَميران. و در رختخوابم در حالت عافيت يا در صفّى كه اهل آن را در كتاب خود ستوده و فرمودهاى: به گونهاى كه گويى ساختمان صُربين هستند بميران، در حالتى كه روى [به دشمن] باشيم نه در حال پشت كردن و فرار و گريز از آنها، و نيز در حالتى كه در طاعت تو و پيروى رسولت (صلى الله على و آله و سلم) بوده، و به حقّ تو قيام نموده [و آن را بجا آوريم] بدون اينكه نه نعمتهايت را انكار نماييم، و نه با دوستانت دشمنى داشته باشيم، و نه با دشمنانت دوستى كنيم. اى بزرگوار.
خداوندا، دعاى مرا در ميان دعاهاى بالا برده شده و مستجاب قرار ده، و مرا در نزد خود در دنيا و آخرت آبرومند و از مقرّبان درگاهت بگردان، آنان كه نه بيمى بر آنان است و نه اندوهگين مىشوند، و من و پدر و مادر و تمام فرزندان آنها و مرا و تمام كسانى را كه از مردان و زنان مؤمن تولّد يافتهاند، بيامرز، اى بهترين آمرزندگان، و ستايش براى خداوندى كه نماز ديگرى را كه نوشتهى معيّن و وقت دار براى مؤمنين است، از ناحيهى من برآورده ساخت.
9 - از ديگر تعقيبات مهمّ دعاى مولايمان حضرت مهدى (عليه السلام) است كه را پيش از اين تعقيب تمام نمازها ذكر و روايت كرديم.
10 - از جمله تعقيبات مهمّ، دعاى احمد بن عبداللَّه بن خانبه است كه پيشتر در تعقيب نماز ظهر يادآور شديم، و آن بعد از همه نمازها براى جبران گناهان و جنايات خوانده مىشود.
كيفيّت سجدهى شكر در تعقيب نمازعصر
11 - وقتى بنده از تمام اين امور به صورتى كه ذكر نموديم، يا به هر اندازه كه براى او مقدور بود، و خداوند جلّ جلاله توفيق آن را به او عنايت فرمود و از آن خشنود مىگردد - فراغت پيدا نمود، لازم است كه سجدهى شكر را به كيفيّتى كه در تعقيب نماز ظهر بر آن آگاهى داديم، همراه با ذلّت و خاكسارىِ بندگى براى عظمت الهى بجا آورد.
بعد سجده بجاآور و بگو آنچه را كه روايت شده مولايمان علىّ بن الحسين - صلوات اللَّه عليه - همواره در سجده صد بار مىفرمود:
أَلْحَمْدُللَّهِِ شُكْراً.
- از روى شكر و سپاسگزاى ستايش خدا را مىنمايم.
و پس از هر ده بار گفتن آن، مىفرمود:
شُكْراً لِلْمُجيبِ
- سپاس مىگزارم خداوندى را كه اجابت مىنمايد.
سپس مىفرمود:
ياذَا الْمَنِّ الدّآئِمِ الَّذى لا يَنْقَطِعُ أَبَداً، وَ لا يُحْصيهِ غَيْرُهُ، وَ يا ذَاالْمَعْروفِ الَّذى لا يَنْفَدُ أَبَداً، يا كَريمُ، يا كَريمُ، يا كَريمُ.
- اى خداوندى كه صاحب بخشش جاودانىاى كه هيچگاه پايان نپذيرفته، و غير تو نمىتواند آن را به شماره درآورد، و اى صاحب نيكى اى كه هيچگاه تمام نمىشود، اى بزرگوار، اى بزرگوار، اى بزرگوار.
بعد دعا و تضرّع نموده و حاجت خويش را ذكر مىنمود، آنگاه مىفرمود:
لَكَ الْحَمْدُ إِنْ أَطَعْتُكَ، وَلَكَ الْحُجَّةُ إِنْ عَصَيْتُكَ، لا صُنْعَ لى وَلا لِغَيْرى فى إِحْسانٍ مِنْكَ إِلَىَّ فى حالٍ [يا: حالِىَ] الْحَسَنَةِ، يا كَريمُ، يا كَريمُ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ، وَ صِلْ بِجَميعِ ما سَأَلْتُكَ وَ أَسْأَلُكَ مَنْ فِى مَشارِقِ الاَْرْضِ وَ مَغاربِهِا مِنَ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ، وَ ابْدَأْ بِهِمْ وَثَنِّ بى بِرَحْمَتِكَ.
- اگر اطاعت تو را نمودم سپاس براى توست، و اگر معصيت تو را نمودم حجّت و براى توست، در احسان و نيكوكارى از ناحيهى تو به من در هنگام انجام حسنه و كار نيك [و يا حال نيكم] نه من ونه ديگر هيچ نقشى نداريم، اى بزرگوار، اى بزرگوار، بر محمّد و اهل بيت او درود فرست. و به رحمتت، تمام آنچه را كه درخواست نموده و مىنمايم، به تمام مردان و زنان مؤمنى كه در قسمتهاى مشرق و مغرب زمين قرار دارند، برسان، و نخست به آنان عنايت فرما، و در مرحلهى دوّم به من بده.
آنگاه سمت راست صورت خويش را بر زمين گذارده و مىفرمود:
أَللّهُمَّ، لا تَسْلُبْنى ما أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَىَّ مِنْ وِلايَتِكَ وَ وِلايَةِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمُ السَّلامُ.
- خداوندا، آنچه را كه از ولايت و دوستى خود و ولايت محمّد و آل محمّد - كه درود بر او و ايشان باد - بر من ارزانى داشتهاى، باز مگير.
بعد سمت چپ صورت خويش را بر زمين مىنهاد و مثل آن را مىفرمود. (پايانروايت)
12 - سپس هر حاجتى را كه دوست داشتى درخواست مىنمايى، و اگر خواستى در حال سجده مىگويى:
أَللّهُمَّ، لَكَ قَصَدْتُ، وَ إِلَيْكَ اعْتَمَدْتُ وَ أَرَدْتُ، وَ بِكَ وَثِقْتُ، وَ عَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ، وَ أَنْتَ عالِمٌ بِما أَرَدْتُ.
- خدايا، تنها قصد و آهنگ تو را نمودم، و به تو تكيه كردم و تو را اراده نمودم، و فقط به تو اعتماد نموده و بر تو توكّل كردم، و تو نسبت به آنچه كه اراده نمودهام آگاه هستى.
زيرا در روايت آمده كه: هركس آن را بگويد، سر از سجده برنمىدارد، مگر اينكه حاجت و خواستهاش برآورده مىگردد. ان شاء اللَّه تعالى.
اعمال بعد از سجدهى شكر و اتمام نماز
13 - وقتى سر از سجده برداشتى، سه بار دستت را بر جاى سجدهات بكش، و در هر بار آنچه را كه پيش از اين بعد از سجدهى نماز ظهر ذكر نموديم بگو، و دست بر صورتت بكش.
14 - اگر درد و يا بيمارى داشته باشى، هفت بار دست بر جاى سجدهات بكش و در هر بار آنچه را كه يادآور شديم بگو، و دستت را بر جايى كه بيمار است بكش، ان شاء اللَّه برطرف مىشود.
15 - بعد از خواندن نماز در مسجد با حضور قلب و طهارت باطن، اعمّ از مسجدهاى خاصّ، يا جايگاه مخصوص نمازگزاردن در خانه يا مسجدِ حضور در پيشگاه خداوند - جلّ جلاله - هنگام جدا شدن به اين نيّت جدا شو: براى امتثال امر خداوند - جلّ جلاله - در انجام اعمال شايستهاى كه او - جلّ جلاله - امر فرموده، از پيشگاه او برمىخيزم، در حالى كه مقصودم از اين بندگى خالصانهى او - جلّ جلاله - اوست از آن جهت كه او در هر حال زيبندهى پرستش است.
16 - همچنين بگو آنچه را كه روايت شده كه امام صادق (عليه السلام) فرمود رسول خدا(صلى الله على و آله و سلم) فرمودند: وقتى نمازتان را خوانديد و از مسجد بيرون آمديد، بگوييد:
أَللّهُمَّ، دَعَوْتَنى فَأَجَبْتُ دَعْوَتَكَ، وَ صَلَّيْتُ مَكْتُوبَتَكَ، وَانْتَشَرْتُ فى أَرْضِكَ كَما أَمَرْتَنى، فَأَسْأَلُكَ مِنْ فَضْلِكَ، الْعَمَلَ بِطاعَتِكَ وَ اجْتِنابَ مَعْصِيَتِكَ وَالْكَفافَ مِنَ الرِّزْقِ بِرَحْمَتِكَ.
- خداوندا، مرا خواندى و دعوتت را اجابت نمودم، و نماز واجبت را خواندم، و چنانكه امر فرمودى [بعد از خواندن آن] بر روى زمين [دنبال كار خود] رفتم، پس از فضل تو، و به واسطهى رحمتت، عمل كردن به طاعت و عبادتت، و اجتناب كردن از معصيتت، و از روزى به اندازهاى كه مرا از مردم بىنياز كند، درخواست مىنمايم.
اينك مىگويم: بنابراين، شايسته است كه بنده بعد از خواندن نماز عصر و اظهار خاكسارى و ذلّت براى خدا و ياد او، هنگام جدا شدن از آن توجّه داشته باشد كه هرگز از خاكسارىِ بندگى خداوند و از اطّلاع و آگاهى و اشراف احاطهى علوم ربّانى او جدا نمىگردد، و نيز توجّه داشته باشد كه بعد از اين در هيچ حركت و سكونى كه با خداوند معامله مىكند آزاد و رها گذاشته نشده، بلكه از او خواستهاند كه در تمام تصرّفات و كارهايش عابد خداوند - جلّ جلاله - باشد.
در برخى از حكايتهاى اهل مراقبه آمده كه بعضى از آنان همراه با دوستى كه مدّت زمانى با او مصاحبت اختيار نموده بود با عدّهاى در كشتىاى كه در آن گندم بود نشسته بودند، و گندم مال هيچيك از اين دو نفر نبود، يكى از روى غفلت از گندم برداشت و يك دانه از آن را خورد، دوستش به او نگاه كرد و گفت: اين چه كارى است؟ وى گفت: از نَفْس خويش غافل شدم. رفيقش به او گفت:
إِمّا تَقُومُون كَذا، أَوْ فَاقْعُدُوا عَنْ تَعَبٍ أَوْ رَدِّ ساقٍ أَوَّلاً لَوْ شُرِّفُ الاِْنْسانُ وَ هُوَ وادِعٌ مَا كُلُّ مَنْ رامَ السَّمآءَ يَصْعَدُ وَ مَسَحَتْ غُرَّةَ سَبّاقٍ [يا: سَيّافٍ]يَدُ لَقَطَعَ الصَّمْصامُ وَ هُوَ مُغْمَدُ
- يا چنين [جوانمردانه] برخيزيد وگرنه بنشينيد، چنين نيست كه هركس آهنگ آسمان را كرد بتواند بالا برود.
به اين صورت كه ابتدا رنج و سختى را تحمّل و پا فشارى و استقامت كنيد، كه تنها در اين صورت است كه شخص پيشرو در مسابقه [يا: شمشير زن يكتا] به جايزهى نفيس دست مىيابد.
اگر انسان با وجود رها كردن و ترك طلب، شرافت و برترى مىيافت، مسلّماً شمشيرِ تيزى كه در غلاف است، نيز مىبُريد.
248) ظاهراً لفظ وَ از اينجا افتاده است.
249) در نسخهاى اين لفظ نيز با «كَ» آمده كه ظاهراً درست نيست.
250) در برخى از نسخههاى كتاب به جاى كآئِناً لفظكافيِاً آمده است كه ظاهراً اشتباه است.
251) صفّ (61): 4.