اهميّت استقبال از دو فرشتهى نگاهبان اعمال
اى بنده، اگر مسلمان بوده و به قرآن باور داشته باشى، يقيناً در دل خويش، اعتقاد و تصديق فرمايش خداوند - جلّ جلاله - را مىيابى، آنجا كه مىفرمايد:
إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظينَ، كِراماً كاتِبينَ(277)
- براستى كه بر شما نگاهبانانى گمارده شده، كه بزرگوارانى هستند كه [اعمال شما را] مىنويسند.
و همان گونه كه اگر بدانى از سوى بعضى از پادشاهان دنيا - كه از بندگان پادشاه عالَميان هستند - پيكى به سوى تو خواهد آمد، خود را براى ورود آن آماده مىكنى، براى فرا رسيدن آن دو فرشته نيز خود را آماده مىكنى، و ورود و حضور آن دو، اهمّيتى در دلت پيدا مىكنند كه به وسيله آن مىتوان بر تصديق تو به سرور فرستادگان خدا(صلى الله على و آله و سلم) رهنمون شد، زيرا برخى از بندگان عارف خداوند - جلّ جلاله - هستند كه با اسباب و وسايلى كه به عبارت و بيان نمىتوان آن را دريافت، از وقت حضور و بازگشت آن دو فرشته در شام و صبح آگاه مىگردند، بلكه اگر خداوند - جلّ جلاله - بخواهد مىتواند تو را نيز از آن آگاه گرداند تا اينكه بروشنى آن را بدانى، زيرا او - جلّ جلاله - به كسانى كه پيرامون تقسيم رحمتها بر او خرده مىگيرند، مىفرمايد:
أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَةَ رَبِّكَ؟ نَحْنُ قَسَمْنا بَيْنَهُمْ مَعيشَتَهُمْ فِى الْحَيوةِ الدُّنْيا، وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ.(278)
- آيان آنان رحمت پروردگارت را تقسيم مىكنند، ماييم كه روزى و گذران زندگى آنان را در زندگانى دنيا تقسيم نموده، و درجات و پايههاى برخى را بالاتر از بعضى ديگر قرار داديم.
ولى اگر در آغاز شب و يا روز، اهمّيتى در قلب خويش براى آن دو فرشتهى نگاهبان نيافتى، نسبت به درمان دين و عقل خود دست توسّل به خداوند - جلّجلاله - بزن، كه در اين صورت مسلّماً از لحاظ دين و يقين و قلب و باطن مريض هستى.
و مبادا بگويى: من با فلانى و فلانى را بوده و شبانه روز با آنها مصاحبت نمودهام، ولى نديدهام كه آنان نسبت به اين دو فرشته اهتمام و توجّه داشته و ارزشى براى آنها قايل باشند؛ زيرا اگر به كتاب و رسول خدا باور داشته باشى، به اهل غفلت التفات نكرده، و به آنان اقتدا نمىكنى، و تنها به آنچه كه عقلاً و نقلاً ثابت است عمل مىكنى؛ زيرا بيشتر مردم در اين زمانه در غفلت هولناكى هستند كه خداوند - جلّ جلاله - به آنان لطف فرموده و با عناياتى كه او - جلّ جلاله - شايستهى آن است غفلت آنان را جبران نموده است.
پيش از اين، تو را بر حقيقت آنچه كه هنگام وداع اين دو فرشته در وقت غروب آفتاب گفته مىشود، آگاهانيديم، و آن را با استفاده عقل و نقل روشن ساختيم، و آن حجّت خداوند عَلاّم الغُيُوب است بر هركسى كه به او رسيده باشد.
كيفيّت ملاقات و سلام به دو فرشتهى نگاهبان بر اعمال
اينك مىگويم: پس هرگاه سرخى آفتاب از اُفق مشرق - البتّه با نبود موانع مشاهدهى آن - برطرف شد، يا در هنگام وجود موانعى كه مانع از شناخت آن وقت مىگردد، ظنّ غالب به از بين رفتن آن حاصل شد، و وقت حضور دو فرشتهى شب بر اساس روايات منقول رسيد، اگر آن را از طريق مراحم ربّانى در نيافتى، همانند آغاز روز بر آن دو سلام بگو، و خداوند - جلّ جلاله - را گواه بگير، و آن دو را بر آنچه كه دو فرشتهى روز را بر آن شاهد گرفتى، شاهد بگير.
كه در روايت آمده كه علىّ (عليه السلام) هماره وقتى شب فرا مىرسيد، مىفرمود:
مَرْحَباً بِاللَّيْلِ الْجَديدِ، وَ الْكاتِبِ وَالشَّهيدِ، أُكْتُبا: بِسْمِ اللَّهِ.
- خوش آمد شبِ نو و دو فرشته نويسنده و گواه. بنويسيد: به نام خدا.
سپس ذكر خداوند - عزّوجلّ - را مىگفت.
و اگر خواستى، سلام بر آن دو را به بعد از نماز مغرب تأخير بيانداز كه اين نيز در بعضى از روايات نقل شده است.
همچنين در روايتى آمده كه رسول اكرم (صلى الله على و آله و سلم) ]همواره وقتى كه هنگام شام مىشد مىفرمود:
أَلْحَمْدُللَّهِِ الَّذى أَذْهَبَ بِالنَّهارِ وَ جآءَ بِاللَّيْلِ، سَكَنَاً، نِعْمَةً مِنْهُ وَ فَضْلاً، أَللّهُمَّ، اجْعَلنا مِنَ الشّاكِرينَ، أَلْحَمْدُللَّهِِ الَّذى عافانى فى يَوْمى هذا، فَرُبَّ مُبْتَلىً قَدِ ابْتُلِىَ فيما مَضى مِنْ عُمْرى، أَللّهُمَّ، عافِنى فيما بَقِىَ مِنْهُ وَ فِى الْآخِرَةِ، وَقِنى عَذابَ النَّارِ.
و هنگامى كه صبح مىشد نيز مثل آن را مىفرمود، البته به جاى وَ جآءَ بِاللَّيْلِ وَ جآءَ بِالنَّهارِ مىفرمود.
نحوهى سپردن اعمال قضا شده به فرشتگان
كه من وقتى برخى از دعاها و عبادتهاى روز تا فرا رسيدن شب را فراموش مىكنم، آنها را انجام داده و قضا مىكنم و بر دو فرشتهى شب سلام گفته و آن دو را به خداوند - جلّ جلاله - سوگند مىدهم كه هنگام نوشتن آنچه كه تدارك نموده و قضا كردهام، از خداوند - جلّ جلاله - بخواهند كه به دو فرشتهى روز اطّلاع دهند كه آن را درجاى خود از عمل روز بنويسند؛ و همچنين وقتى چيزى از عبادات شب را فراموش مىكنم، در روز آن را تدارك نموده و از دو فرشته روز درخواست مىكنم كه به دو فرشتهى شب اطّلاع دهند كه آنچه را كه قضا نمودهام در جاى خود بنويسند، تا جاى آن خالى نماند.
دعاى وقت شنيدن اذان صبح و مغرب
سپس به همان صورتى كه در كيفيّت اذان نماز ظهر ذكر شد، براى نماز مغرب اذان بگو، و بعد از اذان و يا پيش از آن - به حسب توفيق و امكان - بگو آنچه را كه روايت شده كه حضرت ابى الحسن موسى بن جعفر (عليه السلام) فرمود: حضرت جعفر بن محمّد(عليهماالسلام) پيوسته مىفرمود: هركس هنگامى كه اذان صبح و اذان مغرب را شنيد اين دعا را بخواند، و سپس در همان روز يا شب بميرد، از توبه كنندگان نوشته مىشود، به اين صورت كه بگويد:
أَللّهُمَّ، إِنّى أَسْأَلُكَ بإِقْبالِ لَيْلَتِكَ وَ إِدْبارِ نَهارِكَ وَ حُضُورِ صَلَواتِكَ وَ أَصْواتِ دُعاتِكَ [دُعائِكَ] و تَسْبيحِ مَلآئِكَتِكَ، أَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَنْ تَتُوبَ عَلَىَّ، إِنَّكَ أَنْتَ التَّوّابُ الرَّحيمُ.
- خداوندا، به واسطهى روى آوردن شب و پشت كردن روز و حضور [وقت] نمازهايت و صداهاى دعا كنندگانت [يا: دعايت] و تسبيح ملائكهات، از تو درخواست مىكنم كه بر محمّد و آل محمّد درود فرستى، و توبه مرا بپذيرى، براستى كه تو بسيار بخشندهى مهربان مىباشى.
اينك مىگويم: وقتى از اذان و اين دعا فراغت پيدا كردى، بگو آنچه را كه حسن بن معاوية بن وهب به نقل از پدرش مىگويد كه هنگام غروب به خدمت امام صادق (عليه السلام) وارد شدم، و ديدم كه حضرت اذان گفته و نشستهاند، و شنيدم كه دعايى را مىخوانند كه مثل آن را نشنيده بودم. ساكت شدم، تا اينكه آن بزرگوار از نماز فراغت پيدا كردند، سپس عرض كردم: اى سرور من، دعايى از شما شنيدم كه هرگز مثل آن را نشنيده بودم. فرمودند: اين دعاى اميرالمؤمنين (عليه السلام) است در شبى كه در رختخواب رسول خدا(صلى الله على و آله و سلم) خوابيدند، و به اين صورت:
يا مَنْ لَيْسَ مَعَهَ رَبٌّ يُدْعى، يا مَنْ لَيْسَ فَوْقَهُ خالِقٌ يُخْشى، يا مَنْ لَيْسَ دُونَهُ إِلهٌ يُتَّقى، يا مَنْ لَيْسَ لَهُ وَزيرٌ يُغْشى، يا مَنْ لَيْسَ لَهُ بَوّابٌ يُنادى، يا مَنْ لايَزْدادُ عَلى كَثْرَةِ السُّؤالِ إِلاّكَرَماً وَ جُوداً، يا مَنْ لايَزدادُ عَلى عِظَمِ الْجُرْمِ إِلاّ رَحْمَةً وَ عَفْواً، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَافْعَلْ بى ما أَنْتَ أَهْلُهُ، فَإِنَّكَ أَهْلُ التَّقْوى وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ، وَ أَنْتَ أَهْلُ الْجُودِ وَ الْخَيْرِ وَ الْكَرَمِ.
- اى خداوندى كه پروردگارى همراه تو وجود ندارد تا خوانده شود، اى خدايى كه آفرينندهاى برتر و بالاى تو نيست كه از او نرسيده شود، اى خداوندى كه معبودى غير تو كه انسان از او بيم و هراس داشته و پرهيز نمايد، وجود ندارد و اى خدايى كه وزيرى ندارى كه تو را پنهان نگاه دارد، اى خدايى كه دربانى ندارى تا آن [به جاى تو] خوانده شود، اى كسى كه بسيار درخواست نمودن جز بر بزرگوارى و بخشش تو نمىافزايد، اى خدايى كه بزرگى جرم و گناه جز بر رحمت و گذشت تو افزون نمىكند، بر محمّد و آل محمّد درود فرست، و آنچه را كه خود سزاوار آن هستى با من بكن، كه تو اهل تقوى و نگاهدارى و اهل آمرزش هستى، و تو زيبندهى بخشش و خير و بزرگوارى مىباشى.
توضيح دو نكته پيرامون حديث گذشته
الف - آنچه كه روايت اين دعا متضمّن آن است كه مولايمان امام صادق (عليه السلام) بعد از اذان مغرب جلوس فرمودند، معلوم است كه آن بزرگوار در تمام اوقات حقيقتاً به اسرار الهى - جلّ جلاله - آشناتر هستند، ولى رواياتى نقل شده كه مضمون آن اين است كه: [بهتر است كه بين اذان و اقامهى نماز مغرب ننشينند، و ظاهر عمل گروهى از اهل توفيق نيز بر آن استوار است، ولى شايد نشستن بين اذان و اقامهى مغرب گاهى از اوقات، و يا براى گروهى مخصوص افضل باشد.
ب - اينكه حضرت - صلوات اللَّه عليه - فرمود: اين دعاى مولايمان اميرالمؤمنين (عليه السلام) بود در شبى كه در رختخواب رسول خدا(صلى الله على و آله و سلم) خوابيدند منافاتى با دعاى [لَيْلَةُ] الْمَبيت كه پيش از اين(279) ذكر و نقل نموديم ندارد، بلكه امكان دارد كه مولايمان اميرالمؤمنين (عليه السلام) به حسب حديث منقول، به هر دو صورت دعا نموده باشند.
كيفيّت اقامه و نماز مغرب
وقتى بنده از اعمال بعد از اذان - كه در اذان ظهر گذشت - و از دعايى هم اكنون يادآور شديم فراغت پيدا كرد، بايد براى گفتن اقامه بپا خيزد، و آن را با توضيحى كه گذشت بگويد، و بعد از آن به كيفيّتى كه گفتيم و روايت نموديم، دعا كند.
اينك مىگويم: اگر عادت به سهو در نماز مغرب داشته باشد، بايد در ركعت اوّل و دوّم از آن، سورههايى را كه قرائت كند كه عمر بن يزيد مىگويد به محضر امام صادق (عليه السلام) از سهو كردن در نماز مغرب شكايت نمودم. حضرت فرمود: آن را با قرائت سورهى قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٍ، و قُلْ يا أَيُّهَا الْكَافِرُون بجا آور، و من چنين كردم، و آن موضوع رفع شد.
سپس با تكبيرهاى هفتگانه و دعاهاى آن به همان صورتى كه پيش از اين ذكر نموديم توجّه نموده، و نيّت كند كه: نماز واجب مغرب را به صورت ادا و به جهت وجوبش و براى اينكه بدين وسيله عبادت خداوند - جلّ جلاله - بنمايم، از آن جهت كه او زيبندهى پرستش است، بجا مىآورم. و تكبيرة الاحرام را - كه از جمله تكبيرات هفتگانه است - بگويد، و سه ركعت را به صورت نماز ظهر و بر همان ترتيبى كه شرح داديم بجا آورد، جز اينكه حمد و سوره را در دو ركعت اوّل و دوّم در اينجا بلند و به صورت جهرى قرائت مىكند، و در ركعت سوّم سورهى حمد را با حالت اخفات و آهسته مىخواند(280)
و هنگامى كه دو سجدهى ركعت سوّم انجام داد برنمىخيزد، بلكه به همان صورت كه در تشهّد بايد نشست مىنشيند، و به همان صورتى كه در تشهّد دوّم نماز ظهر ذكر نموديم تشهّد بجا مىآورد، و سلام مىگويد.
تعقيبات مخصوص نماز مغرب
1 - سپس به همان صورتى كه در روايت آمده سجده شكر بجا مىآورد. علىّ بن جهم مىگويد: حضرت اباالحسن موسى (عليه السلام) را ديدم كه بعد از خواندن سه ركعت نماز مغرب، سجده نمود. عرض كردم: فدايت گردم، ديدم كه شما بعد از خواندن سه ركعت نماز مغرب سجده نموديد، فرمود: مرا ديدى؟ عرض كردم: بله. فرمود: پس آن را ترك مكن، زيرا دعا در آن حالت مستجاب مىگردد.
2 - وقتى سلام نماز مغرب را گفت، دستهايش را همراه با گفتن تكبيرهاى سه گانه بالا مىبرد، و دعاها و تسبيح حضرت زهرا(عليهاالسلام) و تعقيبات مهمّى را كه بعد از نمازهاى واجب بجا آورده مىشود و ما مشروحاً آن را ذكر نموديم، مىگويد.
3 - سپس دو فرشتهى نگاهبان را مورد خطاب قرار داده و مىگويد آنچه را كه در روايت آمده كه امام صادق (عليه السلام) فرمود: در هر شام و صبح در تعقيب نماز واجب مغرب و نماز صبح ده بار بگو:
أَسْتَعيذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيمِ.
- از شيطان رانده شده، به خدا پناه مىبرم.
سپس بگو:
أُكْتُبا رَحِمَكُمَا اللُّه : بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، أَمْسَيْتُ وَ أَصْبَحْتُ بِاللَّهِ مُؤمِناً، عَلى دينِ مُحَمَّدٍ (صلى الله على و آله و سلم) وَ سُنَّتِهِ وَ عَلى دينِ عَلِىٍّ (عليه السلام) وَ سنُنَّتِهِ. وَ عَلى دينِ فاطِمَةَ(عليهاالسلام) وَ سُنَّتِها، وَ عَلى دينِ الاَْوْصِيآءِ(عليهاالسلام) وَ سُنَّتِهِمْ، آمَنْتُ بِسِرِّهِمْ وَ عَلانِيَتِهِمْ، وَ بِغَيْبَتِهِمْ وَ شَهادَتِهِمْ، أَسْتَعيذُ بِاللَّهِ فى لَيْلَتى هذِهِ وَ يَوْمى هذا مِمَّا اسْتَعاذَ مِنْهُ مُحَمَّدٌ وَ عَلِىٌّ وَ فاطِمَةُ وَ الاَْوْصِيآءُ (صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِمْ)، وَ أَرْغَبُ إِلَى اللَّهِ فيما رَغِبُوا فيهِ، وَلا حَوْلَ وَ لاقُوَّةَ إِلّا بِاللَّهِ.
- بنويسيد كه خداوند شما را رحمت كند،: به نام خداوند رحمت گستر مهربان، شب و صبح نمودم در حالى كه بر اساس دين وآيين حضرت محمّد (صلى الله على و آله و سلم)، و بر اساس آيين و شيوهى حضرت علىّ (عليه السلام)، و طبق آيين و روش حضرت فاطمه(عليهاالسلام) و بر آيين و راه و روش اوصياء(عليهمالسلام)، به خدا ايمان آوردم. ايمان آوردم به باطن و ظاهر و نهان و آشكار ايشان، و در اين شب و اين روزم از تمام آنچه كه حضرت محمّد و علىّ و فاطمه و اوصياء (صلّى اللّه عليهم) از آن پناه بردند، به خدا پناه مىبرم، و نسبت به آنچه بدان ميل و رغبت داشتند، به خدا ميل و رغبت دارم، و هيچ دگرگونى و نيرويى نيست جز به [وسيله ]خدا.
4 - سپس مىگويى آنچه را روايت شده كه امام صادق (عليه السلام) فرمود: هركس بعد از نماز صبح و بعد از نماز مغرب، پيش از آنكه پاهايش را جمع كند، يا با كسى سخن بگويد، يك بار بگويد:
إِنَّ اللَّهَ وَ مَلآئِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِىِّ، يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا، صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْليماً، أَللّهُمَّ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ النَّبِىِّ وَ عَلى ذُرِّيَّتِهِ وَ عَلى أَهْلِ بَيْتِهِ.
- براستى كه خداوند و فرشتگانش بر پيامبر اكرم درود و رحمت مىفرستند، اى كسانى كه ايمان آوردهايد، بر او درود فرستاده و كاملاً تسليم او شويد. خداوندا، بر حضرت محمّد پيامبر اكرم و بر فرزندانش و بر اهل بيتش درود فرست.
خداوند متعال صد حاجت او را برآورده مىسازد، كه هفتاد حاجت آن اُخروى(281) و سى حاجت آن حاجت دنيوى است.
5 - و نيز مىگويد آنچه كه روايت شده حضرت ابى الحسن امام رضا (عليه السلام) فرمود كه اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمودند: هركس بعد از نماز مغرب در حالى كه پاهايش را جمع كرده، و پيش از سخن گفتن، و بعد از نماز صبح پيش از سخن گفتن، هفت بار بگويد:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، وَلا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ.
- به نام خداوند رحمت گستر مهربان، و هيچ دگرگونى و نيرويى نيست جز به [وسيلهى] خداوند بلند مرتبه و بزرگ.
خداوند متعال هفتاد نوع از انواع بلا و گرفتارى را از او دور مىسازد، كه كمترين آنها جذام و پيسى و شرّ سلطان و فرمانروا و شيطان است.
6 - و نيز در روايت آمده كه امام صادق (عليه السلام) فرمود رسول خدا(صلى الله على و آله و سلم) فرمودند: هر كس نماز صبح را بخواند و پيش از خم كردن زانوها و راحت نشستن ده بار بگويد:
لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ، يُحْيى وَ يُميتُ، وَ يُميتُ وَ يُحيى، وَ هُوَ حَىٌّ لايَمُوتُ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ، وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَىْءٍ قَديرٌ.
- معبودى جز خداوند وجود ندارد، كه يگانه است و شريكى براى او نيست، و فرمانروايى از آن اوست، و ستايش مختصّ اوست، زنده مىگرداند و مىميراند، و مىميراند و زنده مىكند، و او خود زندهاى است كه نمىميرد، و خير و خوبى تنها به دست [جمال ]اوست، و او بر هر چيز تواناست.
و هنگام غروب آفتاب [و يا: بعد از نماز مغرب ]مانند آن را بگويد، هيچ بندهاى به عملى برتر از عمل او با خداوند - عزّوجلّ - ملاقات نمىنمايد، مگر كسى كه عملى مانند او را بجا آورده باشد.
7 - و همچنين بعد از نماز مغرب و نماز صبح مىگويد:
سُبْحانَكَ، لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ، إِغْفِرْلى ذُنُوبى كُلَّها جَميعاً، فَإِنَّهُ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ كُلَّها إِلاّ أَنْتَ
- پاك و منزّهى تو، معبودى جز تو نيست، تمام گناهانم را بيآمرز، زيرا جز تو كسى همهى گناهان را نمىآمرزد.
زيرا در ضمن روايتى به نقل از امام باقر (عليه السلام) از پيامبر اكرم(صلى الله على و آله و سلم) (بدين مضمون) آمده است كه: وقتى بنده اين را گفت، خداوند - جلّ جلاله - به فرشتگان نويسندهى اعمال مىفرمايد: در برابر اين شناختى كه بندهام دارد كه همهى گناهان را جز من كسى نمىتواند بيآمرزد، مغفرت و آمرزش براى او بنويسيد.
8 - مىگويد آنچه را كه محمّد بن جُعفى به نقل از پدرش نقل كرده كه: چشمم خيلى درد مىكرد، در محضر امام صادق (عليه السلام) از آن شكايت نمودم، فرمود: آيا دعايى براى دنيا و آخرتت و براى درمان درد چشمت به تو نيآموزم؟ عرض كردم: بله، فرمود: در تعقيب نماز صبح و مغرب بگو:
أَللّهُمَّ، إِنّى أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ (عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمُ السَّلامُ)، أَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَسْأَلُكَ أَنْ تَجْعَلَ النُّورَ فى بَصَرى، وَ الْبَصيرَةَ فى دينى، وَ الْيَقينَ فى قَلْبى، وَ الاِْخْلاصَ فى عَمَلى، وَ السَّلامَةَ فى نَفْسى، وَ السَّعَةَ فى رِزْقى، وَ الشُّكْرَ لَكَ أَبَداً ما أَبْقَيْتَنى.
- خداوندا، به حقّ محمد و آل محمّد (عليه و عليهم السّلام) از تو درخواست مىنمايم كه بر محمّد و آل محمّد درود فرستى، و از تو مسألت دارم كه در ديدهام نور، و در دينم بصيرت و روشندلى، و در قلبم يقين، و در عملم اخلاص، و در نَفْسم سلامتى، و در روزىام وسعت قرار دهى، و سپاسگزارى به درگاهت را تا زمانى كه مرا زنده و پاينده داشتهاى همواره [ارزانىام دارى.].
فاصله بين نماز مغرب و عشا، وقت مخصوص مناجات با خدا
اينك مىگويم: پيش از خواندن نافلههاى نماز مغرب، تعقيب نماز مغرب را طول نده، زيرا برترين وقت بر انجام نافلههاى نماز مغرب تا پيش از زوال سُرخى آفتاب از اُفقگاه غروب آفتاب مىباشد، و گروهى از عارفان در بين نماز مغرب و عشا با غير خدا - جلّ جلاله - سخن نمىگفتند، زيرا آن وقت، وقتِ مختصّ به مناجات با خداوند علاّم الغيوب و وقت كاميابى و برآورده شدن حوايج است، بلكه اگر نمازگزار بيم آن را داشته باشد كه به خاطر مشغول شدن به خواندن اين دعاها، سُرخى آفتاب پيش از خواندن نافلهى مغرب از اُفق مغرب از بين برود، دعاهاى وقتگير را به بعد از نافلههاى مغرب به تأخير مىاندازد، كه بنابر برخى از روايات تأخير آن فضيلت دارد و مستحبّ است.
حدّاقل اگر ترك سخن گفتن با غير خدا - جلّ جلاله - تا خواندن نماز واجب عشا براى او بيشتر نبود، بكوشد كه با غير خداوند - جلّ جلاله - سخن نگويد تا اينكه چهار ركعت نافله مغرب را بخواند، در روايت آمده كه امام صادق (عليه السلام) فرمود: هركس نماز مغرب را بخواند و بعد تعقيب آن را بجا آورد و سخن نگويد تا اينكه دو ركعت نماز بخواند، آن دو در عليّين براى او نوشته مىشوند، و اگر چهار ركعت بخواند، يك حجّ و عُمره نيكو براى او نوشته مىشود.
277) انفطار (82): 10 و 11.
278) زخرف (43): 32.
279) به فصل بيست و دوّم رجوع شود.
280) يعنى اگر خواست در ركعت سوّم به جاى تسبيحات اربعه، سورهى حمد را بخواند، آن را به صورتآهسته و اخفاتى مىخواند.
281) در برخى از نسخهها: هفتاد حاجت دنيوى، و سى حاجت اُخروى آمده است.