نوه سيد نعمتالله جزايرى از پدرش از پدربزرگش كه از شاگردان مشهور مجلسى است نقل مىكند: هنگامىكه علامه مجلسى آماده نگارش بحارالانوار شد، در به دست آوردن كتابهاى قديمى تلاش مىكرد و به بررسى آنها مىپرداخت. زمانى به او خبر رسيد كه كتاب مدينه العلم شيخ صدوق (ابن بابويه) در يكى از شهرهاى يمن موجود است. وى به پادشاه وقت - ظاهرا شاه سليمان صفوى - خبر داد و او در جهت دستيابى به آن كتاب، وزيرى از هيئت دولت را همراه با هدايا و تحفههاى بسيار به نمايندگى خويش به جانب پادشاه يمن روانه ساخت و بخشى از املاك خاص را نيز براى كتاب بحارالانوار وقف نمود تا از درآمد آن، نسخههاى متعددى نوشته شود و وقف طلاب گردد.(1)
اين حمايتها و پشتوانههاى حكومت، سبب آن شد كه نسخههاى بحارالانوار در زمان حيات مجلسى تكثير و به سرزمينهاى دور و نزديك فرستاده شود؛ كارى كه با بودجههاى شخصى معمولا امكان آن نيست.
اينگونه بهرهگيرى يك عالِم از حكومتى كه آن را مشروع مىداند يا حتى از حكومتى به اعتقاد شيعه، غيرمشروع، براى پيشبرد اهداف مشروع، از امورى است كه قضاوت درباره آن جز با گردآورى اطلاعت گوناگون امكانپذير نيست؛ اطلاعاتى درباره حكومت، مشروعيت حكومت، روابط و تعاملهاى گوناگون ميان عالمان و حاكمان، رابطه هدفها و وسيلهها، شيوههاى آشكار و پنهان مبارزه، نقش زمان و مكان و شرايط، برنامههاى كوتاهمدت و بلندمدت نهضتهاى دينى و...