فروتنى مجلسى را نمىتوان انكار كرد. او خود را در بسيارى از آثارش خاك راه اهل ايمان، تراب اقدام مؤمنين، خادم طلبه علوم ائمه طاهرين، حقير، فقير، خاكسار، ذره بيمقدار، تبه روزگار، عديمالاستطاعه،بىبضاعت، داراى استعداد ناقص، غريق بحر خطايا و گناهان و پامال نفس و هوا و شيطان مىنامد و از برادران ايمانى درخواست مىكند كه او را در حيات و ممات از دعاى خير و طلب مغفرت فراموش نكنند.
سلوك او با مردم در رفع مشكلاتشان، عيادت بيمارانشان، نماز بر مردگانشان، شركت در مجالسشان، پذيرش مهمانيشان و نشست و برخاست با آنها در شاديها و غمهايشان نشان مىدهد كه آنچه نوشته است از سر تكلف و تعارف نيست.
مجلسى درباره ميزان دقت خويش در نگارش كتابهايش نيز تواضع به كار برده است با اينكه وى را يكى از شارحان دقيق و اهل تحقيق حديث مىشناسند.
گويند روزى در مجلس وى بحثى درباره كثرت آثار علامه حلى به ميان مىآيد و اهل مجلس را به تعجب وامىدارد. يكى در اين ميان اظهار مىدارد: مصنفات سرور ما {ـ مجلسى ـ} كمتر از تصنيفات علامه حلى نيست. در اين هنگام مجلسى مىگويد: مكتوبات من كه همه از سنخ گردآورى است كجا و مكتوبات علامه حلى كه همه تحقيقات و مطالب علمى و نظرى است كجا!
شاگردان مجلسى از وى با احترام ارادت قلبى ياد مىكنند و از خوشرفتارى او با شاگردان و احترام وى به آنان سخن مىگويند. برخى نيز براى او نسبت به خويش حق پدرى و ترتيب و ارشاد و هدايت قائلاند.